به هر کس که گذشته اصغر فرهادی رو دیده ... / محمد گلخندان

مسئول ارتباطات اینترنتی هستم!
از نویسنده این پست آقای گلخندان خواستم که در خصوص الفاظ به کاربرده در پستشون تجدید نظر کنن اما به تغییر بیشتر از یک واژه رضایت ندادن در همین راستا کانون فیلم و عکس نسبت به الفاظ توهین آمیز به کاربرده شده در این پست مسئولیتی رو برعهده نداره.
ویرایش شده در 2بهمن 21:05 توسط محسن قدکساز (عکس اضافه شد.)

به قول مسعود فراستی (گذشته) اصلا فیلم نیست , حداکثر یک تمرین دیالوگ نویسیه .
صحبت های فرهادی در مورد فیلمش رو خوندم , بیشتر در مورد مطالعات فرهنگیِ فیلمش گفته بود , نمی خام صحبت های فرهادی در مورد مطالعات فرهنگی رو اینجا کپی کنم چون اصلا ارزش خواندن ندارند ولی در همین حد می گم که اگر میشل فوکو زنده بود و صحبت های فرهادی رو گوش می داد قطعا با فلسفه خداحافظی میکرد و میدان را به استاد فرهادی کبیر (به قول پاچه خوارش حسین مهکام ) می سپرد .
برای فهمیدن اینکه این فیلم بد است نیازی به خواندن نقد و نظر کسی نیست , ولی اگر دوست دارید میتوانید نقد گذشته را در وبسایت مسعود فراستی و همچنین وبلاگش بخوانید . پیشنهاد میکنم که نگاهی هم به نامه حسین مهکام ( بی سواد نامبر وان این روزهای مملکت ما که دست در همه چیز دارد به جز ادب ! ) بیاندازید . ( این نامه در همان وبلاگ فراستی موجود است . )
www.massoudfarassati.com
frasati.blogfa.com

نظرات 9 + ارسال نظر
شکور سه‌شنبه 1 بهمن 1392 ساعت 21:35

توهین، حتی در هنگام واقعیت داشتن مفهوم، قابل دفاع نیست. مخصوصاً اگه مکتوب باشه.
کاری به متن ندارم. بعضی از الفاظ (به ویژه در متن پیش از اصلاح) صراحت عجیبی در توهین دارند بدون حتی رگه هایی از طنز.
آقای مهکام حتی اگه از نظر هنری به شکل و شمایلی باشن که تو ادعا میکنی، ولی استاد خوش اخلاق و خوش مرامی برای کانون بودن و احترامشان واجب.
چی بت بگم گلی.
شکور

محمد گلخندان سه‌شنبه 1 بهمن 1392 ساعت 22:46

عباس این یه موضوعِ فرا متنیه . من سر کلاس مهکام نبودم ولی یه مقاله تو سینما ادبیات نوشته بود و طوری ادعا کرده بود که من فقط از پست مدرنیسم سر در میارم , بگذریم از گنده حرف زدن این آدم و فیلمنامه هایی که آخرش شده گهواره ای برای مادر و همچنین نامش به فراستی و ... . برای این گفتم فرا متنیه چون ما ایرانی ها باید از این مرحله ادبیاتِ قربون صدقه ای و وطنی عبور کنیم تو اگر نقد های منتقدان کاربلد خارجی رو بخونی میبینی که اصلا از چه الفاظِ رک و حتی گزنده ای استفاده میکنند . و صد البته دلیل اول پیشرفت های سیاسی , اجتماعی , فرهنگی , هنری , ... اون ها همین زبان نیش داره .(البته نه این که من بخام خودم رو مقایسه کنم با منتقدای غربی , من مالِ این حرفا نیستم . ولی می تونم به نوبه ی خودم در مورد کسی مثل مهکام نظر بدم )

به گلی سه‌شنبه 1 بهمن 1392 ساعت 23:21

من که نگفتم مهکام بزرگه... یا هنرمنده یا هرچی دیگه...
من گفتم حتی اگه راست هم بگی، توهین غیرقابل دفاعه.
ادبیات قربون صدقه ای هم با توهین متفاوته
من شاگرد مستانه مهاجر بودم و همیشه سر کلاس درحال نقدش بودم. حتی یه جلسه ای که سر کلاس مهکام رفتم هم همراه با توپشکن به نقدش گذشت و تمام شد. به شدت هم از پاچه خواری ای که بعضی از دوستان مدافعش هستن بدم میاد ولی در مورد مثلا همون مهاجر چون بالاخره استادم بوده، اگرم نقد کنم، تو وبلاگ نمیام توهین بکنم بهش!
به منتقدای خارجی هم کاری ندارم. کی گفته که ما باید از اونها «توهین کردن» یاد بگیریم تا پیشرفت کنیم؟!
من که همچین اعتقادی ندارم.
به رک گویی و انتقاد و صراحت و این حرفا معتقدم، ولی توهین رو غیرقابل دفاع می دونم.
(گهواره ای برای مادر هم واقعا چرت بود. البت من اتفاقا خود مهکام رو تو سینما موقع نمایش فیلم دیدم که از کارگردانی فیلمنامه اش راضی نبود. چی بگم)
شکور

محمد مهدی اهل خیر (قربانی) چهارشنبه 2 بهمن 1392 ساعت 00:48

من با نظراتت موافقم ولی اصلا توهین رو نمی پسندم
من این روزا از این توهین ها توی کانون زیاد می شنوم
خیلی بده خیلی
من سر کلاس مهکام بودم و این رو هم خیلی قبول دارم که خیلی خودشو قبول داره
ولی به جای اینکه تو بیای مثلا مثل فراستی کاراشو با استدلال ببری زیر سوال داری
مثل خودش عمل میکنی .

رضا ی.د چهارشنبه 2 بهمن 1392 ساعت 01:06

من نه مهکام رو از نزدیک دیدم وارادتی به ایشون دارم ونه آقای فراستی رو....از انتقاد کوبنده هم به شدت دفاع میکنم ولی بدون حتی یه کلمه توهین ...بارها در نقدهام از دوستی وفلان وبیسار گذشتم ونقد رو صریح گفتم ...واعتقاد دارم بدون در نظر گرفتن مقام شحص نقد درست واصولی گفته بشه بدون توهین...گذشته رو هم دیدم بدون خوندن نقد کسی نظرم اینه که کار بزرگی نیست ولی یکی دیگه از ساخته های فرهادیه یعنی اینکه اصغر فرهادی بودن فیلم توش هست ولی من دوسش نداشتم نسبت به درباره ی الی وفیلم خوبی دیگه ای مثل جدایی

امیر حیدری چهارشنبه 2 بهمن 1392 ساعت 20:46

گلی: این چه وضعی بابا، یعنی چی؟ حتی اگه تمام این نوشته ها نظر خودت بود بازم نوشتنش در وبلاگ کانون درست نبود چه برسه به اینکه نظر یه آدمی مثه فراستیه.

مهدی قربانی: تو فراستی رو یه آدم با استدلال های قوی میدونی. من که از این آدم تا حالا استدلال و منطق ندیدم. چند نمونه از استدلال های قوی ایشون رو لینک بزار برم بخونم، شاید بنده در جهل بوده ام.

امیر حیدری چهارشنبه 2 بهمن 1392 ساعت 20:48

الان در همین متن حاضر چه استدلال و منطقی میبینی؟ فقط زیر سوال برده و هیچ چیز به درد بخوری نگفته. حیف که بحث توهین و این حرف هاست و الا چندتا فوهههش خفن بهش میدادم تا یکیم دلم خنک بشه.

به امیر حیدری چهارشنبه 2 بهمن 1392 ساعت 23:20

امیر , نوشته مشکلی نداره

اسمتون رو بنویسید آقای گلخندان
جهان

سعید چ.ع جمعه 4 بهمن 1392 ساعت 10:59

تو خوبی گلخندان. تو خوبی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد