گزارش فعالیت اکران فیلمهای تولیدی کانون دوشنبه وسه شنبه 13 و14 آبان ماه

ویرایش شده 26/8 توسط خودم

برای خوندن مطلب به ادامش رجوع کنید 

 

ازآن جا که به دلایل مختلف پروژه ی این اکران ها به درازا انجامیدوشاید این باعث شد که عده ای که در قالب بسته ی ورودی ها فعالیت کرده بودند آنچنان میل ورقبت وحتی انرژی سابق را برای ادامه ی فعالیت نداشتند من بر کسانی که میتوانستند که در این فعالیت شرکت کنند ویا کمکی کنند خرده نمی گیرم.کمی هم حق را به آن ها می دهم.

1-اندر دیر رفتن پوسترهابرای چاپ:به دلیل یک ناهماهنگی که از جانب مانبود روز وساعت اکران دستخوش تغییر شد.در این جا میخوام از آقای شکوری برای اینکه پیگیری به خرج دادن برای سه شنبه تشکر کنم.من خودم مجبور شدم دوباره یه اصلاحاتی رو اعمال کنم که این کمی وقت گیر شد.

2-داستان عجیب بنر:اولین بار بنر را سعید چراغعلی سه شنبه یا چهارشنبه ی هفته ی قبل از اکران برای چاپ فرستادونیامد. بار دوم من شنبه به همراه بنر کلاس کارگردانی فرستادم وبنر کارگردانی چاپ شد وبنر ما چاپ نشد.سومین بار یکشنبه طرح دوباه فرستاده شد وروز دوشنبه بعد از تمام شدن روز اول اکران ها بنر با همکاری خودم وفکر کنم قدک ساز واینجا یا قربانی بود یا زرگر که فکر کنم قربانی بودنصب شد وهوا بارونی بود ومایکی از بنرهای اکران آرگو رو هم پایین آوردیم!

3- وچراناگه پوسترینگ وتراکتینگ:پوستر ها وتراکت ها با یه مشکل عمده روبه روبودن.تراکت ها بد از آب در اومدوکاش پوستر رنگی بودوگرنه من از هر دوطرح دفاع میکنم ومیگم انتخاب خودم بود وبسیار هم عالی.به نظرم اگه خودم مجبور نمیشدم با همکاری دونفر خانم طاطائی در روز اول وآقای پشت مشهدی در روز دوم کل دانشگاه رو( البته به جز سلف ها که دست خانم ترابی ودوستشون که اسمشون یادم رفته ببخشن)پوستر بزنم وقت بیشتری پیدا میکردم کمی فکر وبرنامه ریزی کنم...واندر احوال تراکتینگ که بخواید روز اول خودم وقربانی بودیم وروز دوم قربانی.طرف خانم هارو فکر کنم خانم پویاوخانم جم بودن.اگه اشتباه میکنم بگید.البته  پوسترینگ خوابگاه ها هم بودن که شدید متشکرم.

4-برنامه ریختن:بسیار بد بسیار فاجعه برای روز اول ,در این حد که خودم نمیدونستم کدوم فیلمارو کی اکران کنم و...به چند دلیل شاید پذیرفته نشه ولی میگم:1-من همه ی فیماروندیده بودم ومستند کانون با تدوین جدید رو2- توقع زیادی که بعضیا از اکران فیلماشون توروز اول داشتن که هی باعث میشد برنامه ریزی به هم بخوره3-شب قبلش آقای شکوری به من گفت برنامه بده ومن واقعا اون موقع برنامه نداشتم که کی چه فیلمی رو اکران کنم فقط یه قاعده ی کلی داشتم:کل فیلمای کمدی طنز دارای شوخی و...باید در روز اول اکران بشن. روز دوم به دلیل وقت زیاد برنامه تقریبا خوب پیش رفت ومشکلی نداشتیم.

5-چراغ تالار:روز اکران سالن سر وقت با کمک بسیار به موقع خانم مرادپور باز شد.به بچه هاگفتم رودر ودیوار پوستر بزنن که خودم زدم درنهایت.استقبال بی شور بود همونطور که انتظار داشتم.یکی از دوستامو آوردم که یه سازی هم کوک کنه که دستش درد نکنه.قرار بود یکی از بچه ها منتقد بیاره که بهتر نیاورد.آقای شکوری بسیار عالی از پس اداره ی برنامه ومجری گری اون بر اومدن دستشون درد نکنه.خودم نقش کلید زن چراغ تالار روداشتم ومثل همه ی کارای قبلی کسی چون نبود خودم وایستادم.درحین چراغ زدن بچه هارم میاوردم تو ودرم گاها میبستم واین رو از دوست جدیدی الورودی آقای مثبت اگه اشتباه نکنم میتونید جویا بشید.در برهه هایی در باز می موند ومن اعصابم از این فقط خورد میشد چرا یه نفر دم در نیست.

6-کوزت:همین داستان بالا بایه تغییرات جزوی برای روز دوم تکرار شد همونطور که پیش بینی میکردم شور بی شور .کم شور برگزار شدتا بچه ها سکته نکنن!ولی در یه برهه یه سری آدم اومدن برای دیدن فیلم خودشون وخب وضع سالن بهتر شد.من همچنان نقش چراغ دارودر باز کن وببند رو همزمان ایفائ میکردم...قربون زرگر برم ناهرمو گرفت تا من یه روز دیگه رو سر گرسنه به بالین نگذارم...راستی روز اول فکرکنم رفتم سطل آبم از سر چاه پرکردم وگذاشتم رو آب سرد کن...

خلاصه عرضی نیست...