ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
(اصلاحیه: سایز عکس 10ساعت بعد از پست تغییر کرد)
از وقتی شنیدم که فیلم، یه گروهی از مردم اجتماعمون رو که من هم احساس بدی نسبت بهشون دارم رو کوبیده، خیلی دوست داشتم ببینمش...
بازی های باگ دار، فیلمبرداری بد، پلان های الکی، و البته تقلید شدید از «درباره ی الی» این رو به من القا کرد که همچنان، مازیار میری در عالم سینما نه تنها کارگردان خاصی نیست بلکه اصلا آدم خاصی نیست. البت زمانی همین احساس رو نسبت به کمال تبریزی هم داشتم ولی اخیرا که مارمولک رو دیدم، دیدم که خیلی عوض شده... مازیار میری هم میتونه مثل کمال تبریزی رشد کنه...
به هر حال سعادت آباد رو دیدم
خیلی خیلی خوشم اومد
و میدونم شخصیت پردازی های فیلم، بسته به نوع نگاه مخاطبین، میزان حقی که دارن تغییر میکنه
اگه مخاطب فیلم، یکی از آدمهای پست فطرت فیلم باشه، آدمای پست فطرت فیلم، دیگه پست فطرت نیستن... مثلا اگه مخاطب فیلم، یه جونور کثیفی مثل کاراکتر مهناز افشار یا لیلا حاتمی باشه، این کاراکتر امیر آقاییه که میشه یه مرد سخت گیر
و اگه مخاطب فیلم، یه آدمی باشه که به راستگویی و رفاقت و این مسائل خیلی بها میده، همگی کاراکترهای فیلم میشن کثیفترین انسان های روی زمین، جز کاراکتر امیر آقایی...
کاراکتر آقایی تو این فیلم از کاراکتر صابر ابر در درباره ی الی، مظلوم تر بود و کاراکتر مهناز افشار و لیلا حاتمی هم از ترانه علیدوستی و فراهانی، پست تر و کثیف تر...
یه جاهایی بهداد خیلی خوب بود.
یه جمله ی آقایی تو اون بحران فهمیدن سلسله دروغ ها خیلی خنده دار بود: «اگه دیگه بچه دار نشه چی»!!! از بیخ و بن شخصیت پردازی به هم ریخت... ولی ولی ولی ولی... سکانس بیرون رفتن امیر آقایی و بازی خودش و بهداد فوق العاده بود مخصوصا دیالوگ تکان دهنده ی امیر آقایی که: یاسی خانم... خدا ازت نگذره... من حلالت نمیکنم...!!
دوست داشتم اون لحظه تو فیلم بودم میرفتم پیش آقایی میگفتم... حاجی خودت رو مسخره کردی؟ این پست فطرت میفهمه خدا پیغمبر چیه که داره به حلال نکردنش تهدید میکنی؟! ولی راس میگی... گاهی فقط میشه سپرد به خدا... کم ندیدم از این جونورهای پست... شایدم به خاطر همین از این فیلم بد ساخت اینقد خوشم اومد
شکور
منم وقتی از سینما بیرون اومدم گفتم عین درباره الی بود!
ولی بعدا چندین بار دیگه مجبور شدم فیلم رو ببینیم و یواش یواش نظرم خیلی تغییر کرد
الان مطمئنم داستان این فیلم یکی از محبوب ترین داستان هایی که من راجع به پیچیدگی روابط بین آدم ها خوندم/دیدم/شنیدم
فقط یه چیزی رو نمیفهمم
حالا میتونم حق بدم یکی به شخصیت مهناز افشار تو فیلم بگه: جونور کثیف
ولی هرچی فک میکنم اصلا نمیشه دقیقا همین لفظ رو به شخصیت لیلا حاتمی نسبت داد
(البته اگه نظر منو بخواین به هیچ کدومشون نمیشه اینو نسبت داد غیر از حامد بهداد ... خیانت به همسر(که از نسخه دی وی دی حذف شده) و نارو زدن به رفیقش و گرفتن پولش با یه دروغ به اون بزرگی...اینا چیزهایی هستن که یه شخصیت رو جونور کثیف میکنن)
ولی کار لیلا حاتمی صرفا حمایت از دوستش بود...حتی اگه اون داشت یه تصمیم اشتباه میگرفت به نظرش لازم بود از دوستش حمایت کنه
و کار مهناز افشار یه انتخاب شخصی توی زندگیش بود که ممکنه خوشایند فکر جامعه ی ما نباشه ولی به نظر شخص من، خود تصمیمش قابل انتقاد نیست. اینکه باید شوهرش هم توی این تصمیم شریک میکرد یا نه هم به نظرم یه انتخاب سخت بود.مهناز افشار مسلما انتخاب خوبی نکرد ولی شاید اگه بتونیم تو ذهنمون یه پیشینه از روابطشون بسازیم، انتخابش متناسب با شناختش از رفتار شوهرش بود
اصلا دقیقا همین فیلم برام جالب بود که کل شخصیت ها یه سری انتخاب داشتند...انتخابای سخت
کاش یه عکس کوچیکتر یا سبک تر برای پست تون انتخاب میکردین
نظر من در مورد شخصیت لیلا حاتمی به نظر آقای شکوری نزدیکتره
من به حاتمی میگم کثیف چون بین اخلاق و رفاقت، رفاقت رو انتخاب کرد
وقتی ادعای امیرآقایی رو درمورد رفاقت با حاتمی رو هم بخوایم بپذیریم دیگه حاتمی بین یه رفیقی که میخواد کار بد بکنه و رفیقی که روحش خبر نداره و اخلاق با اونه، رفیقی که میخواد کار بد رو بکنه انتخاب کرد... مسئله ی انتخاب لیلا حاتمی از افشار بغرنج تر بوده... افشار انتخاب کثیفی کرده و اصلا دلیلی بر امکان مثبت بودنش ندارم... ولی حاتمی کارش رو با موضوع «رفاقت» توجیه کرده...
به نظر من کاراکتر بهداد، یه کاراکتر معمولی کثیفه نه کثیفی امثال حاتمی... الان متاسفانه من تو زندگی می بینم که امثال لیلا حاتمی زیاد شده نه بهداد
کسایی که در عین کثیف بودن، قیافه ی فرشته ها رو میگیرن واقعا اعصاب خورد کن تر از کسایی ان که همگی به کثیف بودنشون معتقدیم
انتخاب افشار بین خودخواهی و رعایت حق شوهرش بود... این به نظرم اصلا به جامعه ربط نداره و منطقا عرف هر جامعه ای باید بپذیره که این تصمیم نمیتونه یک جانبه اتخاذ بشه
وقتی یک جانبه اتخاذ بشه، یه رفتار غیراخلاقی رخ داده...
شکور
به شدت با سارا هم نظرم!
در مورد جونور کثیف برای شخصیت حاتمی و انتخابی که شخصیت افشار داشت
به آقای شکوری:
دقیقا نکته همینه: این تصمیمیه که باید دونفره اتخاذ بشه ولی این عرف توی جامعه ما اصلا وجود نداره
(حداقل توی اون قشری از جامعه که "آقایی" نمایندشونه)
همونقدر مسئله ی سقط یه تصمیم دو جانبه است که مساله نگه داشتن بچه!
ولی بدون هیچ شکی شخصیت آقایی نمیتونست دلایل شخصی افشار برای نداشتن بچه رو بفهمه و نه تنها تو اون تصمیم، آقایی زنش رو دخالت نمیداد بلکه پشتیبانی عرف جامعه رو هم با خودش داشت تا همسرش رو وادار کنه بچه رو نگه داره و سرزنشش کنن که اصلا چه جوری به خودش اجازه داده پیشرفت شخصیش رو به داشتن بچه ترجیح بده(من دارم از این عقیده افشار دفاع نمیکنم ها.من میگم این عقیده ی شخصیش بود و دلش نمیخواست تو اون برهه از زندگیش بچه داشته باشه و لازمه به عقاید شخصی دیگران احترام گذاشته بشه)
به هر جهت، اینا همش چیزاییه که تو تصویر نیومده و و ممکنه شما بگین اصن هم اینجور نیس ولی برداشت شخصی من از شخصیت آقایی تو فیلم اینو میرسونه که اگه افشار بهش میگفت هم، هیچ تصمیم دو نفره ای اتفاق نمیفتاد
(ضمن اینکه لازمه بگم من اصلا فکر نمیکنم آقایی بدمن فیلمه! اصلن حتی یه لحظه هم این فکرو ندارم. آقایی هم یه انتخاب اشتباه کرده.با کسی ازدواج کرده که تو طبقه ی فکری متفاوتی زندگی میکنه و متاسفانه فکر میکنه باید شخصیت طرف مقابلش رو مطابق میل خودش تغییر بده و جدا افتادگیش از گروه(خصوصا که معلوم میشه مثلا دفعه اوله غذای لیلا حاتمی رو میخوره و تو مسافرتها باهاشون نبوده) به شدت آدم رو باهاش همدرد میکنه)
اما در مورد حاتمی:
هم چنان نظرم اینه که اشتباهش اونو در حد یه جونور کثیف نکرده
افشار تصمیمش رو گرفته بود و این لیلا حاتمی نبود که وادارش کرده باشه
بالاخره افشار پول و جای خوابیدن رو پیدا میکرد و چه بهتر که این رو از دوستش میگرفت
اگر میپذیریم که حاتمی هم با زن هم با شوهر دوست بوده، پس هر رفتاری برای به هم زدن تصمیم قطعی افشار میکرد، داشت به دوستش نارو میزد
راهش این نبود که از افشار پشتیبانی نکنه یا آقایی رو خبر کنه
راه سومی باید می بود
تلاش دیگه ای باید میکرد تا اوضاع اینجوری نشه
انتخاب اشتباهش بین حمایت از تصمیم قطعی دوستی بود که ازش کمک خواسته بود و راه سوم بود نه بین گرفتن طرف افشار یا آقایی!
من بابِ تذکار: مصدرِ بحثِ انتقادیتون به نظرم درست نیست. البته نظر شخصی نیازی به مصدر درست نداره ولی نقد جدّی ادبیات و مضموناش این نیست واقعاً. پیشاپیش از ورود ناخواسته به بحث غذرخوای می کنم.
زیاده عرضی نیست.
نقد جدّی ادبیات و مضموناش این نیست واقعاً
و من هم همچین ادعایی ندارم حاجی...
من اصلا حوصله ی نقد جدی و این حرفا رو ندارم...
من فقط احساساتم نسبت به فیلمی که دیدم رو به لفظ میارم...
و به شدت به این کار علاقه دارم و خیلی هم برای وبلاگ مناسب می دونم.
حتی بیشتر از نقد جدی و ...
ورود به این بحث ها هم، چه خواسته چه ناخواسته، بسی مطلوبه... من از عذرخواهیت تعجب میکنم کچلکم.
شکور
نمی دونم جرا خیلی تو ذوقم نخورد.ولی دوسشم نداشتم.
با پست موافقم تحیلی ک از نوع برداشت متناسب با شخصیت فیلم خوشمان آمد ولی کامنتا دیگه خیلی طولانیه نمیشه خوند!

نظامی گوید:کم گوی و گزیده گوی چون در تا ز اندک تو جهان شود پر
اینجوریاس!
شاید یکی کنجکاو بود....
من با سعید موافقم با اینکه متن وبلاگیه اما باید یک انسجامِ درونی و انسجام ظاهری داشته باشه.من که حداقل اینطور فکر میکنم.
این شکلِ نوشتن بیشتر شبیه گزارشِ فوتباله!
یعنی میگی اگه متنم شبیه گزارش فوتباله، بهتره تو وبلاگ ننویسمش؟
شکور