ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
خاطره ای جالب از اکران: اعتماد به نفس بعضی دخترا
تو ردیف های آخر داشتم فیلم رو نگاه میکردم که دیدم یه خانومی از صندلیش بلند شد و اومد به سمت در خروجی...منتظر بودم اگه دیدم نمیتونه در رو باز کنه برم کمک...ولی در کمال تعجب دیدم که رفت به سمت سن!!!! سریع شروع کردم به دویدن به سمت سن...دختره عضو کانون نبود و داشت میرفت روی سن...با اتفاقی که اول اکران افتاد کاملا منتظر بودم که پاش به یه سیمی چیزی گیر کنه و تصویر قط بشه...وقتی رسیدم روی سن در کمال تعجب دیدم پشت لب تاب وایستاده و داره باهاش ور میره!!!!!!!!!!!!!!!!!!
قدکساز رفته بود پایین فیلم رو ببینه و این خانم اومده بود پشت سیستم خالی!!!!!!!!!!!!!!
وحشت کردم از دیدن این صحنه!!!! یعنی اونقد تعجب کرده بودم که رسید به وحشت کردن!!!اگه پاش به اون سیم خورده بود وسط اکران یه رب معطلی داشتیم...
ازش پرسیدم: شما اینجا چیکار میکنید؟؟؟
گفت: بچه ها میگن صداش کمه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
...
یه جمله بگم بهتون: هیچ وقت دوست ندارم جای اون خانم باشم...خیلی خودم رو کنترل کردم ولی خوب...حرکت اون خانم اونقد بد بود و اونقد اکران رو به خطر انداخت که چند درصد از ری اکشنی که باید بهشون نشون میدادم رو نشونش دادم...
جالب اینجا بود که خانم ادعا میکردن که کسی رو پیدا نکردن که این کارو براشون بکنه...در صورتی که من دیدم راحت رفت رو سن و اصلا برنگشت یه نگاهی بندازه به ردیف اول تالار که 10نفر از اعضای کانون و خود قدکساز با کارت سینه نشسته بودن!
اصلا ما شوککه شدیم....
خداروشکرمن جاتون نبودم.
احتمالا بعد از اکران، پشت در، دوستانه باهاش برخورد می کردم.
اوپس!!!!
من واقعا شرمدنم، واقعا عذر می خوام، اصن فکر نمی کردم که همچین اتفاقایی هم بیفتن، ایشالله بعدا توضیح می دم ولی باز هم خیلی خیلی عذر می خوام.
یا خداااااااا؟؟؟
تو اون تاریکی حقش بوده بزنی پس کلش!
اگه اون دختر داییه بوده باشه که حقش بیشتر از پس کله بوده.
به قدکساز!
حاجی دیدی گفتم وقتی اون پشت نیستی یهویی اتفاق از آسمون میوفته؟
چرا خشونت؟
مسئول فعلی آرشیو بودم