ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
نقدی از مسعود فراستی درمورد درباره ی الی فیلمی از کارگردان بزرگ ایران اقای فرهادی ....
دلیاری
درباره الی فیلم خوبی نیست. فیلم متوسطی است و پرمدعا. صحنه کنار دریا و غرق شدن پسر بچه و دوربین روی دست خوب از آب درآمده. لوکیشن خانه کنار دریا درست انتخاب شده. اصل ایده تبدیل خوشگذرانی به فاجعه خوب است. اما نه یک راست و نه خوب اجرا شده. نصفه نیمه است. فیلمساز ما نمیتواند تا ته برود. بحران را به اوج نمیرساند و فاجعه نمیآفریند؛ تا نزدیکیهایش میرود اما باز میماند. دعواهای زن و شوهریاش لق است. به بحران نمیرسد. این مشکل و نگاه در «چهارشنبه سوری» هم بود. این با ادا حل نمیشود و با فرم. با زندگی کردن شاید.
آدمهایش بین تیپ و شخصیت معلقاند و به هیچ کدامشان خوب رسیده نشده تا به شخصیت تبدیل شوند. مگر کسی مثل "سپیده".
فیلم تعلیق ندارد. دلهره و شوک دارد. تعلیق متعلق به جهان مدرن است- و استادش هیچکاک است. در تعلیق تماشاگر همه چیز را میداند اما «چگونگی»، مسألهاش است و نه «خبر». دریا که میبایستی مدام اضطراب آور باشد، دکوراتیو است. بچهها هم دکورند. دقت کنید به غرق شدن آرش و نجات یافتنش که به سرعت ول میشود. گویی بچهها فقط برای این صحنهاند. غرق شدن یا نشدن الی نیز جدی نیست، چرا که الی شناسانده نمیشود. بادبادکبازیاش نیز دکوراتیو است. و فرم بازی. رفتن یا نرفتنش نیز.
آدمهای الی مدرن نیستند و بین مدرنیزم و سنت اسیرند و منفعل. برخوردشان را با مسأله نامزد الی بیاد بیاورید، که سنتی است نه مدرن؛ و بدجوری سطحیاند و خاله زنک و قرکمری. نه تنهایند، نه در "اسارت تقدیر" و نه... خردهبورژوازیهای نیمه مرفه علافاند.
"درباره الی" حرف بزرگتر از دهانش میزند که نه فرمش و نه جهانبینی فیلمسازش هنوز اجازه به زدنش را نمیدهد. همینطوری کسی آنتونیونی، که هیچ، کیسلوفسکی که هم نمیشود- که فیلمساز درجه یکی نیست. تاریخ میخواهد و جغرافیا و... .
بازیگر بزرگان رابرت دونیرو دلیاری پاسخگو قبل از تایید
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آفرین بر دلیاری حرف گوش کن
شکور بابا
جالب بود..
ولی بعضی جاهاش مونده بودم داره تعریف میکنه یا تعریف نمیکنه؟!؟!...
از فراستی تعریف بعیده البته!!!!!!!!
به نظر من، صحبت هایی از جنس فراستی، فقط میتونه از دهن کسی که مطلقا دست به دوربین نزده خارج بشه...
من این نقد رو به عقیقی هم داشتم ولی فراستی دست عقیقی رو از پشت بسته...
به نظرم باید در مقابل این جور صحبت های افراطی که یه سری ویژگی هنری از فیلمسازی رو میکنن محور وجودی فیلم، به جمله ی چجوف پناه برد که:
منتقدین مث پشه هایی میمونن که با نیش های پی در پیشون اسبی که داره مزرعه رو شخم میزنه، اذیت میکنن و از کار بازمیدارن (نقل به مضمون با کمی احتمالات فکری)
و بدجوری سطحیاند و خاله زنک و قرکمری...

من به شخصه عاشق درباره الی هستم!یعنی بین تمام فیلمهای ایرانی که دیدم ...
حتی خیلی خیلی بیشتر از جدایی نادر از سیمین
وقتی که برای بار دوم درباره الی رو تو سینما دیدم یه پست نسبتا طولانی هم در مدحش توی یه وبلاگ نوشتم!حیف دیگه الان حس میکنم جاش نیست وگرنه کپی میکردم اینجا که دوستان عمق حس من راجع به درباره الی رو درک کنن
منتقد و فیلمساز دو امر جداگانه هسش اتفاقا فراستی فیلمو با شرایط ایران سنجیده و گفته کارگردان اگر میخاد با این کارا انتونینی بشه باید بیشتر کار کنه {از نظر کارگردانی}اتفاقا در این مورد تعریفم کرده ولی در مورد فیلمنامه که احتیاجی به دس به دوربین شدن نی فیلمنامش ساختارش این ایرادا رو داره تازه میتونسته سختگیرتر هم باشه در این مورد
به نظر من این نقد زیاد هم منطقی نیست بیشتر می خوره نظر شخصی شونو گفته باشن.نقد خوب باید جامع و شامل
باشه.نظر منه البته!
نقد نظر شخصی و سلیقه ی شخصی هرکسیه که نقد میکنه.
موسویم
وای یعنی این ۲تا با دنیرو عکس انداختن؟
این اقا میگه جدایی نادر از سیمین مزخرفه وای به حال درباره الی...
به نظر من که کسی که اهل نقد هستش حالا در هر زمینه ای که میخواد باشه نظرش باید کلی تر باشه و زبانش جمعی .اگه غیر از این باشه که نظر هر کسی نباید چاپ و منتشر بشه!اینا واسه عوام گمراه کننده هستن
موافقم یا به قول فراستی ضد یادداشت باید یاشه ولی از بین بردن نظر شخصی خود گول زنیه چون همچین چیزی ممکن نیست این درسته ولی موسویم درست میگه امکان نداره منتقد نظر شخصی نداشته باشه ولی منتقدای درست حسابی ۳ جز تو نقد باید داشته باشن ۱ساختار ۲ کارکرد ۳ در نظر داشتن ساختار عملکردی {ساختار این نقد در ساختار تکنیک کارگردانی{که خوبه} و بوطیقای فیلمنامه {که تو فیلم تک بعدیه}هس که به این نتیجه میرسه که کارگردان با فیلمنامه ی ضعیف نمیتونه کارگردانی خوب داشته باشه چون فرم فیلم پی نداره شخصیتایی که با اصل داستان نامزدی اینقد قرکمریو تک بعدین این چجوری میتونه فاجعه بشه چون همزاد پنداری نشده دوم کسی که این شخصیتارو میسازه واسه همین جهان بینی درست نداره چون خودش مفهومشو نمیشناسه واسه این که یکی ادای انتونینی رو در بیاره باس بیشترکارکنه }ولی بیشتر منتقدای ایرانی هیچ کاری بلد نیستن جز اینکه از یه فیلمو یه کارگردان بت بسازن و یکیو له کنن نه ساختاری دارن نه عملکرد مشکل این نقد فراستی نظر من فقط مختصر بودنشه
ـــــــــــــــــــــــ
پاسخ دهنده نامش را ننگاریده
شکور عصبانی
من پاسخ دادییمیه
شاید فرهادی تو روایت داستان مشکل داشته باشه ولی اونقدر
سینمارو میشناسه که میتونه مخاطبو پای فیلم نگه داره و این که گفته دوربین رو دست مبتذل این برمیگرده به سلیقه ی اون که با دوربین رو دست مشکل داره که این فیلمو جور دیگه ای نمیشد ساخت
البته در مورد شناخت فرهادی تو این و جدایی باهات موافقم.البته فقط در مورد کارگردانی/ درست میگی ولی فک کنم یه نقد دیگه رو خوندی این اولشه {صحنه کنار دریا و غرق شدن پسر بچه و دوربین روی دست خوب از آب درآمده. لوکیشن خانه کنار دریا درست انتخاب شده. اصل ایده تبدیل خوشگذرانی به فاجعه خوب است. اما نه یک راست و نه خوب اجرا شده. نصفه نیمه است. فیلمساز ما نمیتواند تا ته برود. بحران را به اوج نمیرساند و فاجعه نمیآفریند؛ تا نزدیکیهایش میرود اما باز میماند}از چیزی که نوشتی برمیاد که توهم میگی فیلم متوسطه دلیاریم
من با تقریبا با آقای دل یاری موافقم سر حرفم هم هستم کلی هم حرف دارم تو این زمینه که این جا جا نمیشه...
نقد مختصر و مزخرف...