کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

هرگز رهایم مکن: جمعه.ساعت 19.شبکه 3

سلام

ضمن تبریک پایان دور اول(!) امتحانات!!! یه پیشنهاد اکازیون مجانی برای فیلم دیدن دارم واستون که یه تنوعی هم باشه بین درس خوندن(مثلا درس خوندن!)

همینجوری گذری داشتم از شبکه سه رد می‌شدم! که دیدم داره پخش فیلم "هرگز رهایم مکن" رو برای همین جمعه (یعنی 23 دی) ساعت 19 تبلیغ میکنه! اینجوری شد که ضرورت معرفی این فیلم توی وبلاگ و تشویق شما به دیدنش، قبل از اینکه خیلی دیر بشه رو در خودم حس کردم

فیلم هرگز رهایم مکن جزو top 10 فیلم‌هایی که دیدم نیست اما موضوع فیلم دوست داشتنیه برای من.


"never let me go" یا"هرگز رهایم مکن "برگرفته از رمان معروف "کازوئو ایشی گورو" نویسنده ژاپنیه که توی ایران توسط نشر افق با ترجمه مهدی غبرایی (تحت عنوان "هرگز ترکم مکن") و هم‌چنین نشر ققنوس با ترجمه سهیل سمی (تحت عنوان "هرگز رهایم مکن") چاپ شده.

سایت آمازون این کتاب رو توی لیست 1001 کتابی که قبل از مرگ باید خواند در رتبه‌ی اول قرار داده.

خب اگه شما اهل کتاب خوندن(خصوصا از نوع طولانیش) نیستید باید بگم شاید بهتر باشه قید خوندن کتاب رو بزنید چون کتاب  حجیمیه.

من به عنوان کسی که هم کتاب رو خونده هم فیلم رو دیده بهتون میگم که فیلم تا حد زیادی به داستان کتاب وفادار بوده.پس اگر دوست دارید از موضوع کتابی که در صدر لیست 1001 کتابی که باید قبل از مرگ خوند قرار داره باخبر بشید می‌تونید بجاش فیلمش رو تماشا کنید.(البته قبلش بگم که من هیچ ایده‌ای ندارم که تغییرات پخش و دوبله چه‌قدر می‌تونه درک شما از فیلم رو مبهم کنه! )


 

من دوست ندارم زیاد موضوع این فیلم رو لو بدم چون احتمال تماشاش بخاطر سهل‌الوصول بودنش(یعنی پخش از صدا و سیما) بالاست. واسه همین وقتی به‌نظرم رسید خلاصه‌ای که خودم نوشتم داستان رو لو میده، حذفش کردم و به جاش یه خلاصه‌ی خیلی عالی از موضوع کتاب  توی ویکی پدیا پیدا کردم که به شکل ماهرانه‌ای هم یه شمای کلی از فیلم میده هم اینکه داستان رو زیاد لو نمیده.با این حال شما هم‌چنان می‌تونین از خوندن قسمت‌های این رنگی خودداری کنید.


کتی اچ سی و یک ساله داستان زندگی‌اش را برای ما روایت می کند. کتی، تامی و روت دانش‌آموزان مدرسه ی شبانه روزی نامعمولی به نام هیلشم هستند. در هیلشم دانش آموزان فقط به یادگیری و آفرینش هنر هایی مثل نقاشی، سفال گری و کاردستی می پردازند و بر سلامتی بچه ها نظارت شدیدی اعمال می شود. همچنان که کتی داستان بزرگ شدن خودش و دوستانش، عشق ناگفته اش به تامی و دوستی پر فراز و نشیبش با روت را پیش می برد، ما هم به آهستگی پی به حقیقت وجود این بچه‌ها می‌بریم.(از ویکی پدیا)


 

این فیلم از نظر من فیلمی در مذمت انحطاط اخلاقی آدم‌هاست که برای کسب منافع شخصی بیشتر حاضر هستند تمام مرزهای اخلاق رو کنار بزنند.فیلم در عین حال شیوه‌ی مبارزه‌ی شخصیت اصلی داستان با این انحطاط رو هم به طور ضمنی بهمون نشون میده. از این دست فیلم‌ها با چنین موضوعاتی کم ساخته نشده.اما وجه تمایز "هرگز رهایم مکن" با سایر داستان‌ها و فیلم‌هایی از این قبیل(حداقل اون مواردی که من باهاش برخورد داشتم) اینه که این فیلم داستان غیر واقعیش رو در زمان گذشته تعریف می‌کنه. بر خلاف سایر فیلم‌ها که موضوعات هولناک برای نوع انسان (مثلا پرورش آدم‌ها در محیط‌های آزمایشگاهی!) رو اغلب در زمان آینده و بعضاً در زمان حال (اما در یک محیط مخوف آزمایشگاهی و فوق سری) تعریف می‌کنند.اما من تا قبل از "هرگز رهایم مکن" با یک داستان تخیلی که زمان وقوعش رو در گذشته نشون بدن(اون هم با ذکر تاریخ دقیق) برخورد نکرده بودم.

این مسئله‌ی وقوع داستان در گذشته خیلی شوک آوره.تا حدی که من بعد از تماشای فیلم سرچ کردم که مطمئن بشم این داستان تخیلیه و چنین مدرسه‌ای در عالم خارج وجودنداشته!!!


در انتها باید بگم که از زمان پخش این فیلم (یعنی شب اربعین) خودتون هم می‌تونید حدس بزنید که با فیلمی روبرو هستیم که جو تلخ و سنگینی بر اون حاکمه...

اگر که فیلم رو دیدین حتما نظرتون رو راجع بهش اینجا بنویسید. اگر هم که هنوز ندیدینش پس منتظر نظراتتون بعد از دیدنش در روز جمعه هستم!


سارا حنّانی

نظرات 12 + ارسال نظر
شکور پنج‌شنبه 22 دی 1390 ساعت 17:47

آفرین بادید

نیلوفر مردیها پنج‌شنبه 22 دی 1390 ساعت 23:05

اگر نرسیدید ببینید فیلمش تو آرشیو کانون هست.
مرسی از پست...

علیرضا موسوی پنج‌شنبه 22 دی 1390 ساعت 23:46

به نظر من این پست شما از 100% فقط 20% معرفی فیلمه.

سارا حنانی جمعه 23 دی 1390 ساعت 01:54

حق با شماست آقای موسوی.از اون جا که موضوع این فیلم بنظرم اصلا جوری نبود که بشه بدون توضیح دقیق داستان راجع بهش اظهار نظر کرد من برای اینکه دیدن فیلم لوث نشه از خیر معرفی بیشتر داستانش گذشتم
البته نمیدونم معیارهای معرفی فیلم از نظر شما چیه اما حتی با معیارهای خودم هم این پست بیشتر از معرفی فیلم سعی داشت این خبر رو بده که میشه این فیلم خوب رو از تلویزیون دید!فیلمی که بیشتر به خاطر اقتباس از کتاب خیلی خوبی معروف شده نه بخاطر خودش.
در کل،من ترجیح میدم توی معرفی فیلم به موضوع فیلم بپردازم تا اطلاعات اضافی راجع به بازیگران و کارگردان و سابقشون! در مورد مسائل تکنیکی فیلم هم که اصلا تخصصی ندارم و حرفی هم نمیزنم!
اما متاسفانه از اون جا که مانور روی داستان شدیدا به حس فیلم دیدن لطمه میزنه همش مجبور میشم موقع نوشتن جرح و تعدیل کنم تا فیلم لو نره!تو این معرفی هم بیشتر از همیشه جرح و تعدیل کردم چون همون طور که توی پست گفتم امکان دیدن فیلم براحتی فراهم بود و فیلم حیف میشد!

محبوبی جمعه 23 دی 1390 ساعت 11:53

مرسی

جهان جمعه 23 دی 1390 ساعت 20:45

سارا فیلمو دیدم...
حالات من در طول تماشای این فیلم:
......قبل از تماشا
......در طولش
.......اون جا که دل و روده روتو عین گوسپند ریختن تو مشمبا...

تا آخر دیگه یکی در میون این بودم....
.
.
.
این چی بوووووووووووووووووووووووووود!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟

سارا حنانی شنبه 24 دی 1390 ساعت 02:36

پریساااا
خب من واقعا نمیدونستم بایدهشدار بدم آدمای صاحب روحیه های لطیف فیلمو نبینن!
بجای اینکه به ظاهر دل به هم زن این قضیه فکر کنی به استعاره ی پشتش فکر کن! به اینکه آدما میتونن ابزار باشن برای منفعت یه عده ی دیگه! تولید بشن بخاطر اهدافی غیر از هدف اصلی خلقتشون
به اینکه بعید نیست روزی برسه آدما همین قدر بی رحم باشن و اخلاق همین قدر بی اهمیت بشه!و سرنوشت بعضی آدما تا این حد از کنترلشون خارج بشه!
به این فکر کن که مهلت دوست داشتن چقدر کمه!این بچه های مدرسه اگه از بچگی میدونستن چنین سرنوشتی دارن شاید جور دیگه ای زندگی میکردن
...
بیشتر از همه به امیدواری تامی و کتی تا آخرین لحظه فکر کن
سرنوشت وحشتناکشونو پذیرفتن اما امید بهتر کردنشو از دست ندادن

به سارا شنبه 24 دی 1390 ساعت 11:28

سارااااا
به نظر من(یک مخاطب کاملا عام) این فیلم تاثیری که باید میذاشتو کاملا روی من گذاشت....
من تمام این مواردی که تو گفتی رو حتی بیشتر از اینا فهمیدم و وحشت کردم...
من وقتی دل و روده روتو تو دست و بال دکترای سنگ دل اون فیلم یا بهتر بگم اون جامعه دیدم وحشت کردم از وجود چنین جامعه ای و متاسفانه درکش کردم و دیدم که این جامعه وجود داره....
از نظر خودم هر کسی هم که مثل من یه مخاطب کاملا عام بوده و این فیلم رو تازه برای اولین بار دیده بود باید این حس بهش دست میداد...
من وقتی فیلمو دیدم وقتی پهلوی بخیه خورده ی تامی رو دیدم قد تامی دردم گرفت دوست داشتم زودتر فیلم تموم شه چون بدی های پنهانشو یا به قول تو استعاره های پشتشو درک کردم حتی آخرین لبخند روت وقتی که داشت سلاخی یا صلاخی میشد.....
مرسی سارا....
نمی گم لذت بردم از دیدن این فیلم،چون به نظرم نباید از دیدن این فیلم لذت برد باید ناراحت شد و فکر کرد.
بازم ممنون
راستی تو تو کل عمرم تقریبا دومین نفری هستی که گفتی من روحیه لطیفی دارم...این حرفتم جالب بود
پریسا

شوخی کردن...شما به دل نگیر

شکورم

ماری شنبه 24 دی 1390 ساعت 13:50

قلبم فشرده شد

شما عضو کانون هستید؟
شکورم

فیلم خیلی تفکر برانگیز و پر معنایی بود...
و همچنین خیلی فیلم تلخ و ناراحت کننده ای بود...
و در کل راضی هستم از اینکه این فیلمو دیدم
ممنون خانم حنانی بابت معرفی فیلم

حسین فلاح دوشنبه 26 دی 1390 ساعت 16:57

فیلم بدی نیس...همین

مهسا یکشنبه 11 خرداد 1393 ساعت 18:42

فیلمش بسیار زیبا ولی غمگین بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد