ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
سلام....
امروز پوسترینگ داشتیم....
خیلیا اومدن کمک!!!!!
خیلیام که اومدن رسما کمکی نکردن....
یه سریام خواستن بیان ولی نشد....ممنونیم ازشون...(شرمنده خندم نمیاد)
امروز من بودم وپریماه و ندا علی پور و ندا لولویی...62 تا پوستر چسبوندیم
همین....
جهانی پور
خسته نباشید
خسته نباشید
) و مواردی از این دست صحبت کنیم اگه تو هم دوست داشتی
یه دفعه دوست دارم وقت بذاریم راجع به محتوای این پستت(= گلایه ضمنی
جدی گفتم!
نه دوست ندارم سارا...
جدی میگم.
اگه هم گلایه ای باشه از تو نیست...مطمئن باش
فقط پوسترای ساختمون شهدا،سلف پسرا،آی تی و کتابخونه مرکزی با دانشکده مدیریت و پله هاش مونده که دست سیما و آقای فرامرزی رو دورادور می بوسه...
به خانم جهانی پور:اونطوری که من برداشت کردم (و تقریباً ۹۰٪ به برداشتم مطمئنم) من شخصاً فکر می کنم گلایه های شخصی بهتر باشه تو جلسه های رفع کدورت حل بشه به جای اینکه از هم دلگیر بشیم.هر چند بسیار موضوع برامون روشن باشه.
توصیه هایی مردیها وار از جواد شالیکار کوچولو
ما امتحان داشیم وسط جلسه که پوستر نمیشه زد
به آقای شالیکار:
حال شما خوبه؟؟؟
جلسه رفع کدورت ؟؟؟
با کی؟؟؟
چرا؟؟؟
چی شده مگه؟؟؟
من با کی کدورت دارم که بخوام جلسه رفع کدورت بزارم؟؟؟
گلایه شخصی؟؟؟
اگه منظورتون از گلایه شخصی اینه که مثلا من از آقای فلانی که اون روز خیلی شیک تو کانون بود و تو پوسترینگ کمک نکرد به حق دلخورم مسئله شخصی محسوب میشه نه کانونی بگید من جلسه رفع کدورت برای گلایه های شخصیم بزارم....
حالا که دوباره اشتباهتونو تکرار کردین و با توجه به برداشت 90 درصدی خودتون نه صد در صدیتون!!!!! اونم نه به طور شخصی بلکه تو وبلاگ!!!! که یه محل عمومیه این مسئله رو مطرح کردید باید عرض کنم که اگه فک میکنید گلایه من تو این پست یه گلایه شخصیه نه کانونی چرا تو وبلاگ مطرحش کردید نه به شخص خودم؟؟؟؟
چرا طوری کامنت گذاشتین که بچه های دیگه حتی با یه درصد احتمال بخوان فکر کنن من توی این پست یه گلایه شخصی دارم نه کانونی؟؟؟
چرا ؟؟؟؟
چرا منو ناراحت میکنید آقای شالیکار؟؟؟
آخه چرا همشو شما بردید زدید؟ آخه خجالت داره من ۷ تا پوستر بزنم همش؟؟؟
همشو نزدیم که!!!!!!!
از120 تا پوستر قرار شد 90 تاشو این بار بزنیم 30 تاش بمونه واسه مرحله بعد....
بچه ها دوست باشید...
من فکر می کنم سوء تفاهمی پیش اومده که خیلی راحت می تونه رفع بشه.
من برداشت کردم در لفظ= من این طور فهمیدم
در اصطلاح=دیگران از روی نظر من چیزی نگن مگر خودشون یه برداشتی کرده باشن. بنابراین من هیچ دلیلی نمی بینم که بخوام اینو تو وبلاگ نگم. چون به عنوان یه عضو کانون حتی نه به عنوان یک انسان حق خودم می دونم که براساس اطلاعات ودیده هام برداشتی داشته باشم و اون رو به طوری که به کسی توهین نکنم بیان کنم.
آیا من توهینی به شما کردم؟؟؟ اگر این طور می اندیشید درعین معذرت خواهی خدمتتون عرض می کنم که شما خیلی سطحی به پست من کردید. من در عین صمیمیت گفتم اگه برداشت من درسته بهتره این طور عمل کنید. حتی در پایان گفتم توصیه هایی مردیهاوار چرا؟؟؟ چون همه می دونن ایشون همیشه توصیه میکنن به صمیمیت در کانون. این یه کد بود برا درک دوستانه بودن پستم.
باز هم اگه احساس می کنید توهینی هست معذرت. تمام
گرچه آب رفته باز آید به رود
ماهی بیچاره اما ، مرده بود
تمام
شما متوجه متن من تو پست دوم هم نشدید چون من معتقد بودم وهستم که ابی نرفته بود که بخواهد بازآید