کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

بچه ها!! کانونمون....

زمانه برنامه ی ورودیها ی جدید بود که همه ی بچه های کانون درگیر برنامه ریزی بودیم

دغدغه ی همگی این بود که با چه کارایی میتونیم بچه ها  رو جذب کنیم به کانونمون

چه برنامه ی جذابی میتونیم داشته باشیم که روزهای معارفه غرفه ی کانون "فیلم و عکس" بین همه ی غرفه ها تک باشه

چجوری میتونیم کانون رو گسترش بدیم

یادمه تخمین اکثر بچه ها با درنظر گرفتن تجربه ی سالهای پیش این بود که نهایتا 20 نفر از بچه ها میان و حداکثر از بین اونها 2 نفر فعال میمونن که باید خیلی ام خوشحال باشیم

همگی تلاشمون رو کردیم، یه سریمون صبح تا شب تو کانون موندیم،بچه هایی ام که حضور نداشتن تلفنی کارارو پیگیری میکردن چون براشون مهم بود برنامه های کانون. برای ساخت کلیپ فوق العادمون کلی وقت گذاشتیم؛ مخصوصا آقای شکوری که مجبور میشدن تا شب تو کانون بمونن

چقد همگی موقع ساخت کلیپ خندیدیم

تا این که برخلاف پیش بینی همه با اومدن ورودیهای جدید کلییییییی ذوق زده شدیم و حسابی خستگیمون در رفت، چقد خوشحال بودیم که نتیجه ی این همه تلاشمون بی فایده نبوده

خوشحال بودیم که با وجود این همه بچه ها ی فعال و عاشق کانون آینده ی فوق العاده ای پیش رو داریم

چقدر برای بچه ها از خوبیهای کانون گفیتیم جوری که  دلشون میخواست زودتر ازینا میمودن دانشگاه و توی برنامه های خوب و جذاب کانون ،توی فیلم ساختنای کانون حضور داشتن

....

امروز نظر یکی از بچه های کانون رو خوندم، یه لحظه همه ی اون روزا که مشغول بودیم برای برنامه ی ورودیها از ذهنم گذشت

بچه ها ما کاری کردیم که یکی از بچه ها گفته:چرا پست ها و نظرات داره به یه سمتی میره که به شخصه دارم حالت تدافعی می گیرم؟
احساس می کنم به جای جذب برای انتخاب درست داره پس می زنه
تو همین مدت کوتاهی که با کانون همراه شدم اولین باره که اینطور برخوردهایی رو می بینم
ای کاش این بحث ها قبل از ورود به خروجی وبلاگ بین خود بچه ها و به صورت غیرعلنی حل و فصل می شدرا پست ها و نظرات داره به یه سمتی میره که به شخصه دارم حالت تدافعی می گیرم؟
احساس می کنم به جای جذب برای انتخاب درست داره پس می زنه
تو همین مدت کوتاهی که با کانون همراه شدم اولین باره که اینطور برخوردهایی رو می بینم
ای کاش این بحث ها قبل از ورود به خروجی وبلاگ بین خود بچه ها و به صورت غیرعلنی حل و فصل می شد)

چرا داریم از اهدافمون دور میشیم

شاید من به عنوان کسی که برای دبیری کاندید شده درست نباشه این حرفارو بزنم که برداشتهای بدی میدونم در ادامه داره اما واقعا متاسفم شدم و نتونستم سکوت کنم

هردو گروه طرفدار اشتباهاتی کردن که نگیم نکردن که دلیل دارم و مصداق!

اما شاید درجه ی اشتباهتشون نسبت به هم متفاوت باشه و کم و زیاد

اشتباهاتی از قبیل متهم کردن همدیگه بطور غیر مستقیم، با گوشه کنایه حرف زدن، تند صحبت کردن و یه جاهایی نرسوندن صحیح مطالب که باعث سوء برداشت شده و ...

امیدوارم انتخابات به خوبی و خوشی برگزار بشه و بازهم روزهای خوب و آروم کانون رو ببینیم و به بچه های جدید نشون بدیم که ما همون کانونیهای صمیمی و شادی هستیم که توی کلیپ روز معارفه دیدن...


خوب باشید

الهام محمدنژاد





نظرات 5 + ارسال نظر
شکوری یکشنبه 20 آذر 1390 ساعت 23:01

سلام
من شکوری ام
یکی از کاندیداها
و خودم هم از این وضعیت ناراحتم...
من به همگی پیشنهاد میکنم که روی الفاظشون دقت کنن


سلام
من شکوری ام
مدیر وبلاگ
با توجه به اینکه من در عدم تایید یا جلوگیری از ورود پست های دوستان توسط صحبت های سابق اختیاری ندارم...از دوستان خواهش میکنم که به الفاظی که به کار میبرن دقت کنن


سلام
من شکوری ام
پدر کانون
من از همه ی بچه های کانون خواهش میکنم که به الفاظشون دقت کنن...طرفداری خیلی خوبه
اصلا این انتخابات خیلی معرکه شده
من با دیدن پست عطار بعد از یه رب خیلی خیلی خوشحال شدم و حس کردم که چقد این انتخابات داره داغ تر و داغ تر میشه

فینی زاده یکشنبه 20 آذر 1390 ساعت 23:46

من به عنوان مدیر اجرایی روز معارفه میگم که تنها کسی که دغدغه ی روز معارفه رو داشت عباس شکوری بود و حتی خودم هم میخواستم سر و تهش رو هم بیارم هرچه زودتر و به کیفیت کار اصلا توجه نمیکردم و در همون پست هم گفتم که عباس شکوری بیشتر مدیریت کرد تا من و من نمیتونستم بچه ها رو تو کانون نگه دارم

فرامرزی یکشنبه 20 آذر 1390 ساعت 23:47

درسته که یه جو عجیب ایجاد شده
ولی بابا این یه جو انتخاباتیه
مخصوصا اینکه مث اینکه این اولین باره که به این دقیقی داره انتخابات برگزار میشه
از تعیین مجمع عمومی بگیرید تا حمایت انتخاباتی افراد...
این پویایی انتخاباته...البته به جز عدم رعایت یه سری اخلاقیات که این جزو پویایی نیست
خصوصا با تجربه ای که من نسبت به انجمن علمیمون دارم، این بحث ها وقتی جدی میشه، یه خورده شاید از فضای احساسات و عواطف خارج بشه... اما کاملا بعد از این جریانات با یک کار اجرایی و هدف مشترک، همه ی دوستی ها و عواطف برمیگرده
انگار نه انگار که ما با هم رقیب انتخاباتی بودیم...
من همین الانشم وقتی که میخوام فکر رقابتی بکنم، یه جور فکر میکنم، اما روزا که میام تو کانون، اصلا بچه هایی رو که میبینم، رقیب یا مخالفم نمیبینم...باهم چایی میخوریم و مسخره بازی در میاریم و هنوزم بهترین دوستاییم
اما باز هم تاکید میکنم که برای این انتخابات نباید احساسات و عواطفمون رو درگیر کنیم
نباید بذاریم دوستی هامون روی تصمیماتی که میخوایم به صلاح کانون بگیریم، تاثیر بذاره...
ممنونم

پژمان دلیاری دوشنبه 21 آذر 1390 ساعت 07:58

درود بر این سخنان زیبا ولی من همونطور که گفتم به عنوان یه عضو جدید و کوچک کانون از این جو خوشحالم با وجود این کشمکش ها هنوز فضای دوستی بر کانو ن حاکم بمونه خود نکته ی خوبیه که نشون میده ما واقعا جنبه ی لازم رو داریم و اون چیزی که برامون مهمه کانونه و واقعا اصل کانونه نه چیز دیگه ای

یاسمین دوشنبه 21 آذر 1390 ساعت 19:25

من از همین جا اعلام می کنم اگر کسی از خوندن نظر من ناراحت شده و خورده گرفته همین جا بگه فردا تو جلسه حضورا" ازش عذرخواهی کنم و سوتفاهم پیش اومده رو برطرف کنم
این کانون هر چه قدرم دچار کشش مکش بشه مطمئنم باز هم همون کانونیست که وقتی قراره یه کاری توش انجام بشه فرق نداره کوچیک و بزرگ , قدیمی و جدید واسش کمر همت می بندن خودشونو واسه کمک می رسونن;فضای امروز کانکس گواه این حرفم و خوشحالم

خوشحالم که امروز باهاتون صحبت کردم خانم محمدنژاد

یاسمین عزیز مقصود من از نوشتن این پست خورده و انتقادی بود به خودمون، (هر 2گروه طرفدار کاندیدا)، که یه جاهایی فراموش کردیم هدفم چی بوده و داریم برای چی تلاش میکنیم و دلیلی برای معذرت خواهی شما وجود نداره به نظرم... و خوبه که این انتقادها رو بشنویم از بچه ها
منم از آشنایی با تو دوست عزیز خوشحال شدم؛ انشالا که بشتر با هم همکاری داشته باشیم
خوب باشی
الهام محمدنژاد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد