کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

خطاب به امید صفایی

من عباس شکوری ام 

وقتی پستت رو خوندم، در دو مقام ناراحت شدم اول کسی که خیلی برای کانون زحمت کشیده اونم برای جلوگیری از وقوع چیزایی که از امکان وقوعشون خبر دادی و دوم به عنوان یک کاندیدا 

من از ابتدایی که تو کانون بودم، همش به این فکر میکردم که این کانون نباید توش دیکتاتوری باشه...مخصوصا دیکتاتوری اقلیت 

نمیدونم از حرفایی که از دموکراسی زدم چه برداشتی کردی که فکر میکنی باید بقیه رو ارجاع بدی به خوندن کتابی درمورد کسایی که خلاف حرفایی که درمورد دموکراسی زدن، عمل کردن... 

فکر میکردم قبول داری که قانون گذاری ها و بحث هایی که همش داریم انجام میدیم، واقعا مانع این بشه که گروهی حاکم بشن... 

وقتی گفتیم که به چه صورت یه گروه حق رای پیدا میکنه فکر کردم دیگه مسجله که امکان دیکتاتوری دیگه وجود نداره...

وقتی نشون دادیم که همه ی تصمیم گیری ها (حتی درمورد وظایف و حقوق دبیر) توسط کسایی که برای کانون دارن زحمت میکشن انجام میشه، فکر کردم قبول داری که راهی برای دیکتاتوری وجود نداره...

یا اینکه همش قبول میکردیم که حقوق دبیر باس محدود بشه و باید به این فکر کنیم که نهاد تصمیم گیری باید همش قدرت بگیره و این حرفا...چطور ممکنه که این انتخابات به حاکمیت گروه ظالم منجر بشه؟ 

 

دوتا کاندید دبیری داریم: فرامرزی و محمدنژاد 

هرجفتشون برای کانون زحمت کشیدن

هر جفتشون هم آدمای خوبین...(قطعا یکی برای دبیری مناسب تره به نظر طرفداراشون)

یه سری طرفدار هم دارن

تو این انتخابات هر کس فکر میکنه که داره به صورت درست، موقعیت رو تخمین میزنه 

ولی به نظرم امید داری بد قضاوت میکنی...بد تخمین میزنی...برای چیز عجیبی کاندید شدی...جلوگیری از دیکتاتوری...جلوگیری از اینکه یه عده برای همه تصمیم بگیرن...! 

کانون فیلم الان اینطوری نیست که بشه توش یه گروه خاص حاکم بشه...مگه گروه اکثریتی که مطابق با معیار رای گیری برای هر جلسه تو نهاد تصمیم گیری حاکم میشن...

این کانون خیلی خوبه...خیلی خوب 

این انتخابات به نظر من اولین انتخابات به شدت انتخاباته...ولی این حرفا درست نیست...اینکه برای جلوگیری از تمرکز قدرت و این چیزا بخوای اقدام کنی!...کاندید شو برای دبیر اصلح...همین.. 

این احساس های بدی که داره ایجاد میشه رو کنترل کنیم 

اینطور نیست که تو میگی...بحث گروه حاکم و دفاع از مظلوم و این حرفا وقتی درسته که بگی یکی از کاندیداهای شورای مرکزی به نیت پلیدی اومده

به نیت اینکه بخوان کانون رو قرق کنن برای یه فکر خاص 

ولی به نظر من اینطور نیست...هر گروهی داره برای صلاح کانون، برای انتخاب دبیر اصلح، تلاش میکنه...

به نظرم داری به این انتخابات بد نگاه میکنی... 

هر کس میتونه، خودش میره دنبال شناخت

یا اینکه اگه نتونست، میره دنبال استدلال شنیدن از کسایی که قبولشون داره

در آخر یا رای نمیده یا از روی ناچاری، مجبور میشه رایش رو مطابق کنه با رای کسی که کاملا قبولش داره و این حرفا

یا اینکه ترکیبی از همش 

این طور که تو نگاه میکنی به انتخابات نیست... 

 

شاید بهم بگی که چرا درمورد این چیزا نوشتی، مگه به شکوری گفتم که حالا داری بهش انتقاد  میکنی؛ اصلا چرا به خودت گرفتی عباس! 

و من بهت میگم...تو به هر کس که این ها رو نوشته باشی...یا اصلا به هیچ کس هم که ننوشته باشی...درمورد امکان وقوع چیزی صحبت کردی که برای عدم وجود امکان وقوعش سالهاست دارم جون میکنم...

البت اگه بگی کاری نکردم یا اینکه کارایی که کردیم ذره ای تاثیر نداشته، من خلاء سلاح میشم. 

شکوری

نظرات 7 + ارسال نظر
یاسمین یکشنبه 20 آذر 1390 ساعت 17:47

چرا پست ها و نظرات داره به یه سمتی میره که به شخصه دارم حالت تدافعی می گیرم؟
احساس می کنم به جای جذب برای انتخاب درست داره پس می زنه
تو همین مدت کوتاهی که با کانون همراه شدم اولین باره که اینطور برخوردهایی رو می بینم
ای کاش این بحث ها قبل از ورود به خروجی وبلاگ بین خود بچه ها و به صورت غیرعلنی حل و فصل می شد
شرمنده م ولی به عنوان یه عضو کوچیک;
روی صحبتم با هیچ کس نیست و با همه س

کانون فیلم و عکس شهید بهشتی یکشنبه 20 آذر 1390 ساعت 18:04

سلیمیان یکشنبه 20 آذر 1390 ساعت 21:04

اقای شکوری وقتی آقای صفایی به آقای فرامرزی گفته که منظور من همچین چیزی نبوده
و اکثر بچه ها هم تایید کردن که همچیین برداشتی از این مساله نداشتند پس لطفا شما هم فضای انتخاباتی رو بیش از این متشنج نکنید
تا این انتخابات کوچیک به دوستی های بزرگتون لطمه نزنه

جواد شالیکار یکشنبه 20 آذر 1390 ساعت 21:32

من برای همه کاندیداها ارزوی موفقیت کردم تا انگ به منه مسئول انتخابات زده نشه اما احساس می کنم عباس شکوری نه به عنوان کاندیداها به عنوان یکی از اعضای زحمت کش کانون تو نظرات خانم ها یاسمین و سلیمیان مظلوم واقع شده. بنابراین خواهش می کنم به خصوص از خانم سلیمیان که میگن این برداشته شکوری اشتباهه 2باره پست امید صفایی رو بخونه چون منی که نه استدلال شکوری رو شنیدم نه چیز دیگه خودم دیشب از اون پست هم چین برداشتی داشتم احساس میکنم امید عزیز ابتدا به ساکن انتخابات رو به سمت غیر دوستانه بودن برد.
البت من نظری هم چون مردیها دارم که کانون فیلم که ورودی های جدید رو جذب کرد به خاطر جو دوستانه اش بود
اما نتونستم نظرم در مورد پست امید عزیز رو نگم به خصوص وقتی دیدم داره به شکوری که به اون پست انتقاد کرده خرده گرفته می شه

به خانم سلیمیان یکشنبه 20 آذر 1390 ساعت 21:33

بابا خانم سلیمیان
یه دور دیگه متن امید و من رو بخونید
تازه من کاری به فرامرزی ندارم
و البت از اکثریتی که میگید هم بی اطلاعم...
شکوری

یاسمین (به آقایان شالیکار و شکوری) دوشنبه 21 آذر 1390 ساعت 20:13

من همچین جسارتی نکردم همون طورم که گفتم روی صحبتم با همه س حتی خودم
من آقای شکوری رو چشم بسته قبول دارم چون تو همین مدت کوتاه فهمیدم که واسه کانون شدن این کانون چه زحمت ها کشیدن و چه دوندگی ها کردن
به چشمم تو همین مدت کوتاه دیدم که چه قدر واسه قانونمند شدن کانون زحمت کشیدن
ایشون کسی هستن که الان با حجم بالای درس و پایان نامه و... ولی هنوز مث یه تازه نفس دارن واسه کانون زحمت می کشن نه مث امثال منی که کلاس و درس مانع حضور پررنگ ترم تو کانون می شن من در جایگاهی نیستم که بخوام به زحمتکش ترین فرد کانون جسارت کنم(ممکنه انتقاد کنم که 100% ایشون قانعم خواهند کرد ولی هرگز جسارت نمی کنم)
اگه این حرف رو زدم به این دلیل بود که یک سری پست ها و نظرات داشت جو رو متشنج می کرد(حتی به صورت غیرعمد از روی دوستی برای مطرح کردن نظرات) و با دیدن واکنش آقای شکوری ناراحت شدم چون دیدم که به جایی رسیده که پدر کانون هم از این بابت نگران شده
وقتی کسی که گرم و سرد این کانون رو زیاد چشیده و پست و بلندی های زیادی رو پشت سر گذاشته از این جو نگران می شه آیا من تازه وارد بی تجربه نباید احساس خطر کنم؟(حتی اگه این احساس خطر از روی بی تجربگی باشه)

از آقای شکوری خواهش می کنم که اگه با نظر آقای شالیکار موافقن که من در موردشون کم لطفی کردم بگن من فردا تو جلسه علنا" ازشون عذرخواهی کنم
همین طور اگه می دونن کس یا کسان دیگری هم از حرف من ناراحت شدن به صورت یک پست عذرخواهی من رو اعلام کنن
باز هم معذرت می خوام

شما لطف دارید خانم
حتی اگه نظری که گذاشتید؛ راجع به پست من باشه هم ناراحتی ای در کار نیست...

سلامت باشید

اشکان دوشنبه 21 آذر 1390 ساعت 21:12

آقا وجود عدم وجود امکان در ماهیت مقدم بر وجودو خوب اومدی اما خلاء سلاحت کشت منو

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد