کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

دکترین: رابطه ی معکوس عضویت در کانون با میزان عقل

رابطه ی میزان جنون با عضویت در کانون


تا حالا شده از خودتون بپرسین: "من واسه چی دارم انقد تو کانون میدوم؟" "ماها چمونه که درس و مشقو بیخیال شدیم و زدیم تو کار کانون و فیلم و عکس و هزارتا چرت و پرت فوق برنامه؟"


من سال اولی که اومده بودم با خودم میگفتم: "این بچه ها معلوم نیست هر کدوم چقدر پول به جیب میزنن که اینجوری دارن واسه یه کار تو کانون اینقد خودشونو به آب و آتیش میزنن."


اما بعد یه مدت دیدم نه بابا چیزی که گیرشون نمیاد، هیچ؛ تازه بعضی جاها از جیبشون هم مایه میزارن.


امسال اوایل ترم به یه نتیجه ی کلی رسیدم.


اونم اینکه

یک فرد

یا باید دیوانه باشد، تا کانونی باشد.

یا باید دیوانه شود، تا کانونی شود.

باور کنین به مصادیقش هم رسیدم هااا

کلی فکر کردم رو تزم.


تو این ایام که اگه وقت آزاد گیر اوردین

بشینین کلاتونو قاضی کنین

ببینین چقدر کانونی هستین.


حالا این وسط هرکی بیشتر کار میکنه واسه کانون یعنی دُز جنونش بیشتره.

یعنی بالا خونه رو به مدت زیادتری اجاره داده.

یعنی هرچی فعالتر باشی از نعمت عقل کمتری برخورداری و دیگه اوضاعت مشخصه و بهت میگن معلوم الحال.


فرامرزی مجنون

نظرات 20 + ارسال نظر
آفرین دوشنبه 14 آذر 1390 ساعت 17:12

این اولین دکترینه از طرف شخصی به غیر شکوری
البت طنزه
تا حالا دکترن ها همشون جدی جدی بودن
هرچند طنزه ولی به نظر من در واقعیت هم همین اتفاق میفته
به نظر من هم یه رابطه ی معکوسی بین میزان عاقل بودن با میزان کانونی بودن وجود داره
من که دیووونه ترینه کانونم
شکور

فرامرزی دوشنبه 14 آذر 1390 ساعت 17:18

خداییشم خیلی دیوونه ای تو...
پایاین نامه ات به کوجی رسید؟؟؟

یه ماهی هست ازش خبری ندارم
دلم براش تنگ شده
امیدوارم که سلامت باشه
شکور

جهان دوشنبه 14 آذر 1390 ساعت 18:19

خیلی حیفه آدم دانشجوی شهید بهشتی باشه اما کانون فیلم و عکسی نباشه....خیلی حیفه.....
آیا میدانستید؟؟؟
آیا میدانستید مجنون عاشق لیلی نبوده بلکه لیلی از بچه های ماه کانون فیلم و عکس ما بوده؟؟؟؟
آیا میدانستید در بیستون به جای عکس چهره ی شیرین آرم کانون فیلم و عکس حک شده؟؟؟
آیا میدانستید؟؟؟؟؟
..........

جهان دوشنبه 14 آذر 1390 ساعت 22:01

بچه ها سعی کنید افراد معلوم الحال و مجنون رو به عنوان دبیر انتخاب نکنید.....

آروین ‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍پارسا دوشنبه 14 آذر 1390 ساعت 23:19

من که سعی میکنم میزان عقل و جنونمو بالانس کنم تا با مخ یا صورت و ... نرم تو زمین و...

پس هیچ وقت یه کانونی معرکه مث من نمیشی
شکور خویشتن دار و متواضع و مشروط شده در ترم پیش

جهان دوشنبه 14 آذر 1390 ساعت 23:27

آقا شکور اگه شمام کاندیدای دبیری میشید بگید به شمام رای ندیم....

برای شما کاندید میشم...
میتونید به کسای دیگه رای بدید...
شکور ایستاده تمام قد در مقابل خانم جهانی پور

جهان دوشنبه 14 آذر 1390 ساعت 23:32

من از اهداف شوم شما مطلعم جناب....حواسم هست
(با همون لحنی که برای تهمینه نوشتید)

اوپس!
یعنی کی لوم داده؟
شکور

نیلوفر مردیها دوشنبه 14 آذر 1390 ساعت 23:33

اتفاقا به نظر من باید از جنون خودمون کم کنیم و مجنون ترین عضو رو برای دبیری انتخاب کنیم که کارهای بیشتری رو بهتر انجام بده، ما هم به کارو زندگیمون می رسیم.(لبخند موذیانه)

جهان دوشنبه 14 آذر 1390 ساعت 23:38

اینجاست که میگن خودم کردم که ...... بر خودم باد...

جهان دوشنبه 14 آذر 1390 ساعت 23:40

نیلوفر خودخواه نباش....

جهان دوشنبه 14 آذر 1390 ساعت 23:46

من از همین جا اعلام میکنم که قصد ناراحت کردن هیچ دوست کانونی رو ندارم.....جهت برطرف شدن ابهام در این زمینه عذر خواهی میکنم به صورت مادام العمر تا هیچ وقت قابل پس گرفتن نباشه...
ما رفتیم....دیگه هم نمیایم
شب بخیر

اوپس...
مشخص نیس که عذرخواهی رو دارید نسبت به کی انجام میدید ولی من یه نکته رو بگم خدمتتون:
امکان عذرخواهی پیش از اشتباه وجود نداره
بهش میگن اثبات ما لم یجب...
یعنی وقتی چیزی که باید براش عذر بخواید، پیش نیومده، نمیتونید قبل از وقوعش ازش عذرخواهی کنید...
بعدا مفصلش رو خدمتتون توضیح میدم
شکورم

کاظم فاضلی سه‌شنبه 15 آذر 1390 ساعت 01:25

جنون که خوبه! دبیرم باید مجنون باشه
یکی از معیارهای کاندیداهارو بذاریم جنون اصلا

دیوانه ای به قفس پرید{سقوط بر اشیان سه‌شنبه 15 آذر 1390 ساعت 02:26

381که اینطور هانچه راست گفت این گل پسر شیرین سخنغرض این که در اسباط دیوانگی قصد دارم روز یکشنبه بیام کانون و ۱۲ صفحه برنامه ی اکران های طرح{دانشگاه سینما سینما}(همون 6استاد و این حرفارو میگم )رو بدم به یه عزیزی که واسم اپلود کند رو وبلاگ:پس اگه کسی پیدا نشد من برنامه رو میدم بریزند رو دسکتاب کانون اگه کسی تونست زحمتشو بکشه بزاره رو بلاگ ......../ همین پژمان دلیاری

یاسمین سه‌شنبه 15 آذر 1390 ساعت 10:48

تا حالا فک می کردم تنها شکلکی که بیانگر حالت من در 99% مواقعه اینه: D:
ولی از وقتی وارد کانون شدم احساس می کنم که این بیشتر بیان کننده حالت منه!:
فک کنم من جنون معکوسم!

فرامرزی چهارشنبه 16 آذر 1390 ساعت 14:35

راستی یادم نبود اینو بگم

اسم کانون رو هم باید عوض کنیم بذاریم

دارالمجانین فیلم وعکس

شاهتوری چهارشنبه 16 آذر 1390 ساعت 16:58

جناب آقای فرامرزی! باس خدمتتون بگم که فعالیت تو کانون فیلم "دلی "یه .خواهش میکنم به عقل و اینا مربوطش نکنین!

مشکل همین جاس دیگه
اگه عقل رو نذاریم کنار که نمیشه دلی کار کرد که
زمانی که داریم وقتی که باید برای درس خوندن باید صرف کنی رو صرف کانون میکنیم، دل و عقلمون در تعارض قرار میگیرن...
و اینجاس که به نظرم تز فرامرزی به این تعارض پاسخ میده:
اونی که کانونی تره، در مواقع بیشتری، این تعارض رو به نفع دلش حل میکنه...

شکور تحلیلگر

جواد شالیکار پنج‌شنبه 17 آذر 1390 ساعت 00:23

به«عباس*»گفت روزی«خام جهانی**»/ که پیدا کن به از کانون نکویی
که کانون گرچه در نزد تو حوری ست/ به هر عضوی ز اعضایش قصوری ست
زگفت«خام جهان» «عباس»براشفت/در ان اشفتگی خندان شد و گفت
که گر بر دیده ی«عباس» نشینی/ به غیر خوبی از کانون نبینی

*منظور شکوری
**مخفف خانم جهانی پور

جهان پنج‌شنبه 17 آذر 1390 ساعت 14:12

evet shallikar....

ترابی پنج‌شنبه 17 آذر 1390 ساعت 20:12

دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید
ما هم تو معارفه کانونیای به قول آقای فرامرزی معلوم الحال و دیدیم که به سممت دارالمجانین کانون فیلم سرازیر شدیم

جهان پنج‌شنبه 17 آذر 1390 ساعت 22:59

سیما جان کانون فیلم وعکس.....
امیدوارم متوجه شده باشی....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد