ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
دلیاری برای پست دکترین: دموکراسی/فیلم/ما خیلی جلوتریم//در پاسخ به سوال اکبری نظری داده که خود نظرات و نظر من درمورد نظراتش میتونه راهی باشه برای بیشتر درک کردن موقعیت کانون...درضمن توجه داشته باشید که دلیاری کیبوردش لغات فارسی نداره و مجبور میشه که درهم برهم بنویسه:
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دلیاری: عجب سوال خوبی بود البته با هر دو دید موافقم ولی اساسنامه هم باید فیلم و عکسی باشه نه اجتماعی / حقوقی .....
شکور: به شدت حرف قشنگی زدی: اساسنامه ی کانون فیلم هم باید کانون فیلمی باشه....این خیلی قشنگ بود...آفرین....ولی بالاخره اساسنامه اساسنامه اس...اساسنامه یعنی قانون...توجه داشته باش علت اینکه من سر اساسنامه اینقده ریز شدم، حقوقی بودنم نیست، علتش اینه که نه تنها برای کانون مفید میدونمش بلکه احساس میکنم اگه از قدیم داشتیمش خیلی از مشکلاتی که تاحالا دچارش بودیم برامون رخ نمیداد
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دلیاری: برای مثال باید برای کانون برنامه ریزی و هدفگزاری کرد و برنامه کوتاه و بلند مدت داشت.....
شکور: این ها تو اساسنامه نباس باشه به نظر من...اساسنامه ی ما الان باید طوری باشه که دیگه لازم نباشه تغییر پیدا کنه تا سال های سال...بلکه باید در نهایت یه سری ماده بهش اضافه بشه
برنامه ی بلند مدت و کوتاه مدت، تصمیماتیه که از طرقی که تو اساسنامه گذاشته شده، گرفته میشه
به طور مثال یه برنامه ی بلند مدت تو پیشنهاد دادی به عنوان: نمایش نزدیک به 20 فیلم از 6 کارگردان...
روش تصمیم گیری درمورد این مسئله و اینجور مسائل، در اساسنامه اس...ولی نتیجه ی مصوبات، در اساسنامه نیست چون یه چیز موردیه....این یه مصوبه ی نهاد تصمیم گیریه که به خاطر تصویب شدنش ملزمیم انجامش بدیم...همین
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دلیاری: در مورد فعالیت ها صحبت کرد و چگونگیش مشورت کرد ...
شکوری: اینا جزو اساسنامه اس
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دلیاری: نظر من کانون نه میتینگ حقوقی است و نه سینمایی....
شکوری: به نظر من شاید کانون میتینک حقوقی نباشه ولی سینمایی میتونه باشه و هیچ مشکلی نداره
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دلیاری: تازه تمام این قوانین مقطعی هم هست و با دوام نیست مثل حق رای هنوز یک ماه از تصویبش نگزشته قضیه دوباره شروع شد
شکوری: با این حرف به شدت مخالفم....ما داریم پوست خودمون رو میکنیم تا همه ی جوانب رو در نظر بگیریم که این قوانین در هر مقطعی کاربرد داشته باشه
ما داریم اونچه به نظرمون کانون باید داشته باشه رو تصویب میکنیم
فقط یه سری مورده که مقطعیه مث حق رای ...فقط مواردی مقطعیه که با تغییر اعضا و این مسائل، باید تغییر کنه...به طور مثال الان عضو زیاده، داشتن حق رای باید سخت بشه ولی اگه عضوامون کم شد، داشتن حق رای باید راحت بشه
این شد مقطعی ولی بقیه نه...تشکیل نهادی مث نهاد تصمیم گیری، اصل دموکراسی، اصل آزادی بیان، اصل اخلاق، اصل الزام دبیر به مشورت، اصل اختیارات مدیر اجرایی و ... طوری مصوب شده که به نظر من باید تا یه قرن دیگه باقی بمونه و نهایتا یه سری اصلاحات ریز بخوره
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دلیاری: مگه رای وجود داره که حقش باشه تاهالا که همه چی تصویب شده و این فقط بروکراسی اداری و انفرادی ایجاد میکنه ما الان {با توجه به پست اقای پشت مشهدی}از اون نظر ما دچار مشکلیم و خیلی هم مهمه تره و باید اسیب شناسی کرد ودر مرحله ی بعد باید به سورت اساسنامهای از بروز این مشکل در اینده جلوگیری کرد و وووووووو...............
شکوری: درمورد مشهدی حرفت به شدت قشنگ بود ولی بذار قبلش این رو بگم:
ما وقتی میخوایم دور هم قاعده گذاری بکنیم، میریم تو عالم اعتباریات...درسته که در عالم واقعی، حق رای مث یه آجر وجود نداره، ولی اگه ما بخوایم نظم بدیم به کانونمون، میتونیم هر اعتباری رو ایجاد کنیم...حق رای وجود داره، ولی به صورت اعتباری
میگی این تعیین ها فقط بروکراسی اداری و انفرادی ایجاد میکنه، ولی من میگم، علت این بیانت اینه که تاحالا به چالش کانونی برنخوردی
حاجی من ازین چالش ها خیلی دیدم...چالش هایی که هر کدوم میتونه حکم فوت کانون باشه...یکی از این چالش ها اینه که بین اعضای کانون سر یه موضوع بحث بر انگیز کار به جایی برسه که همگی بخوان اون مصوبه به سبک خودشون تصویب بشه و اون وقته که فقط رای گیری میتونه راه حل باشه و سوال پیش میاد که: چه کسی میتونه رای بده و چه کسی نمیتونه
درمورد مشهدی حرف قشنگی میزنی ولی من مستقیما به تو انتقاد وارد میکنم...اگه فکر میکنی راهکار اساسنامه ای برای حل کردن انتقاد مشهدی داری، پس چرا نمیدی؟ مگه کسی مخالف راهکار اساسنامه ای برای مشهدیه؟ من به این میگم تنبلی....یکی مث من داره سعی میکنه تو مواردی که عقلش میکشه کانون رو منظم کنه ولی تو همین تلاش ها رو هم میخوای بکوبی؟ و بگی که باید من درمورد نقد مشهدی صحبت کنم نه دبیر و حق رای و نهاد تصمیم گیری؟ پاسخم به تو اینه که بذار من کارایی که به نظرم درسته رو بکنم و تو هم کارایی که به نظرت درسته رو انجا بده
من دارم کانون رو درمورد مسائل اساسی ای که به نظرم مهم منظم میکنم و تو هم این کارو بکنم البت از نظر خودت
مگه اینکه تو این کارا رو برای کانون مضر بدونی که اونم راهکار داره
اینکه بیای بگی که آقا رای گیری کنیم که دیگه اساسنامه نداشته باشیم و یا اینکه جلوی مطرح شدن حرفام رو با رای گیری بگیری
ولی همونطور که میبنی مجبوری برای این کار از همون راهکارهایی استفاده کنی که من دارم تو اساسنامه خلق میکنم!!!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دلیاری: الان خد من نه میدونم عضو هستم نیستم رای دارم ندارم و اصلا این مورد برای من نه مهمه نه فرقی میکنه و سوال من اینه که این موارد ایا سودی واسه کانون داره ایا باعث پیشرفتش هست ...
شکوری: این سوال مث سوال اکبریه...میگی که آیا سودی داره؟ به صراحت میگم: بله ، سودش اینه که از کشمکش بین بچه ها تو زمان هایی که کشمکش کاملا قابل وقوعه جلوگیری میکنه...یعنی کانون رو از خطر اضمحلال دور میکنه...تو دعواها و این جور مسائل، حرف آخر رو میزنه، باعث میشه که کسی براش حق توهمی ایجاد نشه، اصلا راحت بهت بگم، اگه ما اساسنامه نداشته باشیم، برای وجود کانون بزرگترین خطر رو ایجاد کرده ایم...به نظرت این سوده یا نه؟
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دلیاری: تازه ما کلی مطالب رو زمین مونده داریم در کانون مسائلی پیش بوده که بسیار مهم بوده و لی امیسال از اول تا الان نسف جلسات در مورد حق رای بوده که به نطر من همون جلسه ی اول تموم سده بود و کاملا تصویب شده بود { البته به نظر من این یه نقده؟و باید بسیار صریح و بر اساس نظر شخسی باسه تا کارکرد ذهنئ داشته باشه و مشکل زا و ایجاد کشمکش کنه و سابجک نا محسوس داشته باشه پس سوتفهام در این مورد تغسیر[1] من نیس و ناغافل میباشد و لهن غیر شخصی دارد و من هم اینغد وقت ندارم که به همه چی توجه کنم
شکور: انتهای مطلبتو رو نهفمیدم، تو رنج فوق دکترا بود ولی برای اول این مطلب پاسخم اینه:
چرا مطالب روی زمین مونده رو مطرح نمیکنی؟
تو جلسه ی گذشته من 13 مورد طرح داشتم که فقط دو موردش از طرح های من نبودن
یعنی 11 مورد برای من بودن که همش مربوط میشدن به اساسنامه و یه مورد تو داشتی مربوط به فیلم و یه مورد فرامرزی داشت مربوط به عکس
همین
کجاس این مسائل روی زمین مونده؟ پس چرا این مسائل رو نمیای مطرح کنی؟
من دارم تو حیطه ای که به نظر من درسته و مهم، فعالیت میکنم و از من تنبلی نمیبینی
ولی تو فقط داری میگی که کارا مونده ولی کاری نمیکنی!!!
میشه بگی الان نقد به کی وارده؟
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شکور پاسخ دهنده
[1] دیگه این یه مورد رو نتونستم بگذرم...حاجی واقعا ترکوندی با این کیبوردت...فکر کنم منظورت تقصیر بود...
سلام وسلام
افتخار می کنم که اقای دلیاری توی کانون فیلم هست از این ادم ها به نظر من کم توی کانون
پر انرزی پر امید دوست داشتنی همه این ها رو میشه توی چشماش خوند خدا قوت دوست من
و اقا شکور هم همیشه تو استینش یه جوابی داره(البته بیشتر مواقع درست)
در مورد تک تک قسمت های که نوشتید نظر داشتم ولی چون 5دقیقه دیگه اینترنت قطع می شه به خاطر همین نظر کلی دارم
پزمان مطالب جالبی میگه ولی اقا شکور جالبتر اونو توجیح می کنه
البته درباره یه قسمت که درمورد برنامه های کوتاه مدت وبلند مدت
بود بگم که بشدت موافقم که نباید توی اساسنامه مطرح بشه ولی باید عمل شه نه فقط (به نظر من) شعار در این مورد می خام یه پست بنویسم
به امید خدا و تمام شدن بحث اساسنامه و اجرای کردن آنها
بچه ها عالیه ادامه بدید خوشم میاد بحث میکنید خیلی خوشم میاد اینا همه به کانون خیلی کمک میکنه خیلی. من مطمئنم آقا شکور از هیجان شماره عینکشون داره بدو بدو میره بالا ولی عیبی نداره شما ادامه بدین وقتی همه باهم وارد بحث میشیم مشکلات میره کنار راه حلا میاد جلو آفرین ..... آفرین


بی نهایت از شما برای پاسخگویی تشکر میکنم {واقعا این حس کانونی شما قابل ستایش است} من هم اساسنامه را مفید میدونم و منظور من هم این بود که ایجاد بروکراسی نکتد چون کانون تشکیلات نیست{منظور دقیقم تشکیلاتی نبودن کانون است} و یک جمع دوستانه ی فرهنگی هنری است و عضویت وفعالیت هم کاملا دلیست و فرد یه خاطر عشق و علاقه خود به خود فعالیت میکند/ {برنامه کوتاه و بلند مدت من } نوشتم که مثال است و منظورم این بود که قانون در این مورد دقیق شود نه مورد برداشت شده/{ نظر من کانون نه میتینگ حقوقی است و نه سینمایی } منظور م جلسات بود البته منظورمو خوب نمیتونم توضیح بدم / {دلیاری: تازه تمام این قوانین مقطعی هم هست و با دوام نیست مثل حق رای هنوز یک ماه از تصویبش نگزشته قضیه دوباره شروع شد} منم خوشحال میشم حرفم غلط باشد/{درمورد مشهدی حرفت به شدت قشنگ بود ولی بذار قبلش این رو بگم...} من وقتیکه با این کیبرد این همه مینویسم تنبل نیستم تازه من نمیفهم من چکار ی از دستم برمیاد م گفتم در مورد مسایل اینده نگری واسیب شناسی بشه خوبه همین اینم فقط مثال بود من که از چیزی خبر ندارم یه بست خوندم از درست وغلطشم بیخبرم منظورم مسایلی از این قبیل بود {یکی مث من داره سعی میکنه تو مواردی که عقلش میکشه کانون رو منظم کنه ولی تو همین تلاش ها رو هم میخوای بکوبی؟ نه دبیر و حق رای و نهاد تصمیم گیری؟ پاسخم به تو اینه که بذار من کارایی که به نظرم درسته رو بکنم و تو هم کارایی که به نظرت درسته رو انجا بده}جمله ی اول افرین درسته...من میکوبم ؟؟؟؟اختیار دارین کوبیدن دغیقا از خودتونه.... و اسنادش در وبلاگ از همون اول موجوده بارها گفتم مسایلم به شخص شما نبوده فرق من و شما اینه که من با دید کلی نقد میکنم ولی شما جبهه گیری میکنید میتونید بست اول من را بخونید ونظر خودتون رو هم :من مگه ناراحت شدم تازه از شما تشکر هم کردم که به نظراتم توجه میکنید {و خیلی جاها شما کوبیدید و من ناراحت نشدم} یک مورد رو من مطرح کردم در مورد ی که با شما صحبت داشتم در کنارش عممل اکران فیلم رو بیشنهاد دادم و وقتی مشکل ایجاد شد برنامه ی مدون وبلند مدت رو عملی کرئم بس من تنبلم درسته کم نظر دادم کم بست دادم کم برنامه دادم { و بگی که باید من درمورد نقد مشهدی صحبت کنم }من همچین چیزی گفتم ؟؟؟من گفتم. در کانون مشورت کرد مگه فقط شماتو کانونید{من دارم کانون رو درمورد مسائل اساسی ای که به نظرم مهم منظم میکنم }صادقانه میگم کانون از این نظر به شما خیلی مدیونه/{مگه اینکه تو این کارا رو برای کانون مضر بدونی}من همچین چیزی گفتم؟؟؟؟/{ که اونم راهکار داره ینکه بیای بگی که آقا رای گیری کنیم که دیگه اساسنامه نداشته باشیم و یا اینکه جلوی مطرح شدن حرفام رو با رای گیری بگیری ولی همونطور که میبنی مجبوری برای این کار از همون راهکارهایی استفاده کنی که من دارم تو اساسنامه خلق میکنم!!!}بسیار ناراحت کننده.. حالا من میکوبم ؟؟؟؟ {این کار درسته}
مطمئنا شما بهتر از من هستید و من نمیتوانم جلوی شما بایستم البته اگه همچین قصدی باشه خدا بخیرکنه از هیتلر هم بدتر شدیم{پزمان ضد قهرمان}/{چرا مطالب روی زمین مونده رو مطرح نمیکنی؟} مطرح کردم ولی کوبیده شده مثل الان و حس اسکار شیلندر در من ایجاد شده؟/{ البته به نظر من این یه نقده؟و باید بسیار صریح و بر اساس نظر شخسی باسه تا کارکرد ذهنئ داشته باشه و مشکل زا و ایجاد کشمکش کنه و سابجک نا محسوس داشته باشه پس سوتفهام در این مورد تغسیر[1] من نیس و ناغافل میباشد و لهن غیر شخصی دارد و من هم اینغد وقت ندارم که به همه چی توجه کنم{کاملا واضحه}اگه من نظری میدم مخالفت با شما نیست مگه مگه من کی با کسی مخالفت کردم ...اگه نقد میکنم چون ااین موارد شما به همه مربووط میشود من هم گفتم نظر شخصیه استفاذه از نقدهم به خاطر ایجاد لحن صحیح بوده وومن نه منتتقدم نه جسارت میکنم خودم رو منتقد بدونم
ببخشید، سه روزه که اینترنت خوابگاه درب و داغونه...
من متن رو میخونم و اگه لازم بود که نظرم رو شفاف تر بکنم یا سوءتفاهمی رو حل کنم پاسخ میدم...
میحط نقد و این مسائل خیلی خوبه
فقط قبلش بگم، یادم هست که مکتوبات از شفاهیات، سوء تفاهم برانگیزترن
شکورم
این شفق است یا فلک مغرب و مشرقم بگو
من به کجا رسیده ام جان دقایقم بگو
آینه در جواب من باز سکوت میکند
باز مرا چه میشود ای تو حقایقم بگو
جان همه شوق گشته ام اواز ناشنیده را در همه حال اعضای من با تو موافقم بگو
با منه فیلم و عکس ولی
واژه به تصویر مکش منظره های عشق را با دل صادقم بگو
پاک کن از حافظه ات شور غزلهای مرا
کانون زنده ام بخوان گور ملائکم بگو
من که هرانچه داشتم اول ره گزاشتم حال اگر برای تو مگر که لایقم بگو
من به کجا میروم عضو موافقمم بگو
یا به زوال میروم یا به کمال میرسم یک سره از اساسنامه ام بگو
مرا بگو که عاشقم بگو
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::بازیگوشی ادبی ۲ کاری از کانون فیلم و کانکس جادو
مخاطب عام.
بابااااااااااااااااااااا شما را به خدایگانتان قسم کمتر تایپ کنید