کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

دکترین: حق رای – نهاد تصمیم گیری // پیشنهاد: سه اصل متفاوت

سلام

متنی که خواهید خوند رو تو دوره ی مرخصی نوشتم...خیلی طول کشیده و چندین بار بازنویسیش کردم...سعی کردم ثقیل هم ننویسم ولی فکر میکنم تو این موقعیت کانون بتونه راهگشا باشه... ازطرفی سه اصل مختلف رو هم برای تصویب پیشنهاد میدم که با رنگ آبی مشخصشون میکنم

به شدت دوست داشتم تو بحث های جلسه ی دوشنبه می بودم

علت این همه علاقه ی من 4تاس

1- من عاشق بحثم (کلا بچه های حقوق اینطورین) و مث اینکه بحث های خیلی زیادی رخ داده

2- من به شدت از بچه های جدید کانون خوشم میاد (و خیلی دوس دارم که تو یه مسئله باهاشون دچار اختلاف بشم و با هم بحث کنیم...مث اینکه تو دوشنبه این اتفاق می تونست بیفته ولی حیف که من نبودم تا با هم بحث استدلالی کنیم

3- من به شدت به موضوع های اساسنامه ای علاقه مندم و فکر کنم یکی از مهمترین اصول اساسنامه تو دوشنبه به تصویب رسیده یعنی معیار حق رای

4- من به شدت برای معیار حق رای التهاب داشتم و همش امیدوار بودم که بالاخره تصمیم گیری بشه براش یا حداقل یه بحث جمعی بشه تا مشکلاتش معلوم بشه بر همه که فکر میکنم دوشنبه این اتفاق افتاده

5- پیشنهاد من برای روز های جلسه مورد تصویب قرار گرفته بدون حضور خودم...خیلی دوس داشتم که خودم هم باشم

6- من اولین کسی هستم که بدون اینکه تو آیین نامه وجود داشته باشه، نهاد تصمیم گیری (که همون قوه ی مقننه و مجریه ی کانون باشه) رو پیشنهاد دادم و معیار های ورود و خروج به اون تو دوشنبه مشخص و تصویب شده

7- بحث حق رای که در دوشنبه مطرح شد، بحثی بود که قاعده ای که درموردش مصوب میشه میتونه هم باعث بشه که افراد حاضر در کانون فیلم ، در بودنشون مصر بشن، و هم اینکه در صورت بد تصویب شدن، میتونه باعث ریزش اعضا باشه

یعنی چنانچه عضوی که داره برای کانون فعالیت میکنه ببینه که با کسی که فعالیت خاصی برای کانون نداره، در تصمیم گیری برای کانون برابره، میتونه دلسرد بشه...به همین علت این بحث به شدت به شدت به شدت برای من مهمه چون حیات و قدرت کانون مهمترین علت علاقه ی من به حضور در جلسه ی دوشنبه بود که متاسفانه رخ نداد

من از یه سری موارد هم به شدت خوشحالم و به عنوان یکی از اعضای کانون میخوام اینجا تبریک بگم

1- رخ دادن یه بحث به شدت دموکراتیک

2- بحث بین همه که واقعا یکی از رویاهام بوده

3- از سردرگمی در آمدن کانون در مورد دو مسئله ی به شدت مهم یعنی جلسات و افراد مجاز به حضور در نهاد تصمیم گیری

به شدت دوست داشتم که دوشنبه باشم

ولی خوشحالم که همچنان امکان بحث بر سر موضوع های مطرح شده در جلسه ی پیشین هست

اصلا قرارمون این بود که وبلاگ جایی باشه برای بحث

فقط باید اینجا مجددا بگم که با توجه به قاعده ی اینرسی و استصحاب، تا قاعده ی جدیدی وضع نشده، تمام قواعد مصوبِ روز دوشنبه، مجری خواهند بود و تمام قواعد قدیمی که در تعارض با قواعد روز دوشنبه باشن، منطقا ملغی هستند به همین علت دیگه معیار سابق حق رای محلی از اعراب نخواهد داشت...و جلسات هم دیگه تکلیفشون روشنه

به نظر من بعد از اینکه ما مسئول اساسنامه رو تعیین کردیم، این فرد باید این قواعد رو دور هم تو یه مجموعه گردآوری کنه...

...

...

...

این مقدمه ای بود بر بحثی که الان میخوام بکنم

من به عنوان یکی از اعضای کانون خواهش میکنم که دوستان به این دکترین توجه بکنن:

دکترین: حق رای

بذارید به تاریخچه ی نهاد تصمیم گیری کانون فکر کنیم...

نهاد تصمیم گیری چی بود؟

اصلا وجود داشت؟

از کجا آخه؟

تو اساسنامه ی کانون های دیگه یا کانون فیلم های دیگه هم وجود داره؟

مشروعیتش از کجاس؟

کی میگه که میشه وجود داشته باشه؟

...

داستان بر میگرده به ماه های اولیه ی تاسیس کانون

مطابق با آیین نامه ی پیشین(توجه کنید که من یه ماهی هست از خانم برزگر آیین نامه ی جدید رو خواستم که متاسفانه هنوز نتونستن برام گیرش بیارن) زیر مجموعه های کانون ها عبارت بودند از:

- دبیر

- شورای مرکزی

- مجمع عمومی

- مسئول اجرایی پروژه  

ولاغیر


ولی اینا برای سر و سامون دادن به کارای کانون کافی نبود...میشه گفت که آیین نامه حکم قانون اساسی رو داره که باید برای عملیاتی کردنش شروع به مصوب کردن قوانین جزئی تر و مختلف کرد...و قانونی که ما برای عملیاتی شدن اهداف کانون در راستای آیین نامه ی وزیر خلق کردیم، اساسنامه ی کانون فیلم بود...

به مدد تصویب اساسنامه ی سابق و تشکیل اساسنامه ی عرفی سال پیش و بحث های وبلاگی و جلسات سال اخیر، کانون ما الان اینا رو داره:

- سرپرست(که از سابق مونده و برای امسال باید مشروعیت پیدا کنه)

- نهاد تصمیم گیری، مجمع عمومی(با اغماض)

- مدیر اجرایی(همون مسئول اجرایی پروژه)

- مدیر جلسه

- مسئول ارتباطات اینترنتی

- مسئول آرشیو

- مسئول کامپیوتر(که البته از سابق مونده و باید برای امسال مشروعیت پیدا کنه)

و در ادامه من امیدوارم که سمت های زیر هم به پیکره ی کانون اضافه بشن:

- دبیر(در انتخاب مصداق نه مفهوم)

- مسئول اساسنامه (یه پیشنهاد جنجالی از طرف من)

- مسئول امور مالی(که نیاز به این سمت از سال پیش به خاطر بحث های کلی مالی مخصوصا دررابطه با پروژه ی جدایی نادر از سیمین رو من خودم خیلی احساس کردم)

- مسئول کانکس(که کانون رو ازین بی نظمی تو باز بودن در کانکس خلاص کنه)

- نائب دبیر

...


خوب از بحثم دور نشم...پس شورای تصمیم گیری، ماهیت آیین نامه ای نداره پس الزامی برای وجودش نیست

من موقع تاسیس کانون با شورای مرکزی کانون دچار مشکل شدم

من و چهار نفر دیگه افراد شورای مرکزی بودیم و به نظر آیین نامه ی سابق، قلب تپنده ی کانون این شورا بود

متاسفانه بعد از فوقش یه ماه ، سه تا از دوستان شورای مرکزی به شدت تو زرد از آب در اومدن و حتی یکیشون فقط اومد تو رای گیری دبیر، رای داد و رفت و دیگه تو هیچ جلسه ی کانون نبود!!!!!!!

به نظر من این ظالمانه بود و من برای هر تصمیمی باید در به در دنبال این سه عضو می دویدم تا بتونم ازشون امضا بگیرم!!!

تو اون دوران ازونجایی که مجامع کانونها هم خیلی با کانونها کار داشت و برای هر کاری نیاز به امضای هر 5 عضو شورای مرکزی بود، کارای کانون لنگ مونده بود

کلا سه پنجم تصمیم گیرندگان سرنوشت کانون کسایی بودن که حتی به کانون سر هم نمیزدن

و من به نظرم این درست نبود و درست به نظر من این بود که کسایی برای کانون تصمیم بگیرن که بیشترین زحمت روبراشون بکشن

من مجبور به دو انقلاب کانونی شدم:

اولین کاری که من کردم اخراج یکی از اعضای شورای مرکزی با رای مجمع عمومی بود ولی به اندازه ی کافی افاقه نکرد

دومین کار این بود که با رای گیری مجمع عمومی حاضر، نهاد تصمیم گیری رو اختراع!!!کردم تا دیگه شورای مرکزی نتونه با تنبلی مخل کارای کانون بشه و عملا شورای مرکزی اهمیت خودش رو از دست داد

پس اونچه مبنای فکری نهاد تصمیم گیری بود، فعالیت بود، نه حضور، نه وبلاگ، نه جلسه، نه قدمت، نه شهرت و نه هیچ چیز دیگه...

وقتی ما نهاد تصمیم گیری رو بر مبنای فعالیت تعریف کردیم، گفتیم خوب حالا بیایم از این معیار استفاده کنیم...یعنی از «علاقه برای ورود به نهاد تصمیم گیری» استفاده کنیم تا بتونیم نتایجی رو به نفع کانون ایجاد کنیم...

اون روزها مشارکت در جلسات به شدت پایین بود و معمولا من میشستم و حرف میزدم و بقیه هم سر تکون میدادن[1]...و این برای «کانونی» بودن کانون فیلم، مضر بود...من همیشه دوست داشتم محیط، دموکراتیک باشه[2]، ولی برای این منظور اول باید یه جمعیت نسبتا خوبی مث نمایندگان مجلس که به نمایندگی از مردم تو مجلس جمع می شن وجود داشته باشه...من تو فکرم این بود که نمایندگان مجمع عمومی، همون افراد نهاد تصمیم گیری باشن...پس نه باید خیلی زیاد باشن(تا رای گیری ها دچار اطاله و وقت کشی بشه) و نه اینکه من فقط باشم و بس...

پس علاوه بر معیار اصلی و اصیل «فعالیت»، برای اینکه از بحث «نهاد تصمیم گیری» بتونیم استفاده کنیم، معیار حضور در جلسات رو هم گذاشتیم...

....

....

این تاریخچه ی بعضی نهاد های کانون بود و البته تاریخچه ی نهاد تصمیم گیری و معیار اصلی و فرعی حق رای در اون

همونطور که میبینید پشت هرمعیار و تصمیمی، یه فکری بوده تا کار به نفع کانون بشه و با انصاف هم در تعارض نباشه

...

ولی به نظر من تو جلسه ی دوشنبه پیچیدگی های اضافی ای رخ داده

دوستان میتونن با من مخالف باشن ولی من همچنان معتقدم که معیار اصلی حق رای باید فعالیت باشه...

دوستان به اندازه ی کافی به این مسئله توجه نداشتن به نظر من...

به نظر من باید این اصل رو منصفانه ترین اصل برای پیدا کردن معیار های حق رای بدونیم:

«کسایی حق تصمیم گیری درمورد کانونشون رو دارن که براش زحمت میکشن...»

این اصل رو باید برای کم تر کردن حوزه ی کمّی نهاد تصمیم گیری، یه تغییر کوچیک داد (البت خود اصل تغییری نمیکنه و این فقط برای عملیاتی تر کردن همین اصله):

«کسایی حق تصمیم گیری درمورد کانونشون رو دارن که براش بیشتر زحمت میکشن...»

ما می بایست اول یه راهی برای احراز این معیار تو افراد کانون پیدا کنیم و بعدش اگه خواستیم برای مصلحت کانون، معیارهای فرعی دیگه ای مث جلسه و وبلاگ و ...رو هم بیاریم تو شرایط مورد نیاز برای حق رای داشتن

...

به نظر من برای احراز این معیار اصلی اول باید گفت که چه کسانی مسئول احراز فعالیت هستن

به نظر من این خیلی مشخصه ولی دوستان بهش توجه کافی نداشتن

افرادی که مسئول احراز فعالیت هستن عبارتند از:

1- مدیران اجرایی پروژه درمورد فعالیت های فعالین در پروژه های خاص

2- مسئولین سمت ها درمورد فعالیت در حیطه ی آن سمت (در حال حاضر یعنی وبلاگ،کامپیوتر و آرشیو که امیدوارم به این سمت ها، سمت مسئول کانکس، اساسنامه، و امور مالی اضافه بشن)

3- دبیر درمورد فعالیت اعضای کانون که خارج از حیطه ی پروژه های خاص یا سمت ها انجام میشه

ما بعد از تعیین احراز کنندگان باید دو مطلب دیگه رو مشخص کنیم

1- کدوم کار فعالیت محسوب نمیشه

2- در چه بازه ی زمانی باید فعال باشن

توجه داشته باشید که صرف داشتن سمت منجر به فعال بودن نیست بلکه خود دارنده ی سمت هم باید حق رای خودش رو ثابت کنه

در اینجا لازم میدونم که توجه دوستان رو جلب کنم به یه اصلی که همیشه داد میزنم و امیدوارم که پذیرفته بشه

«هیچ کس حق رای ندارد مگر این حق خویش را ثابت کند»

توجه داشته باشید که این اصل رو با اصل دیگه ای که اون رو هم همش داد زدم  و امیدوارم که دوستان بپذیرن اشتباه نگیرن:

«همه حق ابراز نظر خویش را در کانون یا وبلاگ دارند مگر خلافش ثابت شود»

به هر حال به نظرم معیار فعالیت در جلسه ی دوشنبه به اندازه ی کافی بولد نشده...

از طرفی یه استثنای خیلی عجیب و دردسر ساز هم وارد شده برای حضور در جلسات

به نظر من باید تا جای ممکن از استثناء پرهیز کرد مگه دیگه چاره ای نباشه

من مث سابق بازم پیشنهاد میکنم برای اینکه از شر این مشکل خلاص بشیم و از طرفی چون دیگه خداروشکر جلسات (چه معیار حق رای باشه چه نباشه) شلوغه و از طرفی کانون دارای مشروعیت اینترنتی و مجازی هم شده، کلا حضور در جلسات رو از معیار حق رای خارج کنیم...من نمیدونم اصلا چرا فکر میکنید که جلسات حتما باید معیار حق رای باشن

نگاه کنید بچه ها، کسی که 5 سال پیش این پیشنهاد رو داد خودم بودم...ولی علت داشت...علتش هم عدم رغبت و کسادی جلسات بود...ولی الان همین جمعیت زیاد موجود در جلسات مشکل ساخته برای کانون

داستانی هست که میگن، تو یه حوزه ی علمیه در قدیم، وقتی یه استادی میخواسته شروع کنه به درس، یه گربه ای همش میو میو میکرده و نمیذاشته که صدا به صدا برسه

بالاخره اون استاده شاکی میشه و میگه که هر وقت میخوایم اینجا درس بخونیم اون گربه رو ببندید به درخت و دهنش رو هم ببندید

این داستان ادامه پیدا میکنه و با هر جلسه، گربه ی بدبخت به درخت بسته میشده و بعد از جلسه رها میشده

ولی کم کم همه یادشون میره که علت بسته شدن گربه چیه

و کم کم فکر میکنن که اصلا بسته شدن گربه به درخت یه اصلیه که باید هنگام مطالعه رعایت بشه!!!طوری که رساله های مختلفی نوشته میشه درمورد نوع گربه و رنگ پوستش و درختی که باید بهش بسته بشه و میزان همزمانی صدای گربه و مطالعه دروس و چیزای دیگه

داستان الان کانون هم به نظر من اینطوره

روزی که من پیشنهاد دادم که جلسات کانون جزو معیار حق رای باشن به خاطر این بود که هم وبلاگی وجود نداشت و هم تو جلسات مگس جفتک می انداخت از خلوتی

ولی الان، هم امکان رای گیری اضطراری و اطلاع رسانی اینترنتی هست و هم جلساتمون خداروشکر شلوغه...پس چرا با گذاشتن جلسات به عنوان یکی از معیار های حق رای، معیار اصلی رو که همانا «فعالیت بیشتر» هست رو کم رنگ کنیم؟

مگه تو این وضعیت دوستان یه فایده ی خاصی رو تو معیار حق رای بودن این جلسات میبینن؟...

...

...

از طرفی دوستان وبلاگ رو کاملا گذاشتن کنار!!!

خودتون نگاه کنید، ما حتی رای گیری اضطراری وبلاگی رو هم قانونی کردیم، از اینکه بچه ها به وبلاگ سر نمیزنن هم بعضا شاکی میشیم، همه ی اطلاع رسانی هامون هم از طریق وبلاگه...ولی از نهاد تصمیم گیری برای الزامی کردن حضور بچه ها تو وبلاگ استفاده نمیکنیم!!!

علت چیه آخه؟

به نظر من باید مراجعه به وبلاگ برای هرچه بیشتر شدن اطلاع رسانی و تسریع در کارها (به جای حضور در جلسات) تقویت و تشویق بشه

این تشویق و تقویت میتونه راه های مختلفی داشته باشه ولی در حال حاضر معیار حق رای رو میدونم که وجود داره

مگه اینکه یه کار دیگه بکنیم

پیشنهادی که تو جلسه ی سه شنبه دادم این بود که اصلا یه کار خیلی خیلی سنگین تر بکنیم

اصلا بگیم که معیار عضویت در کانون فیلم (یعنی عضویت در مجمع عمومی کانون) حضور در وبلاگه... یعنی اگه کسی بخواد کانون فیلمی باشه، باید تو وبلاگ حضور داشته باشه...ولی حضور در وبلاگ دلیل بر اینکه حق رای به دست آورده نیست چون فعالیت، معیار اصلیه...

...

...

در همین راستا با انتقادی مواجه میشیم که چه تضمینی وجود داره که کسی که میاد یه نظر کوچیک مینویسه زیر یه پست، واقعا اون پست رو خونده

خوب من در پاسخ به این انتقاد باید بگم، هر معیاری یه درصد خطا داره...کی میگه که مدیران اجرایی در اعلام افراد فعال صادق خواهند بود؟

وقتی کسی میاد زیر یه پست مینویسه که من خوندم، چجوری میشه از صداقتش مطمئن شد؟

همونطور که وقتی مسئول آرشیو بگه که فلان کس تو آرشیو کمک کرده و فعاله، نمیشه به صداقتش صد در صد مطمئن بود...

به نظر من اگه بخوایم این انتقاد رو مانعی برای احتساب حضور در وبلاگ به عنوان یکی از معیار های تصمیم گیری یا عضویت در کانون بدونیم، به بقیه ی معیارهامون هم این انتقاد رو وارد کرده ایم چون مبنای اصلی این انتقاد، برمیگرده به عدم امکان احراز صداقت، که این عدم امکان در تمام معیار های ما وجود داره و مختص این گزینه ی خاص نیست

...

ولی در مقابل ببینید که وقتی هر کس برای عضویت در کانون فیلم موظف به چک کردن وبلاگ باشه، چقد ممکنه به سود کانون بشه

نه نیاز به بروکراسی خاصی هست

نه نیاز به دردسر اومدن از خانه برای شرکت در جلسات

به راحتی هم اطلاع رسانی رخ میده...

به نظر من که این خیلی خیلی میتونه مفید باشه برای کانون

کلا من بعد از اینکه وبلاگ خلق شد، چه قبل از تاریخی که مسئول وبلاگ شدم و چه بعدش، همیشه با تقویت وبلاگ به شدت موافق بودم چون به شدت باعث هرچه دموکراتیک تر شدن جو کانون میشه...فقط ما باید مدیران اجرایی، مسئولین سمت ها، هر کس که موظف به انجام کاری میشه و البته از همه مهمتر، دبیر رو موظف کنیم که فعالیت هاشون رو حتی مختصر، تو وبلاگ بنویسن...

همینجا پیشنهاد میکنم این اصل رو تو یه جلسه مطرح کنیم و به رای بذاریم و بپذیریم:

«هر کس موظف به کاری در کانون میشود، موظف به اطلاع رسانی آن کار نیز هست...و در حال حاضر راه اطلاع رسانی، وبلاگ کانون فیلم می باشد»

اگه یه روز این اصل بتونه به شدت اجرا بشه دیگه حتی نیازی به گزارش دبیر و مدیر اجرایی و مسئولین سمت ها برای تعیین فعالین نیست و از روی گزارشی که هر کس از فعالیتش مینویسه، فعالین مشخص میشن...ولی فعلا برای این موضوع زوده

القصه:

من تو صحبت های بالا سه موضوع متفاوت روابراز کردم:

1- دکترین

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

2- چند اصل که به نظر من باید وارد اصول اساسی کانون فیلم بشن:

            الف: برای هرچه دموکراتیک کردن کانون: هر کس که موظف به انجام وظیفه ای میشود، موظف به اطلاع رسانی نیز هست که در حال حاضر وسیله ی  اطلاع رسانی، وبلاگ است

            ب- برای بار اثبات دلیل: اصل بر این است که هیچ کس حق رای ندارد مگر بتواند آن را اثبات کند

            ج- برای ایجاد فضای آزاد در کانون: هر کس حق ابراز نظر به صورت مودبانه دارد مگر خلاف آن به علتی تصویب شود

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

3- دو پیشنهاد برای اصلاحات اساسی:

            الف- معیار حق رای تغییر کند: فعالیت تنها معیار شده و حضور در جلسات از لیست معیارها حذف گردد.

مدیران اجرایی و مسئولین سمت ها و دبیر(و در صورت غیبت، نائب دبیر) موظف به احراز فعالیت فعالین در حیطه ی مسئولیت خویش هستند.

            ب- برای عضویت در کانون فیلم، یک پیش شرط گذاشته شود: هر کس سه هفته ی مدوارم در وبلاگ حداقل در هر هفته یک نظر بگذارد، عضو کانون فیلم است و با غیبت سه هفته ی مستمر و متمادی در وبلاگ، از عضویت خارج گشته و نیاز خواهد داشت تا دوباره به مدت سه هفته به صورت مستمر هر هفته حداقل یک نظر بگذارد تا عضویت خویش را در کانون فیلم بازپس ستاند...(این نظر من با اضافه شدن دو معیار دیگه تو جلسه ی سه شنبه تصویب شد)

و یه پیشنهاد جدید:

            ج- تخلف از اساسنامه و وظایف اساسنامه ای منجر به مجازات بشه...مگه کسی که میخواد تخلف رو اعلام کنه، قبل از وقوع تخلف، عذر موجه خودش رو اعلام کنه(وبلاگ) مثلا فرامرزی وقتی میخواست دیر بنویسه صورتجلسه رو ، عذرش رو بگه قبل از اینکه مهلت نوشتن تموم بشه...البت مگه اینکه واقعا شرایط به طوری اضطراری بود که امکان همین اعلام رو نداشت که باید این رو اثبات کنه

در حال حاضر پیشنهاد میکنم مجازات این تخلف خریدن شیرینی (چون خودم رولت دوست دارم، رولت باشه بهتره) برای جلسه ی بعدی باشه

مگه اینکه تخلف رو بشه منصوب کرد به سوء نیت یا رفتار خیلی زشت که هرمجازاتی رو با یه اکثریت سنگین تو نهاد تصمیم گیری، تعیین کنیم...


شکور مفصل



[1] مراجعه کنید به جناب مستطاب،عطار، عموی گرانقدر کانون

[2] مراجعه کنید به جناب مستطاب، زین ال ...و دیگر هیچ

نظرات 15 + ارسال نظر
جهان پنج‌شنبه 3 آذر 1390 ساعت 13:44

با این که سه شنبه تو بحث با شبنم این حرفتونو به نوعی درست دیدم و قبول کردم ولی باز هم حس خوبی به این ایده ندارم.......من میترسم بچه ها نسبت به حضور در جلسات سرد بشن و جلسات به قدری نقششون کمرنگ بشه که دوباره مجبور به لغو یا تغییر این قانون بشیم ولی بازم در موردش بعدا توضیح بیشتری ازتون می خوام....

حرفتون بسیار زیبا و تامل برانگیزه
به عنوان کسی که داره این پیشنهاد رو میده بیشتر روش فکر میکنم
ولی همین جا بگم که من همین امروز پیشنهادم رو برای احراز حق رای کامل کردم و با فرامرزی هم صحبت کردم
پیشنهاد اخیرم به شکلیه که حضور در جلسات به شدت تشویق شده
ولی معیاری به عنوان حضور در جلسات برا داشتن حق رای تو پیشنهادم نیست
حالا بعدا میذارمش تو وبلاگ بخونید و بیندیشید

شکورم

سمیه محبوبی پنج‌شنبه 3 آذر 1390 ساعت 14:30

سلام.همه شو نخوندم.ولی موافق هستم پس بحث نمیکنیم!!!!!!!!!!!!!!!!

سلام
وقتی همش رونخوندید چرا موافقید؟؟؟؟
البت میتونید فقط نتایجش رو بخونید و باهاش موافق باشید
امیدوارم حداقل نتایجش رو خونده باشید

شکورم

زهرا جمالی پنج‌شنبه 3 آذر 1390 ساعت 16:39

خدایا شکرت
خدایا صد هزار مرتبه شکرت
آخه آقای شکوری یه فکری هم به حال چشمهای ما بکنید که باید این متن را بخونیم . البته وظیفمونه باید برای مطلع شدن بخونیم
آخ که حرف دل منو زدید. هی من تو جلسه ی ۲شنبه اومدم بگم معیار حضور در جلسه را حذف کنید اما کسی به حرفم گوش نداد
و اینکه خیلی موافقم که فعالیت اصلی ترین معیار حق رای باشه

من معذرت میخوام
ببینید شما که فقط با چشاتون این رو خوندید چه بلایی سر انگشتای من اومده

ای کاش وقتی خودتون مخالف معیار جلسه بودید، تو وبلاگ یا جلسه مطرح میکردد
حالا اگه این رو درست میدونین از من حمایت کنید...من میخوام سعی کنم به رای برسونمش

شکورم

یاسمین پنج‌شنبه 3 آذر 1390 ساعت 17:09

یه سوال شاید خیلی پیش پا افتاده و زیر سیکل!(در حالی که هنوز کل پست رو نخوندم)
"دکترین" چیه!!!؟
یعنی معنیش چیه؟
(شرمندم ولی سوادم فعلا در حد سنگ و آتشفشان و سازه و زلزله و ایناس!)

دکترین یعنی نظریه ای در مورد یه موضوع خاص از طرف کسی که خودش رو در اون موضوع، صاحب نظر و فکر میدونه
البته این عنوان برای مسائل خیلی خیلی گنده به کار میره (میتونید از خانم حنانی جویا بشین) و استفاده اش برای کارایی مث کانون و این حرفا، خنده دار باشه
ولی خوب من کانون رو خیلی گنده میدونم برای همین ازین عبارت برای نظرهام استفاده میکنم

توجه داشته باشید که دکترین ها، لازم الاتباع نیستن
هر کس که فکر میکنه کانون رو درک کرده، میتونه نظر بده
منم یکی مث بقیه ام ولی فقط تا حالا من ازین نظرا دادم
میتونید به پست های «دکترین» و پست «نکته درمورد نظم و نظام دکترین ها» مراجعه کنید

شکورم

حنانی(دانشجوی مشتاق سابق!) پنج‌شنبه 3 آذر 1390 ساعت 17:54

من به عنوان یه تازه وارد همش یه سوال تو ذهنم هست که نه توی وبلاگ نه توی مراجعه ی حضوریم به دفتر جواب جامعی واسش پیدا نکردم،فعالیت های کانون دقیقا چیه؟به شخصه فقط از اکران فیلم خبر دارم.میدونین سوالم دقیقا اینه: توی این رای گیری ها که این همه واسش ضابطه و قانونو و اینا گذاشتین اصلا چی رو به رای میذارین؟
میدونم کافیه یه دفعه حضور پیدا کنم که خودم متوجه بشم ولی بنظرم برای معرفی کانون هم که شده بد نیست به طور دقیق حداقل توی وبلاگ، یه چیزایی راجع بهش بنویسین
دومین مسئله ام اینه که توی کانکس میشه یه برنامه ی دقیقی واسه دور هم جمع شدن ها پیدا کرد؟ مثلا اینجوری هست که بگیم برای مثال روز چهارشنبه ساعت 10 تا 12 آقا یا خانوم ایکس تصمیم داره راجع به فلان فیلم حرف بزنه و یه بحث رو اداره کنه؟ یا اینکه حضور توی کانکس همینجوری "دلیه"؟و اتفاقای توش هم در لحظه اتفاق می افتن؟!
سومین سوالم هم که ارتباط زیادی با سوال اول داره اینه که شما دقیقا توی چه فعالیت هایی تقاضای همکاری دارین؟ببینین اومدن توی وبلاگ یا حضور در جلسات خوب و مفید هست اما من دوست دارم بدونم تو چه زمینه های عملگرایانه تری میتونم همکاری کنم؟اینم میشه تحت یه پست توضیح بیشتری داد.برای اینکه روشن تر باشه مثال میزنم:مثلا توی یه نهادی نشریه چاپ میشه و موقع عضویت آدم میدونه که برای چاپ اون نشریه میتونه همکاری کنه.مثلا اونا به یه ویراستار احتیاج دارن و یکی فکر میکنه توانایی تقبل این کار رو داره.
کانون چه فعالیت مستمری داره که هرکس به توانایی هاش!نگاه کنه ببینه توی کدوم قسمتش میتونه کمک کنه؟

من نظر خودم رو تو یه پست جزا میدم

شکور

حنانی(دانشجوی مشتاق سابق!) پنج‌شنبه 3 آذر 1390 ساعت 18:31

من یه بحثی هم دارم راجع به نحوه عضویت.چون چیزیه که خودم درکش نکردم!در حالی که درحقیقت اولین قدم هرکس برای ورود به فعالیت های یه نهاد عضویته!
اینایی که الان میگم بدیهتا نظرات شخصی منه و ازونجایی که عمر کانون طبیعتا طولانی تر از ورود چند روزه ی منه شاید بخواین قاطعانه ازش دفاع کنین و دلایل منطقی ای هم داشته باشه که خب حتی شاید نظر منم تغییر بده. ولی در حال حاضر به چشم من این مدل نگاه کردن به عضویت ایراد داره.

چرا عضویت رو به یه عنصر اینقدر متزلزل تبدیل کردین؟معیار حق رای و سه هفته فعالیت مستمر تو وبلاگ و...؟
میدونین من فکر میکنم همون کار کلیشه ای که همه جا انجام میشه توی کانون هم میتونه برای سر و سامون گرفتن اطلاعات اعضا انجام بشه.یعنی یه فرمی باشه که افراد متقاضی عضویت پرش بکنند(یا از طریق وبلاگ یا مراجعه حضوری) و بعد از اون اعضا رو با این معیارهایی که اعلام کردین تقسیم کنید به اعضای فعال و غیر فعال.میشه یه حالت میانه ای هم گذاشت تحت عنوان "نیمه فعال"!که اخطاری باشه برای کسی که داره کم کار میشه. و یه حالت"بیش فعال" که مثلا جنبه ی تشویقی داشته باشه و ...!
شاید این حرفی که من زدم دقیقا همون حرفی باشه که شما دارید میگین اما بنظرم نمیشه از کلمه ی"عضویت"و "عدم عضویت"برای توصیف وضعیت فعالیت افراد استفاده کرد!
مورد دومی که دوست دارم بگم اینه که عضویت افراد با پر کردن فرم یه جنبه رسمی تر و قابل اطمینان تری داره.یعنی شما هیچ وقت به اطلاعات اعضا احتیاج پیدا نمیکنین؟شماره تلفن؟یه مورد اضطراری که به همکاری یه نفر خاص احتیاج داشته باشید/(مثلا به یه تخصص ویژه احتیاج دارین که یکی از اعضا توی فرم بعنوان زمینه ای که توش میتونه باهاتون همکار ی کنه بهش اشاره کرده باشه)
شاید هم چون خدا رو شکر کانون (همون طور که توی این پست هم اشاره کردین) همیشه شلوغه و دست برای کمک کردن زیاد هست ضرورت این قضیه هیچ وقت براتون احساس نشده و من هم دارم وضعیت مجازی ای رو تصور می کنم!

من نظر خودم رو تو یه پست جزا میدم

شکور

پژمان دلیاری پنج‌شنبه 3 آذر 1390 ساعت 20:27

نتیجه ی جامع این کار چیه.... نمیدونم چرا اینقد قدر قضا پیچیده می شده....

سوال دقیقا چیه؟
شکورم

جهان پنج‌شنبه 3 آذر 1390 ساعت 20:53


زهرا جان ..... خانوم جمالی گل شما کی گفتی و ما گوش نکردیم؟؟؟؟؟
هر چند میگفتی هم من مخالف بودم ولی تا اونجا که من یادمه شما مصداق واقعی شنونده بودی فقط همین!!!!!

جواد شالیکار پنج‌شنبه 3 آذر 1390 ساعت 21:01

جنابمان موافقتمان را پیش از این اعلام فرموده بودیم

نفیسه ایرانی پنج‌شنبه 3 آذر 1390 ساعت 21:09

اولا :واقعا یه خسته نباشید اساسی به خودتون و انگشتان بیچارتون می گم!!!!!!!!!!!!!
دوما :فکر نمی کنید اکه معیار حصور در جلسات برای حق رای برداشته بشه به مرور تعداد اقراد حاضر در جلسه بر می گرده به همون زمانای قدیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سوما :با بقیشم کم و بیش موافقم و میدونم که شما به چند وچون کاروارد ترین

تو یه پست جواب میدم
سلامت باشید
شکورم

نیلوفر مردیها پنج‌شنبه 3 آذر 1390 ساعت 22:34

واقعا کامل بود، مرسی...
منم بحث کردن رو خیلی دوست دارم ولی اینجا هیچ مخالفتی ندارم و با همه ی موارد به شدت موافقم. البته علتش اینه که قبلا اینها رو شنیده بودم و همه ی نظراتم رو گفته بودم.
به پریسا(جهان)
1) تصمیمات قانونی در جلسه مطرح میشه که ممکنه مورد علاقه ی بچه ها مخصوصا ورودی های جدید نباشه.
2) پیشنهاد خودت (همه تا قبل از جلسه پیشنهاداتشون رو تو وبلاگ بذارن) اگه تصویب بشه باعث میشه که هر کس اگر به بحث علاقه داشت بیاد.
3) هر کسی که خواست موضوعی رو تصویب کنه مجبوره که بیاد.
4) به نظر من این موضوع هم به نفع کسایی که داوطلبانه می خوان بیان جلسه و هم اونایی که صرفا فعالیت براشون مهمه و حضور در جلسات و صحبت در مورد قانون و اساس نامه و... رو دوست ندارن.(هم جلسات به خاطر اجباری نبودنش بهتر میشه و هم از ذوق بچه هایی که علاقه ای به بحث های جلسه ندارن کم نمیشه.)
5) من فکر نمی کنم (به علت چیزهایی که گفتم) حضور بچه ها کمرنگ بشه.

جهان جمعه 4 آذر 1390 ساعت 14:38

به آقای دلیاری:
فک میکنم بهترین نتیجش اینه که افراد کانونی از افراد غیر کانونی جدا میشن که این اول از همه به نفع من و شما و بقیه ی دوستانه..
به نیلوفر:
درست میگی ولی بازم باید حضوری به نظرم بحرفیم

یاسمین جمعه 4 آذر 1390 ساعت 17:42

سپاس سپاس سپاس
کاملا" الان دیگه فهمیدم چی به چیه
ممنون آقای شکوری

سلامت باشید

شکورم

زهرا جمالی شنبه 5 آذر 1390 ساعت 17:52

ّخه روم نمیشد تو جلسه بگم. فکر کردم کسی اهمیت نمیده و همه میگن این تازه اومده نظر هم میده

علیپور یکشنبه 6 آذر 1390 ساعت 13:15

موافقم چون حضور در جلسه مکمل دیدن وبلاگ و بررسی کردن وبلاگ میشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد