کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

آب به جوی بازگشته...

نزدیک به ساعت 9 شب تماسی با من گرفته شد که از ناراحتی پست زیر رو برای وبلاگ نوشتم:

یکی از کسایی که سر یه حبه قند واقعا مرام گذاشت برامون، آقای ملک نیا ، آپاراتچیمون بودن که نه تنها چند بار وقتی که آقای هاکوب داشتن تعمیر آپارات رو انجام میدادن اومدن سر زدن، بلکه حتی دوتا بوبین هم از یکی کرایه کردن و کار ما رو راه انداختن

مرد بسیار خوش اخلاق و خوب...حتی خودشون با ماشین خودشون اومدن بوبین ها رو بردن

از روز اکران دارم حرص و جوش این رو میخورم که پولشون پرداخت بشه

متاسفانه با اینکه من تاحالا چندین بار از امور فرهنگی خواهش کردم که سریعتر با ایشون تماس بگیرن، نکنه که یه وقت از این بدقول تر بشیم، امشب یهو با تماسی از آقای ملک نیا مواجه شدم که فقط یه جمله از ایشون، عرق شرم بر پیشونی من جاری کرد:

«میگن آدم خرش که از پل گذشت دیگه تمومه!!!»

و من مفهوم این رو میدونستم...

هنوز تماسی گرفته نشده...صرفا یه تماس با ایشون میتونست جلوی این احساس بد رو در من بگیره...

آیا از امامان ما نبودن که میگفتن حتی نذارید عرق کارگر خشک بشه و سریعا تصویه حساب کنید؟

شکور شرمگین به خاطر کم کاری امور فرهنگی

ولی داستان به اینجا ختم نشد

من به آقای ملک نیا گفتم که فردا صبح تماس میگیرم و صب با استرس و ناراحتی پاشدم اومدم امور فرهنگی و ناراحتیم رو با خانم برزگر مطرح کردم

نکته ی مهمی که وجود داره اینه که نه تنها خانم برزگر انتقاد من به این تاخیر رو پذیرفتن بلکه به درخواست من، با آقای ملک نیا تماس گرفتن و علاوه بر تلاش بر مبری کردن من و کانون فیلم از این تاخیر، به ایشون گفتن که همه ی مسئولیت این مشکل بر دوش امور فرهنگی یا فراموشکاری خودشون بوده 

ایشون شماره حساب آقای ملک نیا رو گرفتن و گفتن که ایشالا همین امروز واریز میشه...

حرکت خانم برزگر به شدت زیبا بود طوری که به خودشون هم گفتم که توقع این ری اکشن مثبت رو نداشتم...

آفرین...

شکور قسمتی از ناراحتی اش مرتفع شده...

نظرات 7 + ارسال نظر
شبنم باباگی چهارشنبه 2 آذر 1390 ساعت 10:06

حالا خدا کنه زودتر پولشو بدن ...

جواد شالیکار چهارشنبه 2 آذر 1390 ساعت 12:08

متن قرمز واقعا خجالت اورد و متن ابی بسیار شادمانمان کرد

سمیه محبوبی چهارشنبه 2 آذر 1390 ساعت 12:17

سلام.میشه بگید چه ساعت هایی کسی تو کانکس نیست؟می خوام اگه به وقت های بی کاریم بخوره اون جا باشم.مرسی

بیاید کانون؛ برنامه ی حضور در کانکس داره روی بورد کانون تکمیل میشه
برای اینکه پشت در نمونید هم برای اینکه بیاید و از زمان های باز کانکس مطلع بشین؛ اول یه تماس بگیرین با کانکس و بعدش بیاید
۲۹۹۰۲۷۶۷

شکورم

محمد فرامرزی چهارشنبه 2 آذر 1390 ساعت 12:59

تا قبل ازینکه به جمله های آبی رنگ برسم رنگم همونجوری قرمز بود. اما الان نمیدونم چه رنگیم... ترکیب آبی و قرمز؟؟؟ بنفش؟؟؟

جهان چهارشنبه 2 آذر 1390 ساعت 17:14

گاهی حرف ها پاسخ مناسبی برای اتفاقات خجالت آور و ناراحت کننده ی کانونی نیست باید داد زد
وااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای چه بد!!!!!!!!

زهرا جمالی چهارشنبه 2 آذر 1390 ساعت 20:01

به افتخار امور فرهنگی و آقای شکوری مسئول

مسئول یه حبه قند؛ خانم نعیمی بودن نه من
ولی سر این موضوع یه طوری شد که من طرف آقای ملک نیا شدم

شکورم

علیپور یکشنبه 6 آذر 1390 ساعت 13:23

من شخصا در اکران فیلم یه حبه قند نبودم و اقای ملک نیا هم ندیدم اما به خاطر این متن قرمز خیلی ناراحت شدم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد