کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

خاطرات: دختر

تو خوابگاه بودم

فکر میکنم مهرماه سال 86 بود

یهو خانم ترکمان (دبیر سال دوم کانون) باهام تماس گرفت

گفتن که: آقای شکوری، یه خانومی اومده میگه میخواد کلی تو کانون فیلم فعالیت کنه و کلی کار جدید میخواد انجام بده و این حرفا

خواب آلود بودم

ازین چیزا خیلی شنیده بودم

اتفاقا همین دو ماه پیش بود که یه سری عضو که ازین حرفا زده بودن، دیگه رفته بودن و خبری ازشون نبود

به خانم ترکمان گفتم که

باشه باشه، ولی خوب خانوم، ازین حرفا کم نشنیدیم ها...ما که حسن ظن داریم ولی شما هم اینقد ذوق نکنید که یهو بخوره تو ذوقتون (آخه تو بحران نیرو بودیم اون زمون)

خانم ترکمان گفتن که : فکر کنم این یکی فرق داره

خیلی حرفای جالبی میزنه، از قبل از دانشگاه دنبال این کارا بوده و این حرفا، اگه ممکنه بیاید باهاشون صحبت کنید ببینیم چی میشه

من بازم خواب آلود گفتم...من که نمیگم کمک نمیکنم، فقط میگم ذوق نکنید...میام حرف بزنم

روز بعدش با اون خانوم تو کانکس کانون فیلم ملاقات کردم

اسم و فامیلش بود...الهه وفایی

 


شکورم

نظرات 9 + ارسال نظر
محمد فرامرزی چهارشنبه 18 آبان 1390 ساعت 17:21

واقعا هم ترکوندینا خانم وفایی

محبوبی چهارشنبه 18 آبان 1390 ساعت 18:36

سلام.احوال شما؟فردا یعنی پنج شنبه هستین تو کانکس؟

سلام
دقیقا دارید با کی احوال پرسی میکنید
به هر حال از جانب بنده: سلامت باشید
فردا کسی کانکس نخواهد بود تا جایی که من میدونم
شما میتونید برای اینکه قبل از اومدن به کانکس برای اینکه یه وقت پشت در معطل نیشد با کانکس تماس بگیرید:29902767
اگه کاری هم داشتید میتونید با بچه های کانون تماس بگیرید
یه عده از از شماره تماس ها تو پست «پیشنهاد» هست
اگه از وبلاگ سوالی داشتید من هستم
شکور09193499839

جهان چهارشنبه 18 آبان 1390 ساعت 18:55

الههههههه........الهههههه......هی هی!!!!

نیلوفر مردیها چهارشنبه 18 آبان 1390 ساعت 19:33

لایک

جواد شالیکار چهارشنبه 18 آبان 1390 ساعت 23:17

آیا لایک که خانم مردیها میگه یعنی چی آیا؟

لایک خانم مردیها چند درجه خفیف تر همون اوپس شکوریه

شکورم

جواد شالیکار چهارشنبه 18 آبان 1390 ساعت 23:29

راستی از همین الآن یه تبریک جلو حلو (برای پیش دستی از اقا شکوری) به خاطر رکورد شکنی مجدد در تعداد پست تو ماه آبات که فقط با ۳ تا پست دیگه اتفاق می افته

خودم میخواستم بگما
ای ول
شکورم

جهان پنج‌شنبه 19 آبان 1390 ساعت 16:47

منم تبریک.........

نیلوفر مردیها پنج‌شنبه 19 آبان 1390 ساعت 19:34

اگه اوپس آقای شکوری به معنای like هستش پس یکیه.

اوپس من به معای like نیست
اوپس من به معنای خیلی like هه

شکورم

همون دختر جمعه 20 آبان 1390 ساعت 02:16


خیلیییی تجدید خاطره بود...
مخ خانوم ترکمان رو من خوردم اون روز اینقد که به وجد اومده بودم از وجود چنین نهادی توی دانشگاه...
یادمه کانون اون روزا اتاق کانون تئاتر بود...
آقای شکوری هم اون روزا جوون بودن و دستاشون نمی لرزید...
هزار تا از این شما یادتون نمی آدا میشه نوشت سر کانون...
منم چن تا خاطره آماده کردم که در فرصت مقتضی اینجا می ذارمشون...

همینه دیگه شکوری هم که الان دم پیری و معرکه گیری

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد