ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
به نظر من اهمیت سمت مدیر اجرایی در عمل از دبیر هم بیشتر میشه
هرچند سمت دبیر ذاتا خیلی مهم تره ولی در عمل ازونجایی که وظایف سمت دبیری خیلی خیلی عمیق و خاصن، این مدیر اجراییه که به وظایف و حقوقش میپردازه و این عملش محسوس تر از دبیره...
مدیر اجرایی وظایفی داره و حقوقی
از جمله وظایفش اینه که اونچه کانون تصویب کرده رو تو اون پروژه ی خاص اجرایی کنه
از طرفی رویه های سابق کانون رو هم تو اجرای پروژه ی خاص عملیاتی کنه
هر کاری که انجام میده به کانون گزارش بده (که خداروشکر در حال حاضر راهکار وبلاگ این رو عملیاتی کرده)
پارو ازمیزان اختیاراتی که بهش داده شده فراتر نذاره
فقط و فقط کاراش در حیطه ی پروژه ی خاصی که بهش محول شده باشه و یهو احساس نکنه که مدیریت اجرایی فلان پروژه بودن حق تصمیم گیری برای کانون رو براش ایجاد کرده
اعضای کانون رو برای اجرای اون پروژه هماهنگ کنه
با دبیر برای هماهنگی بین پروژه های دیگه، هماهنگ باشه
و...
ولی مدیر اجرایی حقوقی هم داره از جمله اینکه
حق داره بدون هماهنگی، برای اون پروژه ی خاص با مدیریت امورفرهنگی در تعامل قرار بگیره...که البته حداقل اگه موضوع حساس بود، این عمل با هماهنگی دبیر رخ بده
حق داره که توقع داشته باشه بچه هایی که قراره تو اون پروژه کمک کنن، با اون هماهنگ باشن نه کس دیگه
و یه حق خاص و مهم که البته نباس باعث سواستفاده بشه اینه که :
در مواقع خاص و حساس که نیاز به یه تصمیم گیری خاص هست که منطقا اون تصمیم با نهاد تصمیم گیری کانونه، چنانچه امکان رای گیری فوری وجود نداره و همچنین از قبل رویه ای برای اجرایی شدن تو این مواقع از عرف یا تصمیم گیری کانون به وجود نیومده، به صلاحدید خودش، و صرفا در راستای صلاح کانون، عمل کنه...البته در این مواقع مدیر اجرایی باید بتونه این حالت خاص و نبود اون دو امکان یعنی نبود امکان گرفتن رای نهاد تصمیم گیری و نبود رویه ی سابق رو اثبات کنه
شاید بشه این رو با نهاد «دفاع مشروع» در حقوق جزا مقایسه کرد
هیچ کس حق نداره به صورت مستقل و بدون استفاده از سیستم قانونی، دست به احقاق حق بزنه ولی در مواقع خاصی این اتفاق میفته
به طور مثال یکی میاد دست شما رو قطع میکنه
شما حق ندارید که برید دست اون رو برای قصاص دستتون قطع کنید بلکه اول باید شکایت کنید تا موضوع بررسی بشه و بعدش مشروعیت قصاص رو به دست بیارید
ولی در مواقعی حق دارید به کسی که میخواد به شما صدمه وارد کنه، صدمه وارد کنید به طور مثال مهاجم به شما حمله کرده و شما به کلانتری!!دسترسی ندارید... در این حالت اگه بخواید منتظر بمونید تا یه مرجع قانونی به شما کمک کنه، خوب صدمه خواهید دید، پس در این حالت که بهش میگن اکراه یا اضطرار یا اجبار، چاره ای ندارید جز دفاع از خودتون که حتی میتونه منجر به مرگ مهاجم بشه... به این دفاع میگن، دفاع مشروع...
تو این حالت شما باید بتونید اثبات کنید که راهی برای جلوگیری از صدمه ای که میخواست به شما وارد بشه بدون صدمه وارد کردن به مهاجم نداشتید...راهی هم برای دسترسی به موقع به نهادهای مشروعیت بخش هم نداشتید...
مدیر اجرایی هم باید اثبات کنه که هم موقعیت خیلی خطری بوده و هم فرصت گرفتن رای کانون نبوده و هم از قبل درمورد این موضوع تصمیمی گرفته نشده...
شکور
آفرین....آفرین......