ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
ساعت یک و سی و دو دقیقه ی بامداده.
5دقیقه پیش برای بار دوم تله فیلم «تنهایی» رو دیدم.
دیدن این فیلم تو شب قدر احساس خوبی به آدم میده.
اونقد برام لذت بخش بود که دوست داشتم یه مطلب براش بنویسم.
هرچند تدوین (که توسط خود کارگردان انجام شده) و فیلمبرداری، کاملا معلوم میکنه که فیلم نمیتونه در حد یه فیلم سینمایی باشه؛ ولی باید بگم بعد از فیلم «آسمان سُر» این بهترین فیلم تلویزیونیه که دیدم.
هرچقد فیلمنامه از نظر منطقی، داستانی و حقوقی مشکل داره، دیالوگ ها، قوی و زیباست.
بازی شهاب حسینی و رویا تیموریان هم اونقد با کاری که کارگردان میخواد بکنه هارمونی داره که بعضی دیالوگ ها از زبون این دونفر، اشک آدم رو در میاره.
البت شاید بعضی انتخاب بازیگرها عجیب باشه به صورتی که وقتی داداشم اومد تو اتاق و بازیگری که داشت نقش همسر شهاب حسینی رو بازی میکرد دید، گفت: این کیشه؟ مادرش؟!
باید به «حجت قاسم زاده اصل» تبریک گفت برای دیالوگ های قوی، و البت حفظ هارمونی در روایت کردن داستانی به این کندی.
موسیقی سعید ذهنی هم بدجور با موضوع و حس داستان میخونه، یعنی باید بگم که فوق العاده میخونه...
به نظرم سکانس توصیه های پزشک اونقد زیباست که توصیه میکنم اگه خیلی احساساتی هستید و احساس تنهایی میکنید، فیلم رو نبینید...
و بالاخره میرسیم به سکانس پایانی و تیر خلاص فیلم:
بابا...نترس...منم...حمید
شکور تحت تأثیر
به طور کلی این حجت قاسم زاده اصل شاهکاریه در نوع خودش...خیلی از فیلماش لذت میبرم و کارش درسته....یه جورایی برا خودش سینمای مولف داره یعنی اگه تیتراژ فیلم رو نبینیم میفهمیم که این فیلم برا اونه....بسیار سرد بودنه فیلمهاش جذابه ...از بازیکراش خوب بازی میگیره ...فیلمنامه ها هم که خوبه واقعآ....یادمه پارسال میخواستیم مجموعه فیلماش رو تو دانشگاه با حضور عوامل پخش کنیم که نشد.....
راستی ساعت دو بامداد بود که نوشتم اینو
به این میگن شب زنده داری. ایول
من عاشششششششششششششششق کارای حجتم و واقعا تو سبک خودش دوسش دارم و به قول آقای صفایی اگه تیتراژ فیلماشو نبینی کاملا واضحه که این فیلم مال خودشه.........یه فیلمشم تلویزیون همین چند روز پیش داد.....خوشمان آمد