ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
از بس خبری نیست نمیدونم چی باس بنویسم
ولی به نظرم همین «خبری نبودن» یه خبر مهم ولی خطرناکه
مخصوصا عدم حضور بچه ها تو وبلاگ
به شخصه نسبت به کم لطفی بعضی از بچه ها که از کانون خبر نمیگیرن اعتراض کنم
همچنین نسبت به بچه هایی که خودشون گفتن که قراره بیان کانون و دیگه نرن
همین جا نگرانی خودم رو نسبت به وضعیت کانون در سال آینده اعلام میکنم
از طرفی به نظر من رکود وبلاگ خیلی میتونه خطرناک باشه
شکورمضطرب
سوالِ فربد اینه که، آیا تابستون، همچین اتفاقی طبیعی نیست یا نبوده؟؟
کانونِ ما که موسیقی باشه، تو تابستون تنها فعالیتش تمرین واسه کنسرت و این حرفاست؛ صرفن. تازه به پیگیریِ منِ سردبیرِ کلهقرمه.
منظورم اینه که شاید اقتضایِ فصله، و اونقدرها هم ناراحت کننده نباید باشه. شاید.
درمورد وبلاگ اینطور فکر نمیکنم
شکور
کامنت می گذارم پس هستم
حاجی ما ها که هستیم چه جوری باید حضور خودمون رو اعلام بکنیم
عرض کردم که:
«نسبت به کم لطفی بعضی از بچه ها که از کانون خبر نمیگیرن اعتراض کنم»
«بعضی»
اگه دقت کنی تو هم میتونی کم رنگی و حتی بی رنگی خیلی از بچه ها رو حس کنی
درضمن
من معمولا هر روز یه پست از کارای کانون میذارم تو وبلاگ ولی چند روزی هست که خبری نیست که پست بذارم درموردش
شما حضورت رو با نظرات و پست هات ابراز میکنی و دقیقا کار درستیه
این دقیقا چیزیه که درمورد وبلاگ از ابتدای تاسیسش قرار گذاشته بودیم
بقیه دارن کم کاری میکنن
شکور
من هنوز هستم.
شخص من که دلم برات تنگ شده
تو هستی مرد
شکور
به جان خودم من هم هستم :))
baba tabestonam dast az sare ma var nemidari shakoori?
می خندیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییم