کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

آفریقا.... تجربه ای مبهم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

سلام دوستان

 نمیدونم چی بگم!!

نه میتونم بگم اکران بدی بود و نه اینکه اکرانی مورد پسند همگیمون!!!

برای من که به شخصه با تمامه سختیها، موانع و استرسش به یه جاهاییش که فکر میکنم خستگیم در میره....

اومدم فقط بگم ببخشید اگه کوتاهی از جانب منه مدیر اجراییه بی تجربه صورت گرفته؛ اگه سره کسی داد زدم یا بد برخورد کردم، اگه...!خلاصه اینکه به خوبی و باتجربگیه خودتون ببخشین...

از همتون ممنون که همکاری کردین و منو تنها نذاشتین

از تهمینه جان که با وجود جراحت اومدو بهمون سر زد تا

......

.....

.....

.....

آقای بهمنی نژاد

همگی خسته نباشینننننننننننننننننننن.....!!!


الهام محمدنژاد


نظرات 7 + ارسال نظر
شکور چهارشنبه 21 اردیبهشت 1390 ساعت 23:38

به نظر من که خسته نباشید به شدت
اغلب مشکلات به وجود اومده تجربیات بار اول بود که شما نمیتونستید جلوشون رو بگیرید
من احتمال میدم که تو اوج مشکلات سکته کرده باشید چون واقعا مشکلات ناجوری سرتون خراب شد
مشکلاتی که هرکدوم میتونست برای یه مدیر اجرایی کابوس باشه چندتاش همزمان برای شما به وجود اومد
ایشالا که این تجربه خیلی خیلی مورد استفاده ی کانون قرار بگیره

الهه وفایی پنج‌شنبه 22 اردیبهشت 1390 ساعت 01:40

من به شخصه باید بگم اکران سنگینی بود
خیلی خیلی خسته نباشی
اغلب اتفاقات از ناهماهنگی مدیر اجرایی نبود و تو خوب مدیریتش کردی
تجربه بسیار ارزشمندی بود
انشاالله به خیر خواهد گذشت
دوباره خسته نباشی

زهرا پنج‌شنبه 22 اردیبهشت 1390 ساعت 14:17

نه کی میگه؟ کی بد برخورد کردی؟
خسته هم نباشی

نیلوفر مردیها پنج‌شنبه 22 اردیبهشت 1390 ساعت 20:24

من به شخصه از کار کردن باهات خیلی لذت بردم. خیلی هم خوشرو و مهربون بودی. اگه تو با وجود مشکلات راضی ای ما هم حتما راضی هستیم.

سید پوریا حسینی (...) پنج‌شنبه 22 اردیبهشت 1390 ساعت 23:49 http://ustoqus-us.blogspot.com

من تشکر می کنم از اکران این فیلم و خسته نباشید می گم به تمامی عوامل و دست اندر کاران. من در کامنت های قبلی هم اشاره کردم که سال کفی ها (به جز فینی زاده و یه خانم دیگه که اسمشون رو نمی دونم) نقش درخت رو در پروسه ی اکران ایفا کردن و فقط اومدن و تا آخر جلسه نشستن. شرمنده دیگه!

بهت پیشنهاد میکنم که تصمیم بگیر که درخت نباشی
از فین بزرگ یاد بگیر
شکور

ممد زین ال... جمعه 23 اردیبهشت 1390 ساعت 19:28

ههاهاااهاا
از این تعارف شابدوالعظیمیا بود این عذرخواهیه!!!!!!!!!!!!
خانوم اجرایی از این قوی تر دیگه نمی شد اونم واسه کار اول!!!!!!!!
خوبه!!!!!!!!!
سال دیگه این بزرگترای(واسه این که اساعه ادب نشه ننوشتم پیرها!!!) کانون برن ما بچه مچه ها بمونیم... باید از الان یاد بگیریم چجوری گلیممون از آب بکشیم!!!!!!!
راستی اون کارت دانشجوییه هم هنوز تو نگهبانی دانشکده خانوم وفایی اینا داره خاک می خوره!!!!!!!!!!
ما ۴شنبه امیر حسین رو فرستادیم رفت تالار مولوی بسته بود!!!!!!!!!

جهان سه‌شنبه 24 آبان 1390 ساعت 00:52

جااااااااااااااان!!!!کی بچه مچه ست آقا زین ال؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟شما؟؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد