کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

نتایج حضور نمایندگان تولیدی کانون در جشنواره ی رویش

امسال فیلم های کشتن مرغ مقلد، هندزفری و دوراهی به عنوان نمایندگان تولیدی کانون به پنجمین جشنواره ی رویش ارسال شدن که «هندزفری» تقوی به عنوان «فیلم شایسته ی تقدیر» دست پیدا کرد و کشتن هم خداروشکر، مقام اول رو به دست آورد. 

نتیجه بسیار رضایت بخشه هرچند از چیزی که طغیانی و بختیاری می گفتن، اینطور به نظر میاد که هندزفری هم باید یکی از مقام های اصلی رو به دست می آورد. 

به کانون و مخصوصاً عوامل خوب تیم تولید کشتن مرغ مقلد که کار کاملاً نتیجه ی همکاری اونها بوده، تبریک میگم.  

 

شکور / مدیر اجرایی تولید کشتن مرغ مقلد

قدردانی هرچند کوچک . . . یا این پست در پاسخ مهدی قربانی نیست . . .

خیلی وقت بود دلم می خواست در رابطه با کانون مطلبی بنویسم امروز با خوندن پست محمدمهدی قربانی مُصر شدم که با وجود سفر کاری و برنامه ها حتما بنویسم!

این پست در مورد استفاده مزایایی ست که یک تشکل دانشگاهی مثل کانون فیلم و عکس دانشگاه شهیدبهشتی می تواند به 

یک عضو بدهد . . .


ادامه مطلب ...

این یک پست عمودی است

اصلاً چطور است از این به بعد، یک مسئول بی نظمی در لوکیشن قرار دهیم؟

یا در اساسنامه، ماده ی اول را الزام به بی قانونی بگذاریم؟

برویم روی سن تالار به جای آنکه فیلم را روی پرده بیندازیم، برویم در پرده، زل بزنیم به دانشجوها! ببینیم چطور نگاهمان میکنند!

چطور است اصلا گلخندان را دبیر سال بعد کنیم؟ ببینیم چه می شود؟ یا ملک را مدیر اکران کشوری بگذاریم.

یا چه میدانم، برویم به مسئول ابوریحان بگوئیم، اکران بعدی، شما مسئول جلوگیری از اختلاطید، خودمان هم اذیتشان کنیم!! غلامی را بگذاریم مسئول ویرایش فیلم و جز تیتراژ، همه را خط بزنیم!

اصلاً چطور است ازین به بعد کلیپ ها را از آخر به اول بسازیم؟ یا تردید را دوباره سازی کنیم، هرچه شک دارد، یقین کنیم.

چطور است پست ها را برعکس بنویسیم؟ اصلاْ عمودی بنویسیم؟  ادامه مطلب ...

ما

مکان: شهرک سینمایی غزالی 

زمان: 5شنبه، 27 فروردین. ساعت 11 

عکاس: خانم حسینی

 از راست: شکورم، مهندس، حیدری اساسی، آشوب مرام، غلامی کارشناس صداقشنگ، ارشادی، معیّن، حاج مسوت، ممد فراز، شیطانپور، عطار، هانیه بد قمی، دوست حیدری، رسولی، ملک، دوست ملک، راهنمای شهرک، مرادپور، جهان، علیپور، پیروزبخت، ایستاده با لبخند، حصاری، رمضانی، نمیشناسم، سرکار علیّه حاج خانم تدریس، حیدری وبلاگ مرام، محمدنیا، سرداری رفسنجانی پسته نیار، شهسوار ویژه، اسدی، توفیقی، قزلسفلو، نمیشناسم  

 

 

ادامه مطلب ...

فیلم ها، در مکتب نگارگری عثمانی

آثار «مورات پالتا»، نگارگر ترک رو ببینید با الهام از فیلم های پدرخوانده، درخشش، جنگ ستارگان و ...


پدرخوانده ( فرانسیس فورد کوپولا )

  ادامه مطلب ...

عکسبرداری اکیداً ممنوع / مسخره ای ما رو؟ / خاطرات

خانم شهسواریان یا نیستند، یا وقتی هستند کارهای عجیب و غریبی می کنند. مثل خانم عسگری و خانم حنانی که یا نبودند یا اگر بودند عجیب و غریب بودند. مثلاً خانم حنانی وقتی بودن، اولین مصداق نمایشگاه کتاب هنری رو پیشنهاد و برگزار کردن که باعث شد دو سال بعدش هم این کار اجرا بشه. و خانم عسگری هم تنها کلاس طراحی صحنه رو با یکی از معروف ترین طراح های صحنه ی فیلم های سینمایی برگزار کردن. خلاصه که خانم شهسواریان هم اومدن یکی از معدود مصادیق اردوهای کانونی رو برگزار کردن. بازدید از شهرک سینمایی غزالی.

از همون اول شهرک غزالی گفته بود که نباس عکاسی کنید. یه سری از بچه ها به خصوص خانم حسینی، همش میگفتن که بابا این چه بساطیه. اصلاً ما میخوایم بیایم برا عکاسی. راست هم می گفتن! به هر حال ما کانون فیلم و عکسیم، بعد حق عکاسی نداشته باشیم؟

در ادامه مجهز به دوربین های عکاسی رسیدیم شهرک. ورودی شهرک هم به صراحت تابلو زده بودن که عکاسی ممنوع! همچنان مونده بودیم که عکاسی بکنیم یا نه... من و حیدری و غلامی می خواستیم با مدیریت شهرک صحبت کنیم که اجازه بدن عکاسی کنیم ولی با مشورت به این نتیجه رسیدیم که اجازه خواستن همانا و ممنوعیت عملی همان! منتظر جناب راهنمای شهرک بودیم و داشتیم در مورد اینکه چجوری عکاسی کنیم که گیر بهمون ندن صحبت می کردیم که راهنما اومد و گفت: دوستان خواهشاً بیاید با هم حرکت کنیم، در هر محلی جمع می شید تا صحبت کنیم و بعدش بهتون وقت بازدید و عکاسی داده خواهد شد!!

اونجا بود که همگی تو دلمون گفتیم: مسخره اید مارو؟ و از اینهمه قاطعیتی که در ممنوعیت عکاسی وجود داشت، شگفت زده شدیم و دست آخر اون عکس بالایی رو گرفتیم...

به قول امیر حیدری: خوب شد اجازه ی عکاسی ندادن وگرنه قرار بود دیگه چیکار کنیم ما!

(عکس از زهرا حسینی)

نماهایی از دیدار ما در لوکیشن های سینمایی


ممنون از زهرا حسینی عزیز به خاطر عکس های خوبی که از این پروژه انداخت.


اورشلیم - لوکیشن سریال مریم مقدس و بشارت منجی.

 

ادامه مطلب ...

یک عکس/ سیامک صفری


اکران فیلم اعترافات ذهن خطرناک من

سه شنبه 19 اسفند/ تالار ابوریحان

از راست: سعید پشت مشهدی،سیامک صفری، امیر حیدری

عکاس : خواهرم!

پایان دو جلسه از کارگاه تجربی ویرایش فیلم (تدوین) / یک روز خیلی خوب و مفید / آخرین خاطرات سال

امروز یکی از آخرین فعالیت های کانونی رخ داد.

به مدت حدود 5 ساعت، دو جلسه از دور جدید کارگاه ویرایش تجربی فیلم رو انجام دادیم و رسیدیم سر نقطه ی اجرای عملیاتی توضیحات.

در انتها اعضای دیگه ای مثل خانم نجاتی و گل گلا، محمد فرامزی بلند، به جمع ما پیوستن و با هم رفتیم یه فیلم بسیار زیبا (ادعای من برخلاف کسایی مثل عطار) یعنی استراحت مطلق کاهانی رو دیدیم. بعدش رفتیم یه فلافلی زدیم تو رگ، اشک ها ریختیم، چانه ها گرم کردیم، سر فیلم کاهانی، یقه ها دریدیم، و با خاطره ای خوب برگشتیم خونه هامون و حالمون جا اومد.

فعالین: خودم

دوستانی که در این پروسه حضور داشتن:

شکوری، تدریس، حیدری، حیدری، قربانی، ضماد، عطار، فرامرز، زرگر، نجات، اسدی، معیّن، مینایی، طغی آشوب مرام، فردین تنبل بدقول. در عکس چشمتون به جمال بی مثال رفیق ما، دکتر میروکیل هم روشن شده است.

 

ادامه مطلب ...

اکران های فجر / پروژه ای در راستای رسیدن به یک هدف

اول میخوام از همه بر و بچه هایی که تو این پروژه همکاری کردن کمال تشکر رو بکنم. دو مدیر اجرایی دیگه زرگر و خانم ترابی که بخصوص زرگر خیلی زحمت کشید. خانم نجاتی و خانم برخورداری دو عضوی که همیشه میشه روشون حساب کرد. جواد شالیکار که دیگه مدیر مالی پروژه بود. عطار و شکور که حضورشون همیشه غنیمتیه بس غنی. بر و بچه های جدید کانون که از وقتی به کانون اومدن چه در این پروژه و چه در برنامه های دیگه، بسیار فعال عمل کردن اونقد فعال که اسامیشون برای هممون آشناست مجتبی طغیانی، هانی بختیاری، سعید حاج حسینی، میثم رضایی و خانم ها رمضانی، حصاری، سرداری و قزلسفلو. واقعا زحمت کشیدند این چند روز. خانم جهانی پور و خانم مرادپور هم که دیگه حسابشون رو پس دادند و نیازی به تعریف من ندارن، از اینکه همیشه قابل اعتماد و دقیق هستین ازتون ممنونم. از مهدی قربانی و سعید پشت مشهدی و مجید ارشادی و کاظم فاضلی و خانم طلاکوب و خانم حیدری هم که از قدیمی های کانون الان حساب میشن هم ممنونم و همین طور خانم محمد نیا و خانم اسدی.
امیدوارم این هم دلی ها تو کانون روز به روز بیشتر بشه تا برنامه های بزرگتر از این رو انجام بدیم. یادم چند سال پیش میخواستیم همزمان با فجر چندتا از فیلم ها رو اکران کنیم و جشنواره فجر دانشگاهی داشته باشیم. عباس شکوری پیگیری هایی هم کرد که خب موانعی سر راه بود. فک میکنم با انجام این پروژه یه قدم به این هدفمون نزدیک تر شدیم و شاید بتونیم سال آینده این کار رو انجام بدیم. (قطعا اسم عده ای رو فراموش کردم ضعف حافظه من رو ببخشن این دوستان و تو کامنت ها یاداور بشن).
در ضمن یه خبر خوب دیگه،پروژه در ساعات آخر هزینه خودش رو تامین کرد.
باز هم ممنون از همراهی همتون.

فصل میهمان شدن طوطی ها / از چه سیاره ای آمده ای؟

همیشه وقتی صدای نق نق و بلوط خورد کردنشان را می شنوم، یاد گذشته های نه چندان دور کانون می افتم، نه خیلی دور که هیچکدامتان (جز عطار) نبودید و نه آنقدر نزدیک که اغلبتان به یاد دارید.


http://upcity.ir/images2/91004836620277456062.jpg

  ادامه مطلب ...

یک پایان خوب

عکس ها و فیلم های روز جمعه و البته اون یک جلسه تمرینی که من هم بودم، روی سیستم ریخته شد.




بنده از همین تریبون با جناب کارگردان اتمام حجت می کنم که ما اسکلت ساختمون رو سالم تحویل دادیما. 

بیست تن

زمان: یکشنبه، اول اردیبهشت ماه 92

مکان: روبروی تالار مولوی

پروژه ی اکران قسمت اول هابیت و عضو گیری


از راست: فلاح، پیروزبخت، مرادپور، حنانی، مشعشع، سلیمیان، باقری، طلاکوب، توکلی، جهانی، سرکارخانم تدریس، خودم، توپشکن، چراغ، حیدری، عطار، ملکمحمدی، رضائی، فرامرزی، زرگر


از این عکس، رضائی و خانم توکلی و حنانی و مشعشع دیگه نیستن

خانم باقری و سلیمیان هم بسیار کم پیدان

شکورم

صبحانه ی پیش از اکران

صبح اکران لبه فردا قرار صبحانه با بچه ها گذاشتیم و رفتیم تو اتاق کانون یه صبحانه دور همی زدیم. البته دوست داشتم این قرار صبحانه برای روز پوسترینگ باشه که همه دور هم جمع شیم، صبحانه رو بخوریم و بعد بریم همه با هم پوسترها رو بزنیم که چون اعلام آمادگی بچه ها کم بود افتاد به روز اکران. ایشالله برای اکران های بعدی هم این برنامه رو پیاده میکنم.

 

ادامه مطلب ...

عضو جدیدی در کانون

چهارشنیه تو کانون نشسته بودم که طبق معمول این روزهای شروع ترم شخصی اومد تا براش فعالیت های کانون رو توضیح بدم. در همون ابتدای صحبت متوجه شدم که علاقشون به عکاسی است و در این امر تجربیاتی هم دارند. با هم عکس هاشون رو دیدیم و تشوویقشون کردم در وبلاگ حضور داشته باشند و بهشون پیشنهاد دادم چندتا از عکس هاشون رو تو وبلاگ قرار بدم. خانم زهرا حسینی که جدیدا به نظردهندگان اضافه شدند ایشون هستن. خانم حسینی خوش اومدین.

 


 

تخمه - برداشت 2 / خاطرات

زمان: ؟

مکان: اتاق کانون

تصویربردار: دلناز طلاکوب


زرگدی - چراغ - مشهد - فین -بلند - مجیت - دکتر

تلاش برای تولیدکلیپ معارفه ی سال 92 که هیچ وقت به سرانجام نرسید

شکورم

برگزیدگان مسابقه ی عکاسی «ورلدسرپ فتو»

به نقل از سایت فرارو:

برگزیدگان جایزه پنجاه و هشتمین دوره "ورلدپرس فتو" معرفی شدند و عکاس دانمارکی "مس نیسون"(Mads Nissen) برگزیده این دوره  شناخته شد.

به گزارش سرویس عکس فرارو، پنجاه و هشتمین دوره مسابقه عکاسی "ورلدپرس فتو" با معرفی عکاس دانمارکی مس نیسون (Mads Nissen) به عنوان عکاس برتر سال کار خود را پایان داد.
 
(تصاویر) برندگان جایزه عکاسی «وردپرس‌فوتو»(1)
 
ادامه مطلب ...

کجایند مردان بی ادعا یا کیلومترها آنطرف تر جبهه غرب . . .

عکسی که از آرشیو کانون متعلق به دوران نبرد حق علیه باطل . . .

پشت عکس این جمله نوشته بود:

صاحب عکس موسس کانون فیلم و عکس دانشگاه شهیدبهشتی می باشد . . .

نامبرده به سال یک هزار و سیصد و هشتاد و پنج خورشیدی کانون را تاسیس نمود. . .


شوالیه های تاریکی

طبیعتا وقتی میری سراغ کار و زندگی .گاهی اوقات فلش بک می زنی به کارهای گذشته ات

 

این عکس اکران مستند پسر دونده است.مطمئنا هیچ کس در آینده این کارو به یاد نخواهد آورد و اعتراف می کنم تنها کار کانونی منه که ازش کاملا لذت بردم و بهم خوش گذشت.

تنها تماشاچیان این کارِ- خیلی خوب  و جایزه گرفته - افراد داخل کادر  و عکاس (فکر می کنم آقای ایزدی) و تعداد کمی بچه های کانون و دانشگاه  بودند .روی این کار تبلیغ خیلی خیلی کمی انجام شده بود به دلیل تمرکز بالا- فقط  چند روزه- روی اکران روز اول .

بچه ها این روز واقا مرامی اومدند و کمک کردند.حتی یادمه برای صدا بلندگو بردیم و ما درشروع اجرا هی شوخی کردیم سرِ صدا و درست بودن میکروفون و ... .مسوول سالن منو به اتاق مربوط به تنظیم نور سالن برد  و کلیداشو نشونم داد   و چند باری تستش کردم.

اون روز وقتی روی صندلی ردیف اول نشسته بودم و در حین اکران با فردین قاسمی که دوتا صندلی اونورتر از من بود سر فیلم تبادل نظر می کردیم ،حس یک اکران خصوصی و داشتن یک سالن خصوصی بهم دست داد.

داشتن سالن خصوصی کیف میده ها!

یک اتفاق نادر، بی سابقه و حتی ترسناک / اعلام وضعیت قرمز

دوستان کانونی چنانچه تحمل شنیدن خبر زیر و دیدن تصاویر رو ندارید، به شخصه پیشنهاد میکنم که ادامه ی مطلب رو باز نکنید.

از مسئول محترم وبلاگ هم معذرت میخوام که این پست رو گذاشتم ولی به هر حال فکر میکنم دوستان کانونی باید از بعضی واقعیاتی که داره به شکلی مشکوک، خطرناک و بو دار رخ میده، مطلع بشن.

اتفاقی که گفته میشه امروز در کانون رخ داده (هرچند خانم نجاتی گفته بودن که فاش نکنم اسمشون رو ولی فکر میکنم چاره ای نباشه که بگم منبع خبر من ایشون هستن)، به حدی غیرعادی و بی سابقه است که باید بعد از صحت سنجی خبر واصله توسط دبیر و مسئول اساسنامه و در صورت تایید خبر، یه جلسه برای تحلیلش انجام بشه. شاید حتی کار بیخ پیدا کنه، مجبور به برگزاری جلسه با دکتر عظیمی و دکتر میراحمدی هم بشیم. من فقط امیدوارم که کار از حراست و ریاست دانشگاه فراتر نره و به قوه ی قضائیه و نهادهای حاکمیتی کشیده نشه:   ادامه مطلب ...