کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

نمایشگاه عکسِ....؟؟!!

سلام...


امروز رفتم امور فرهنگی جهت پیگیری ادامه ی کار فراخوان عکاسی با موبایل.


فردا آخرین مهلت ارسال آثار برای این فراخوانه هر کی می خواد تو این فراخوان شرکت کنه زودتر دست بجونبه!!!


طبق صحبت هایی که با مدیران اجرایی اون یکی فراخوان صورت گرفت قرار بر این شد نمایشگاهمون یک نمایشگاه تلفیقی باشه یعنی هم عکس های فراخوان عکاسی با موبایل و هم عکس های فراخوان عکس یادگاری در برف با هم و همزمان برگزار بشه...

بعد از اینکه از امور فرهنگی برگشتم با نیلوفر تماس گرفتم و قرار شد زحمت طراحی پوستر نمایشگاه هم مثل همیشه گردن ایشون باشه ک ازش خیلی خیلی ممنونم...


به ادامه ی مطلب توجه کنید
ادامه مطلب ...

سیمرغ ، نصیب کیا شد!!

برندگان بخش سودای سیمرغ سی امین جشنواره بین المللی فیلم فجر معرفی شدند


به گزارش روابط عمومی سی امین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر برندگان سیمرغ بلورین بخش سودای سیمرغ به شرح زیر معرفی شدند:

 

سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه به مصطفی کیایی برای فیلمنامه فیلم ضد گلوله


دیپلم افتخار بهترین موسیقی به ناصر چشم آذر برای موسیقی فیلم گشت ارشاد


سیمرغ بلورین بهترین موسیقی به حسین علیزاده برای موسیقی فیلم ملکه


سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی به پرویز شیخ طادی برای کارگردانی فیلم روزهای زندگی


دیپلم افتخار بهترین فیلم به رضا رخشانی تهیه کننده فیلم ضدگلوله


دیپلم افتخار بهترین فیلم به سعید سعدی تهیه کننده فیلم روزهای زندگی

دیپلم افتخار بهترین بازیگر زن به بهناز جعفری برای بازی در فیلم تلفن همراه رئیس جمهور


سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن به هنگامه قاضیانی برای بازی در فیلم روزهای زندگی


سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد به فرهاد اصلانی برای مجموعه کارهایش در جشنواره سی ام


سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن به یکتا ناصر برای بازی در فیلم یکی میخواد باهات حرف بزنه


سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد به اکبر عبدی برای بازی در فیلم خوابم میاد

 

دیپلم افتخار بهترین فیلمبرداری به حسن پویا برای فیلمبردای فیلم راه بهشت

 

سیمرغ بلورین بهترین فیلمبرداری به امیر کریمی برای فیلمبرداری فیلم روزهای زندگی


سیمرغ بلورین بهترین تدوین به هایده صفی یاری برای فیلم نارنجی پوش


سیمرغ بلورین بهترین صدابرداری ساسان نخعی برای فیلم بوسیدن روی ماه


سیمرغ بلورین بهترین صداگذاری به محمد رضا دلپاک برای فیلم خرس


دیپلم افتخار بهترین صداگذاری به فرامرز ابوالصدق برای فیلم روزهای زندگی


سیمرغ بلورین بهترین صحنه و لباس عباس بلوندی برای فیلم ملکه


سیمرغ بلورین بهترین چهره پردازی عباس صالحی برای فیلم روزهای زندگی


سیمرغ بلورین بهترین جلوه‌های ویژه میدانی به محسن روزبهانی برای فیلم روزهای زندگی


سیمرغ بلورین بهترین جلوه‌های ویژه بصری به کامران سحر خیز . امیر سحرخیز و سید هادی اسلامی برای فیلم سلام بر فرشتگان


دیپلم افتخار بهترین جلوه‌های ویژه بصری به حسین ایزدی برای فیلم ملکه



همچنین جایزه ویژه هیات داوران سی امین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر به داریوش مهرجویی برای کارگردانی فیلم نارنجی پوش و جایزه بهترین فیلمنامه اقتباسی به فیلم پله آخر به نویسندگی علی مصفی اهدا شد.

اطلاعیه ی فراخوان عکس...


به دلیل وجود مشکلات فنی از علاقه مندان به


شرکت در فراخوان عکاسی با موبایل و فراخوان


عکس یادگاری در برف خواهش میشه تا زمانی


ک مشکل یاهو حل بشه آثارخودشون رو به


صورت حضوری برامون بیارن


کانکس کانون...


با تشکر


مدیران اجرایی


پس کی جلسه داریم؟!؟!؟!

سلام بچه ها  

من خسته شدم  

پس کی جلسه داریم؟؟؟ 

 زودتر برید تو این پست نظر بدید خب... 

 

روزهای جلسات در ترم جدید  

 

تا به حال با حساب سر انگشتی ای ک من کردم از ۱۷ نفری ک برای این پست نظر گذاشتن موافقتشون با روزها برای جلسه به این ترتیب بوده.. 

۳ شنبه 

۲شنبه 

۴شنبه 

۱شنبه 

 شنبه 

 

در انتظار نارنجی پوش خوابم می آد...

سلام..

دیشب از ساعت 6 تا 12 شب تو سینما فلسطین پشت سرهم 3 تا فیلم دیدم...


خوابم می آد

در انتظار معجزه

و

نارنجی پوش


خوابم میاد طنز بود و تیکه های مورد دار ولی به شدت خنده دار زیاد داشت...

اگه اجازه داده بشه میشه اکرانش کرد ولی ب نظر من بعیده...

من موندم اون تیکه های توالت رفتن عطارانو چه جوری گرفتن؟؟؟!!!

اکبر عبدی هم واقعا خوب بود و این آدم چهرش با وجود حرفه ای به اسم گریم هیچ وقت پیر نمیشه هیچ وقت....


در انتظار معجزه رسول صدر عاملی

رسما دو تا بازیگر داشت...حمید فرخ نژاد و پریوش نظریه

البته بیتا فرحی هم اون وسط از آمریکا پاشد اومد ایران تا تو راه مشهد غش کنه بره بیمارستان!!!

بازی ها عادی و بعضا ضعیف هیچ هیجانی نداشت...

خداییش اگه کارگردانش رسول صدر عاملی نبود تا حالا ترکونده بودم فیلمو براتون...

در وصف علاقه ی تماشاچی ها باید عرض کنم ک بغلی من سرشو گذاشت رو شونه ی من و تا 5 مین مونده به پایان فیلم خوابید...

همه کسل شده بودن و متعجب از اینکه چرا رسول صدر عاملی اینقده گند زده تو این فیلم و پول اینام باهاش رفت تو جوب...


نارنجی پوش...

کارگردان:داریوش مهرجویی

بازیگرا:حامد بهداد،لیلا حاتمی،میترا حجار و غیره...


حامد آبان (حامد بهداد) روزنامه نگار و عکاس به همرا ه همسرش نهال نهاوندی (لیلا حاتمی) ک از دانشمندان بزرگ و نابغه ی ایرانی محسوب میشه به همراه پسرشون شهاب در نروژ زندگی میکردن ک حامد به دلیل بیماری پسرش دستشو میگیره میارتش ایران و نهال اونجا موندگار میشه.

برای اینکه شهاب از درسای مدرسش بیشتر از این عقب نیفته پدرش براش معلم خصوصی میگیره ک در اینجا میترا حجار وارد فیلم میشه...

اتفاقای اصلی فیلم با ورود این خانوم ب خونه ی حامد و کتاب فنک شویی رقم میخوره ک حامد با خوندن این کتاب به تغییر و تحولات بزرگی میرسه انقدر ک میره استخدام شهرداری میشه برای شغل شریف سوپوری...


به نظر من این فیلم فیلم خوبی بود وحتی نسبت به فیلم خوابم میاد و بی خود و بی جهت بیش تر به درد اکران میخوره...


طلسم پوسترینگ فراخوان ها شکست...

دیروز و امروز بالاخره ب لطف یه سری از دوستان با مرام کانونی پوسترینگ تموم شد و من یه نفس راحتی کشیدم...


اسامی فعالین:

موسوی

دلیاری

شاهتوری

شکوری

شالیکار

ترابی

جهانی پور


من حافظم خیلی ضعیفه اگه کسیو جا انداختم حتما بگه واسه جق رای لازمه...


یه نکته مهم و یه گله ی کوچیک:

بچه ها چرا؟؟؟

چرا اینجوری میکنید؟؟؟

چرا بعضیاتون تو کارای به نظر پیش پا افتاده مثل پوسترینگ کنار میکشین؟؟؟

چرا بعضیا این طور ب نظر میرسه ک فقط دوس دارن کارای بزرگ بزرگ بکنن؟؟؟

چرا پایه ثابت این پوسترینگا فقط یه عده ی معدودی شدن؟؟؟

چرا بعضیا این طور استدلال میکنن ک بابا سرده کی حال پوستر چسبوندن داره؟؟؟

والا دست مام کم یخ نزد تو سرما...


این دفعه ک گذشت ولی از دفعه های بعد کم لطفی نکنین ب خودتون...


ارادت



پوسترینگ فراخوان ها...فک کنم 4

سلام...


بچه ها شنبه و یکشنبه پوسترینگ داریم تعداد پوسترا 50 ، 60 تا بیش تر نیست...

خواهش میکنم دست تنها نذارید مارو...

گناه داریم....

از بس سر این پوسترینگا قندیلای بهشتی رو از رو دیفالا کندیم دستامون پوسیده.....

بیاید کمک!!!!!



هر کی میتونست ساعت 12 تا 1 بیاد کانون واسه کمک بیاد.

واسه هماهنگیم اگه خواستید با من و سیما ترابی تماس بگیرید چون ممکنه ما زودتر از شما بریم سر وقت پوسترا...


 جهانی پور     09367187084


علی حاتمی و حسن کچل...

سلام...


شاید این کار به نظرتون خسته کننده و حتی بیهوده باشه چون هممون حداقل یه بار فیلمای کارگردانای بزرگ خودمونو دیدیم ولی من دوس دارم تو وبلاگ کانون فیلم و عکسمون علاوه بر پرداختن به بازیگرها و کارگردانای بزرگ خارجکی ب کارگردان ها و بازیگرای به نسبت بزرگ خودمون هم پرداخته بشه این کارو با علی حاتمی و معرفی فیلماش شروع میکنم فیلمایی ک حتی خیلیامون از یاد بردیمشون مث همین حسن کچل ک من تو بچگیام با هاش دورونی داشتم...

یادش بخیر


علی حاتمی (۲۳ مرداد ۱۳۲۳ در تهران - ۱۵ آذر ۱۳۷۵ در تهران) کارگردان و فیلم‌نامه‌نویس بود. حاتمی در جایی متولد شد شبیه همان جایی که رضا خوشنویس در هزاردستان به ‏مفتش آدرس می‌دهد؛ خیابان شاهپور، خیابان مختاری، کوچهٔ اردیبهشت.‏ او دانش‌آموخته از دانشکده هنرهای دراماتیک است. علی حاتمی حداقل ۱۵ فیلم بلند سینمایی و مجموعهٔ تلویزیونی ساخته‌است.‏

اولین اثر سینمایی حاتمی در سال ۱۳۴۸ با عنوان حسن کچل ساخته شد و آخرین فیلم نیمه‌تمامش با نام جهان پهلوان تختی که یکی از بزرگ‌ترین پروژه‌های سینمایی او بعد از مجموعهٔ هزاردستان بود، به علت مرگ ناشی از بیماری سرطان نافرجام ماند. پس از مرگش نیز دو فیلم مبتنی بر هزاردستان با تدوین واروژ کریم‌مسیحی (به نام‌های کمیتهٔ مجازات و طهران، روزگار نو) ساخته شد.

علی حاتمی همواره در آثار سینمایی خود پیوندی ناگسستنی بااصطلاحات و گویش های کوچه بازار داشت، بطوریکه کاربرد این دیالوگ ها به عنوان امضای وی در تقریبا تمامی آثار سینماییش حضور داشته و سینمای حاتمی را یک سینمای منحصر به فرد ساخته است. برخی ازاین دیالوگ های ماندگار عبارتند از:

فیلم "مادر" «تلخی با قند شیرین نمیشه، شب رو باید بی‌چراغ روشن کرد» فیلم "کمال الملک" دیالوگی از زبان مظفرالدین شاه «همه چیزمان باید به همه چیزمان بیاید» فیلم "سوته دلان" «همه عمر دیر رسیدم» فیلم "سوته دلان" «ساعت زنگ زده دیگه زنگ نمیزنه، چون زنگاشو زده» فیلم "مادر" «خورشید دم غروب، آفتاب صلوة ظهر نمیشه» و دهها دیالوگ ماندگار دیگه


معرفی فیلم

حسن کچل اولین فیلم سینمایی علی حاتمی است. او این فیلم را در سال 1348 کارگردانی کرد. او در این فیلم، علاوه بر کارگردان، نویسنده فیلم نامه و سراینده اشعار نیز بود.

این فیلم در حال و هوای ایران قدیم ساخته شده و بصورت آهنگین (موزیکال) می باشد. از آنجا که فیلم حسن کچل آغاز راه علی حاتمی است، این فیلم از جهاتی قابل تامل است. علی حاتمی در طول دوران کارگردانی خود به مسائل بسیار مهمی در فرهنگ و اخلاق ایرانی پرداخت و به گفته ای، یک دوره از ادبیات را با فیلمهایش مرور کرد و فیلم حسن کچل به مثابه مقدمه ای فوق العاده برای این کتاب ادبیات است. علی حاتمی در هر فیلمش، جدای از داستانی کلی که کم نقص است، نکته ای اساسی در اخلاق را موضوع فیلم قرار میدهد، و نگرشهای فرهنگ عامه را در مورد آن به نقد میکشد، و در انتها - در اغلب فیلمهایش - نگرش صحیح به آن موضوع را به مخاطبین نشان میدهد. از آنجا که اخلاق در سایه ی غایات معنی پیدا میکند، پیش از وضع هر قانون اخلاقی، میبایست علت و غایت آن قانون تبیین شود. دغدغه علی حاتمی در فیلم حسن کچل تبیین و نشان دادن این غایت است و همچنین ارائه معیاری برای تمییز خوب و بد. در این باره در ادامه صحبت خواهد شد.



          

ادامه مطلب ...

صرفا جهت یادآوری..

سلام...

امروز گوشی من دیلینگ و دولونگ صدا میداد ک خانوم جهان فردا باید بیایم واسه تقسیم بلیتا؟؟؟

چه ساعتی؟؟؟خودتم هستی؟؟؟بلیت ب منم میرسه؟؟؟


فک کنم بعد از وبلاگ من شدم اطلاعات کانون..


دیدم آقا گوشی خودم و گوشی اینترنشنال بابامم دیگه جوابگوی این همه پیام و سوال نیست..

گفتم بیام یه بار دیگه اینجا یادآوری کنم تا اگه کسی یادش رفته یادش بیاد...


فردا سه شنبه 11 بهمن ساعت 12 قرعه کشی و تقسیم بلیت توی کانکس انجام میشه...

جهت اطلاع در مورد اینکه آیا بلیت بهتون تعلق میگیره یا نه به پست حق بلیت دارها یه سری بزنید


توجه:

بلیت به افرادی تعلق میگیره که حداقل دو جلسه از 4 جلسه ی گذشته حق رای داشتن..


هرکسی هم اعتراض داره به موضوع حق رایش توی این 4 جلسه و به تبع اون حق بلیتش فردا سعی کنه 11 کانون باشه تا به بررسی حق رایش بر اساس دفتر احراز حق رای بپردازیم


ارادت




دیالوگ های ماندگار

میگن این دیالوگا جزو دیالوگای ماندگار سینمای ایرانه...
البته میگن....


سلامتی سه تن ... ناموس و رفیق و وطن ... سلامتی سه کس ... زندانی و سرباز و بی کس ... سلامتی آزادی ... سلامتی زندونی های بی ملاقاتی ....
[ اعتراض - مسعود کیمیایی ]

اگه رضایت دادی که دادی وگرنه من میمونم و تو و یه ضامن داره انقدری...
[ گوزن ها - مسعود کیمیایی ]

هی گفتی می گیرمت. ای تف به این لغت می گیرمت. کی رو می گیری؟ چی رو می گیری؟ من اگه بخوام شوهر کنم، من می گیرمت.
[ حکم - مسعود کیمیایی ]


آفرین...آفرین... کریم آب منگل با ما... امیر نظام با تو... می شناسیش... قصه ی او را کوتاه کن... مایلیم ناموس ملت را به دست تو بسپاریم!
[ ناصرالدین اکتور سینما - محسن مخملباف ]


سر شام گریه نکنید، غذا رو به مردم زهرنکنین. سماور بزرگ و استکان نعلبکی هم به قدر کفایت داریم. راه نیفتین دوره در و همسایه پی ظرف و ظروف.آبروداری کنین بچه ها،نه با اسراف. سفره از صفای میزبان خرم می شه،نه از مرصع پلو. حرمت زنیت مادرتون رو حفظ کنین. محمدابراهیم،خیلی ریز نکن مادر،اون وقت می گن خورشتشون فقط لپه داره و پیاز داغ
[ مادر - علی حاتمی ]

کاش این دنیا هم مثل یک جعبه موسیقی بود،همه صداها آهنگ بود، همه حرفها ترانه
[ دلشدگان - علی حاتمی ]


با زخم باید ساخت طول میکشه ولی خوب میشه
[ سگ کشی - بهرام بیضایی ]

اونکه شتر رو برده بالای بوم، می دونه چه جوری اونو بیاره پایین
[ حکم - مسعود کیمیایی ]

ما یه سر خاک و فاتحـه باس بیایم... که خب اونم میایم ... فاتحه اش رو هم میشه از همین راه دور پیشکی حـواله کرد..! ...(با دست محکم میزنه تو پیشونیش!شق!) فـاتــحــه..!!
[ مــادر - علی حاتمی ]

(زن به عباس میگه: که شما بعد از جنگ کلی امتیاز گرفتید ... عباس هم جواب میده): ما وقتی جنگ شد داشتیم تو مزرعه مون کار می کردیم با تراکتورمون ... وقتی هم که جنگ تموم شد برگشتیم همون مزرعه بی تراکتور!

[ آژانس شیشه ای - ابراهیم حاتمی‌کیا



ادامه مطلب ...

به تقلید از آقای ارشادی...

ورود نخستین دستگاه سینماتوگراف به ایران در سال 1279 هجری شمسی توسط مظفرالدین شاه سر آغازی برای سینمای ایران به حساب می‌آید، هر چند ساخت اولین سالن سینمای عمومی تا سال 1291 اتفاق نیفتاد.

تا سال 1309 هیچ فیلم ایرانی ساخته نشد و اندک سینماهای تاسیس‌شده به نمایش فیلم‌های غربی که در مواردی زیرنویس فارسی داشتند می‌پرداختند. نخستین فیلم بلند سینمایی ایران به نام «آبی و رابی» در سال 1309 توسط اوانس اوگانیانس، با فیلمبرداری خان بابا معتضدی ساخته شد.

اولین فیلم
«آبی و رابی»  در سال 1309 به کارگردانی اوانس اوگانیانس ساخته شد، تهیه‌کننده آن ساکوارلیذره بود و فیلمبردار آن خان بابا خان معتضدی. این فیلم سیاه و سفید و صامت بود و ماجراهای خنده‌دار دو مرد بلند وکوتاه در موقعیت‌های مختلف را روایت می‌کرد. فیلم روز جمعه 12 دی 1309 ساعت دو بعد از ظهر در سینما مایاک به نمایش درآمد.

«آبی و رابی» پانصد و شصت تومان خرج برداشت و حدود هفت هزار تومان عاید اوگانیانس کرد. بخشی از این فیلم کمدی را حرکات دو مرد کوتاه و بلند مضحک تشکیل می‌داد و بخشی از آن نیز نقاشی بود، «آبی و رابی» براساس فیلم «پات پاته شون» دانمارکی ساخته شده بود.



"تهرون؟ تهرون، تهرون که میگن قشنگه ولی آدماش بده..." !

اصلاحیه:"تهرون؟تهرون....تهرون که میگن شهر قشنگیه ولی مردمش بدن"

اولین فیلم ناطق

فیلم «دختر لُر» محصول استودیو امپریال فیلم (بمبئی) به تهیه‌کنندگی اردشیر ایرانی و فیلمنامه و کارگردانی عبدالحسین سپنتا اولین فیلم ناطق سینمای ایران است. در این فیلم روح‌انگیز کرمانی (سامی‌نژاد) و عبدالحسین سپنتا، نقش‌های اصلی را بازی می‌کردند. فیلم سیاه و سفید بود و داستان جعفر و گلنار را روایت می‌کرد که به دنبال علاقه‌ای که بهم پیدا می‌کنند شرارت را در یک منطقه از بین می‌برند.

تهیه فیلم هفت ماه طول کشید و در دی ماه 1312 در دو سینمای مایاک و سپه به روی پرده رفت. این فیلم در هند فیلمبرداری شده بود.





                                                                                           منبع:خبر آنلاین