کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

دیدار نزدیک از نوع سوم

اولین برخورد موسوی با امور فرهنگی امروز رخ داد 

موسوی با یه کیبورد در مقابل خانم برزگر ایستاد و سعی کرد که با نت های موسیقی ارتباط برقرار کنه 

تا اندازه ای موفق بود 

من هم یه توضیحات مختصری درمورد اوضاع و احوال کهکشان ناشناخته اوکالجیلاش بهش دادم... 

و بدین سان اولین گام موسوی در اولین مدیریت پروژه یه اکران خصوصیش برداشته شد. 

دوستان منتظر اکران خصوصی فراشاهکار «بازگشت» توسط موسوی باشند... 

شکور

انتخاب مدیر مالی

والا فکر کنم دبیر سرش شلوغه  

و کس دیگه ای هم حواسش نیست 

برا همین من آرا رو شمردم  

و آرای ارائه شده برای انتخاب مدیر مالی به این شرح هست: 

 

تعداد آرای موافق آروین پارسا:۵ رای (بدون احتساب رای موافق خانم وفایی) 

تعداد آرای موافقین سیما ترابی:۴ رای 

  

افرادی که رایشون رو شمردم: 

رامین 

مردیها 

فرامرزی 

جهان 

شکوری 

ایرانی
شالیکار 

حنانی 

پیروزبخت 

  

افرادی که رایشون شمرده نشد: 

وفایی 

 

 

مسئول احراز حق رای بفرمایند که آیا تمامی دوستان در فاصله ی زمانی 5/11 تا 12/11 حق رای داشته اند یا خیر؟

پیشنهاد میکنم دبیر گرانقدر و طویل، نام مدیر مالی رو زیر همین پست با یه رنگ خوشگل بنویسه... 

 

شکورم



فرامرز هستم

به این ترتیب اولین مدیریت مالی کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی تعیین شد:

آروین پارسا


شروع درد سر ها رو بهت تبریک میگم



زمان کاندیداتوری سمت مسئول اساسنامه

دوستان تا شنبه شب (ساعت 24 روز شنبه 15 بهمن) کاندید بشن... 

 

 

برای رای به اصل موضوع و مصداق هم باید به پست  

رای گیری وبلاگی - مسئول اساسنامه 

مراجعه کنید 

 

 

شکور

نقد به کانون و دبیر کانون

شاید عده ای ندونن ولی من تو انتخابات دبیری به فرامرزی رای دادم


همچنان به رایم معتقدم ولی همونطور که تو پست انتخاباتی ام نوشته بودم، نباید دبیر می شدم چون کسی رو مث خودم منتقد دبیر نمی بینم...


در همین راستا، بعد از چند بار صحبت با فرامرزی، به این نتیجه رسیدم که سلسله پست های مربوط به انتقاد به دبیر رو شروع کنم...باشد که شما هم آغازش کنید و اینطوری دبیرمون متوجه ضعف هاش بشه و برای رفعشون تلاش کنه...


من از همون اول شروع انتخابات، بعد از خودم، فرامرزی رو کسی میدونستم که نسبت به سایرین انطباق بیشتری با دکترین سابقم یعنی دکترین دبیر ایده آل داره...خداروشکر هنوز هم بهش معتقدم ولی همونطور که تو دکترین مذکور نوشتم، توقع نمیره که کسی پیدا بشه که انطباق کامل با ویژگی هایی که عرض کردم رو داشته باشه

عین عباراتم اینه : «میدونم که داشتن یه دبیر با تمام این ویژگی های ایده آل بسیار بسیار دور از واقعیته ولی فقط به نظر من باید بدونیم که دبیر ایده آل اینه و هرچقد مصداق خاص این سمت، به این ویژگی ها نزدیک تر باشه، دبیر بهتریه...»


ممد هم نقد هایی بهش وارده

ازین به بعد برای خودش این نقد ها رو اغلب به صورت مصداقی و موردی تو وبلاگ مینویسم

باشد که خداوند کانون را از شرش در امان نگاه دارد...



هدف من و علت اینکه جرئت نقد در وبلاگ رو به خودم دادم به این ترتیبن

اول، بازم مث سابق بر اصل آزادی بیان پافشاری کنم

دوم، یکی از محسنات ممد رو ،انتقاد پذیریش می دونم

سه، یکی از محسنات ممد رو این میدونم که اگه منطقی به صحبتی که من گفتم معتقد شد، برای حل مشکل مورد نظر، فکر و تلاش میکنه

چهار، دوس دارم رویه ای در کانون به وجود بیاد که همیشه دبیر یادش باشه از نظارت در امان نیست و این چماقی باشه بر سر دبیر که باعث بشه بیشتر به ارتقای خودش فکر کنه

 

 

البت من بعد از اینکه این نقد ها رو به دبیر نوشتم، به این فکر افتادم که کلا یه موضوع راه بندازم به عنوان «انتقادات و پیشنهادات»

 

یکی از اصولی که درمورد تکالیف دبیر بهش معتقدم اینه که دبیر، موظفه، تکرار میکنم، موظفه برای رفع خلاء های کانون تلاش کنه...(این امکان برای سایرین حق محسوب میشه نه تکلیف)

دارم درمورد مطلق «خلاء» حرف میزنم نه یه مورد بخصوص


با یه مصداق روبرو شدم

جلسه ی مربوط به تقسیم بلیط ها

و یه سری از این خلاء ها رو تو اون جلسه دیدم...ولی ممد رو ندیدم...


از قبل در دکترین ایده آل گفته بودم که یکی از وظایف دبیر اینه که وقتی میبینه همه چیز داره درست پیش میره، و بدون مدیریتش جریان خوب انجام میشه، دخالت نکنه تا ملت بتونن یاد بگیرن...

ولی اگه شرایط طوری بود که عدم دخالت و مدیریت دبیر داشت به موضوع و جریان لطمه میزد، و جریان هم مدیری نداشت (مثلا مدیر اجرایی یا مسئول سمت) این دبیره که باید خلاء مدیریتی رو پر کنه

باید نظم رو برقرار کنه

و ملت هم موظفن که با کمی صبر و حوصله حرفاش رو گوش کنن و اگه مخالف صریح مسائل مهم و قانونی نمی دونستنش، باهاش همکاری کنن...

 

عین متن من در این مورد تو دکترین دبیر ایده آل اینه:

«- این دبیره که باید بچه ها رو هماهنگ کنه که بتونن تصمیم بگیرن که چه باید کرد... نیازی نیست که مثلا مدیریت جلسه با دبیر باشه ولی اینکه بچه ها تصمیم بگیرن که این مدیریت جلسه چجوری رخ بده یا برعهده ی کی باشه، تکلیفی بر دوش دبیره

از طرفی من اخیرا به این اعتقاد رسیدم که دبیر حتی شاید گاهی بهتره که اصلا وقتی میبینه که بچه ها دارن کار خودشون رو میکنن، دخالت نکنه و بذاره مدیریت به صورت منطقی و خود به خودی رخ بده و اگه دید که یه جایی داره نظم و نظام به هم میریزه، اعمال مدیریت کنه... »

 

خوب به نظر من دبیر باید خلاء ها رو پر کنه (مگه داره خود به خود پر میشه و درست هم پر میشه)

تو جلسه ی تقسیم بلیط ها من خلاء مدیریتی دیدم

و جریان هم مدیر اجرایی نداشت (خانم محمد نزاد فقط تا گرفتن بلیط ها اختیار داشتن و بعدش دیگه هیچ کس برای انجام تقسیم مدیر نشده بود پس این جریان باید با مدیریت دبیر انجام بشه)

به نظرم بی نظمی حاکم بود

هم بی نظمی حاکم بود و هم بی توجهی به قانون

 


1-      بی نظمی


الف- شلوغی و این مسائل

خوب این انتقاد اول به بچه های کانونه

اینکه همگی دارن صحبت میکنن ولی اصلا نگاه نمیکنن که بابا برای راحت پیش رفتن کار ها باید یه نظمی داشت

و اصلا یادشون رفته که دبیر داریم برای همین مسائل

اما وقتی یه کلاس شلوغ باشه، ملت نمیان از بچه ها انتقاد کنن، بلکه از معلم انتقاد میکنن که چرا کلاسش اینطوریه...منم الان انتقادم به دبیره که چرا جلسه ی تقسیم بلیط ها اینقده بی نظم بود؟

چرا وقتی یه بلیط چرت کشیده شد، اختلاف شد که برای خانم عسگری برداشته شده یا خانم جهانی پور؟ چرا همه چیز شفاف نبود؟

هرچند عاملین این بی نظمی، ما اعضای کانون بودیم ولی اساسا دبیر رو مورد نقد قرار میدم که باید یه کاری میکرد که این بی نظمی رخ نده

 

 

ب- کوچیکی کانکس

وقتی دبیر میدونه که قراره چند نفر بیان تو کانکس، و مسئله هم مدیر اجرایی نداره، چرا حواسش به این مسئله نبود که جای دیگه ای رو برای ماجرا ترتیب بده؟

این حق همه اس ولی تکلیف دبیر

خلائی که در محدودیت مکانی حس کردم رو منتسب میکنم به دبیر

و این نقد رو بهش دارم که حواسش نبوده...

البت عذر «بی توجهی برای یه بار» به نظرم درمورد این مسئله قابل قبوله...

 

 

2-      بی توجهی به قانون


فرامرزی تو وبلاگ به شکل شفافی حتی نحوه ی تقسیم بلیط ها رو به رای رسونده بود

من دو نقد دارم

لحن و سبک صحبت دبیر طوری بود که من فکر کردم خودشم به چیزایی که داره میگه مطمئن نیست ولی وقتی الان به وبلاگ مراجعه کردم دیدم تمام حرفایی که زده رو به تصویب رسونده!!!!!! (حتی درمورد اینکه بلیط های انتهایی هم به کدوم یکی از اعضای کانون برسه هم دچار خلاء قانونی نبودیم چون تمام بند های رای گیری بر میگرده به بند دوم که محقین بلیط ها رو مشخص کرده!!!!)

میتونید به این دو پست مراجعه کنید:

رای گیری وبلاگی - نحوه ی تقسیم بلیت های جشنواره فجر

ماده ای پیشنهادی برای رای گیری نحوه ی تقسیم بلیط


ولی انتقاد اصلی من الان به بچه های کانونه

دوستان! ما مطابق با جلسه ای که در پست

«صورتجلسه ای از یک گردهمایی (15آبان)»

منعکس شده و من تو نظراتش نوشتم: «قرار شد که رای گیری ها تو جلسات رسمیمون باشه مگر در دو مورد
1-
موردی که با تصویب در جلسه ی رسمی، رای گیریش به وبلاگ محول بشه
2-
موردی که وقوعش بین دو جلسه بوده باشه که نشه (یا برای از دست نرفتن موقعیت نخوایم که) منتظر جلسه ی رسمی بشیم»

 

مطابق با پست هایی که ممد تو وبلاگ گذاشت و بهشون رای دادیم، شیوه ی تقسیم مشخص بود

با هیچ خلاء قانونی مواجه نبودیم

هیچ خلائی

ولی من در اوج تعجب دیدم که حتی چند تا از دوستانی که هنوز نظر مثبتشون به رای گیری دبیر، تو نظرات پست هست، داشتن برای مسئله ای مخالف با اونچه به رای رسیده رای گیری میکردن!!

این چطور ممکنه؟!


ما نه در محیط وبلاگ بودیم و نه در جلسه ی رسمی و با خلاء قانونی هم مواجه نبودیم، هیچ فورس ماژوری هم با وجود قانون مصوب، وجود نداشت

پس این حرکت یعنی چی؟


اینطوری میخوایم تابع قانون های مصوب خودمون باشیم؟!

یکی بیاد کلی فکر کنه، فک بزنه، با رعایت موارد انصاف به رای برسونه، بعدش بیایم فراموشش کنیم و چیز دیگه ای رو تصویب کنیم؟

به راحتی میخواستیم خلاف اونچه به تصویب رسوندیم، و خلاف منطق تقسیم بلیط ها، غایبین رو از حق بلیط سوم، محروم کنیم....!!!

آیا حق نمیدید کسایی که امروز تو کانکس نبودن، اگه این تصمیمات رو میگرفتیم، از دستمون شاکی می شدن؟

 

من قبول دارم که قسمتی از این «اشتباه گروهی» به خاطر عدم دقت به الفاظ و البته فراموشکاری بوده

کاملا با فراموشی، آشنام

ولی وقتی یکی داره داد میزنه که بابا ما مصوب کردیم و فلان است و بیصار، چرا (به قول شالیکار) «ان قلت» ها تموم نمیشه؟


جالب هم اینجاست که اون کسی که داره داد میزنه، کسیه که خودمون به عنوان دبیر انتخابش کردیم

سمتی که دقیقا برای همین مواقع بهش احتیاج داشتیم

من که سر در نمیارم!!!

باور کنید اگه اینطوری به قوانین و مصوبات خودمون پشت کنیم، تو مسائل حساس تر، جریان بیخ پیدا میکنه ها

من دیدم ها

تازه خوبه که دبیر، تو اون لحظه داشت داد قانون رو میزد نه داد نظر خودش رو...

 

من نمیدونم چرا جریان تقسیم بلیط ها اینطوری بود!!!

 


 

3-      یه نقد کوچیک دیگه


این یه نقد کوچیکه

دبیر گرانقدر بهتره که همه چیز رو مکتوب کنه تا فراموش نکنن

شنیدم که خانم باباگلی از قلمشون افتاده بود که مستقیما نقد به دبیر وارده که البته کاملا عذر «فراموشی» تو همچین مسئله ای به نظر من پذیرفته اس


 

4-      پیشنهاد:


پیشنهاد میکنم که دبیر متن مصوبه ی مربوط به جلسه رو با خودش بیاره که اینطور درگیری پیش نیاد و با یه سند مکتوب، دیگه ملت آروم بگیرن...

 

 

شکور منتقد

شکور پیرمرد

شکور ...

 

 

بلیط های کاظم فضلی

یه سری بلیط داره کاظم که اگه بخواید میتونید ازش تهیه کنید

مث اینکه از همه ی این بلیط ها دو تا دونه هست و اگه میخواید با تخفیف فروخته میشه

قیمتشون هم هست 3000تومن

دوستانی که طلبه ان، با کاظم فاضلی تماس بگیرن


09361191518




رای گیری وبلاگی - مسئول اساسنامه

در راستای دکترین ترس از آینده و اتفاقات جدیدی که میبینم داره دم به دم رخ میده، این مصوبه رو به رای شما میذارم:


اول: ببینید به خلق سمت «مسئول اساسنامه» رای میدید؟


دوم: ببینید با مصداقش هم موافقید یا نه؟ هر کس فکر میکنه که میتونه تو این سمت بهتر از من عمل کنه، کاندید بشه که اگه ماهیت سمت مورد تصویب قرار گرفت، اولین مصداق این سمت هم انتخاب بشه...:

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

اول: خلق سمت «مسئول اساسنامه» بدین شرح:


مسئول اساسنامه:

فردی است که با نگاهی قانونی میتواند در هرچه قانونی تر شدن کارهای اعضا مفید باشد، نگاه او کاملا اساسنامه ای (و در مواردی، نگاه به مصوبات مدت دار) است و با وظایف ذیل برای یک سال انتخاب میگردد


1- جمع آوری اصولی که برای درج در اساسنامه ی کانون مورد تصویب قرار میگیرد با درج زمان و مکان و نحوه ی تصویب(یعنی به صورت اینترنتی یا جلسه ی حضوری)


2- تذکر اساسنامه ای در صورت مشاهده ی هرگونه رفتار خلاف اساسنامه هم در وبلاگ و هم به شخص متخلف


3- موظف به ارائه ی نظر تفسیری در صورت سوال هر عضو کانون (این نظر صرفا نظر تفسیری است نه لازم الاتباع)


4- موظف به آمادگی در هر لحظه برای ارائه ی اصول تصویب شده (و در صورت امکان، مصوبات مدت دار)


5- پیشنهاد برای تصویب اصول جدید به ویژه در صورت ایجاد رویه های عملی خاص در موضوعات مشابه و همچنین ارائه ی پیشنهاد اصلاح اصولی که به نظر او مشکلاتی در تصویبشان وجود داشته است


6- موظف به اطلاع رسانی درمورد نظر خویش درمورد هر گونه مشکل در تصویب مشروع اصول اساسنامه

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

دوم: اولین مصداق این سمت:


کاندیداها:

1- عباس شکوری

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

دوستان تا شنبه شب (ساعت 24 روز شنبه 15 بهمن) کاندید بشن و از اون لحظه تا جمعه شب (ساعت 22 روز جمعه 21 بهمن) ، رای گیری انجام میشه...

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

توجه: فرق اصول اساسنامه با مصوبات مدت دار:

مصوبات مدت دار نمونه اش همین مصوبه ایه که دبیر برای نحوه ی تقسیم بلیط ها انجام داد یا اون جلسه ی پایانی ترم که خودم به رای رسوندمه

ولی اصول اساسنامه مسائلی هست که دوس دارم همیشه بر کانون حاکم باشن مثلا تفکیک پروژه ی شخصی با کانونی یا وظایف سمت مدیر مالی

 

 

شکور فرتوت

یه موضوع جدید: آخرین رای گیری ها

ازونجایی که امکان رای گیری وبلاگی به وجود اومده، با هماهنگی با دبیر تصمیم گرفتم برای اینکه بچه ها از اوضاع با خبر باشن و راحت تر بتونن تو رای گیری ها مشارکت کنن، موضوع آخرین رای گیری ها رو بذارم...

توجه کنید که نتیجه ی این رای گیری ها بعضا میتونه بره تو موضوع اساسنامه


شکور- مسئول وبلاگ

دکترین: ترس از آینده

 انتهای سال پیش من یه دکترین نوشتم با این مضمون: بوی بد بحران

تو اون دکترین من درمورد این گفتم که نگرانم

نگران اینکه سال بعد نیرو نداشته باشیم و نیاز داریم که یه کاری براش بکنیم

درمورد بحران نیرو گفتم و اینکه ما نیاز سریع داریم به یه کاری برای اینکه بتونیم این نیروهامون رو بیشتر و بیشتر کنیم

عده ی زیادی از اون پست استقبال نکردن

و ممکنه که الان هم گفته بشه که اگه کاری برای این قضیه نمیکردیم...اتفاقی که امسال افتاد، می افتاد...و بحران نیرو رخ نمیداد

به هر حال با اینکه کسی توجه خاصی به اون پست نکرد، با توجه به اینکه از ته دل به نگرانیم معتقد بودم و کانون رو به شدت در خطر میدیدم، روز معارفه با مدیریت فینی زاده متفاوت ظاهر شدیم و نتیجه ای رخ داد تا نگرانی من برای بحران نیرو، مرتفع بشه

بازم ادعا دارم که این روز معارفه بود که تونست باعث بشه اون ترس از بحران نیرو، به نتیجه ی تلخی نرسه...

 

 

و حالا نگرانی های دیگه ای وجود داره

دو نگرانی عمده

 

1- بحث عدم انتقال تجربه که قبلا بهش پرداخته بودم و نمیدونم چرا بازم کسی بهش  توجه چندانی نداره

2- بحث کانونیت کانون در سال آینده

اشتباه نشه...من به بچه های جدید معتقدم، نیروهای فوق شاهکاری همین امسال به کانون اضافه شدن

ولی فکر کنید سال بعد چه اتفاقی قراره بیفته

آیا واقعا نگران کننده نیست؟

ما از یه طرف با نیروهایی روبروئیم که تا حالا تو امور فرهنگی تک و تنها نبودن

تاحالا تنهایی ویدئو پروژکتور رو نصب نکردن

تاحالا تنهایی نرفتن دنبال گرفتن تالار

.

.

.

این از این طرف

از طرف دیگه فکر کنید اگرم داشته باشیم نیروهای فنی و مجرب و این حرفا

سال بعد آیا همگی حواسشون هست که کانونی که تا امروز رسیده به یه محیط دموکراتیک سوئیسی، حفظ بشه؟

آیا سال بعد اعضا از رای گیری خسته نمی شن؟

آیا سال بعد اعضا (بدون کسایی که ضعف های دیکتاتوری، بی قانونی، و حتی دموکراسی غیرسوئیسی رو تجربه کردن) به اینکه این همه قاعده و قانونگذاری و سلسله مراتب و تفکیک قوا و ... مسخره بازی بوده معتقد نمی شن؟

آیا سال بعد فکر نخواهند کرد که حرفایی که زمانی شکوری می زده یه سری چرت و پرت و توهم بوده؟

آیا فکر نخواهند کرد که شکوری تو توهم بوده؟

آیا گفته نخواهد شد که رای گیری برای خیلی از مسائل فقط برای اینه که رای گیری، مد شده؟

آیا به این معتقد نخواهند شد که اینهمه فکر سر قانونگذاری و این حرفا فقط وقت اعضا رو خواهد گرفت طوی که از اصل، جا بمونن...؟

.

.

به فرض که سال بعد هم اعضا به افکار من معتقد بمونن

آیا با به وجود اومدن مشکلات و شرایط جدید، امکان قانونگذاری هست؟

آیا میتونن بدون تجربه ی قانون گذاری، از صفر قانون بنویسن؟

آیا بدون اینکه تجربه ی چندین ساله از محیط های غیراداری داشته باشن، میتونن قوانینی بنویسن که نه افراط باشه و نه تفریط؟

آیا کانون به دیکتاتوری و یا برعکس به یه نوعی از آنارشیسم کشیده نمیشه؟

آیا از لفظ دموکراسی سواستفاده نمیشه؟

آیا به خاطر عدم تجربه در قانون نویسی، از قانون برای دیکتاتوری استفاده نمیشه؟

سال بعد آیا دبیر، مالک نمیشه؟

.

.

.

.

من نگرانم

بازم نگرانم

بازم دلشوره دارم

و بازم میخوام دنبال راه چاره بیفتم

به نظر من راه چاره هام هر از چند گاهی جواب میده

البت این یه ادعا بیشتر نیست و بچه ها حتی ممکنه که با تفحص در گذشته هم نتونن بالاخره ببینن راه چاره هام جواب داده یا نه...

به هر حال این بار هم اومدم که دنبال راه چاره بگردم...

به نظر من باید برای جلوگیری از وقوع احتمالاتی که در بالا گفتم، تمام سعی رو کرد

برای احتمال اول (درمورد مسائل فنی) که خودم آستین بالا زدم و حداقل موسوی و فلاح رو میخوام تا یه جایی برسونم

درمورد بحث های بروکراتیک هم از دبیر میخوام که یه فکر خلاقانه کنه

باید احتمال وقوع این احتمالات ناجور رو پایین آورد

و به نظر من، عملیاتی ترین راه، و ممکن ترین راه، برای رفع نگرانی های بعدیم (در حیطه ی کانونیت کانون) در حال حاضر، دو چیزه: قانونگذاریه و عملیاتی کردن قانون

تا امروز به شیوه ی کامن لا و انگلیسی، قانون نگاری کردیم

البت بعضا شیوه های انگلیسی و فرانسوی رو ترکیبی جلو رفتیم

ولی داره دیر میشه

داریم به انتهای سال نزدیک میشیم

داریم به بیابون قانون میرسیم

داریم به زمانی میرسیم که جوونا مجبور میشن خودشون گلیم خودشون رو تک و تنها از آب بیرون بکشن

قصد دارم سعی کنم از امروز، جوونا رو برای سال بعد کمک کنم

کمک من، به عقل من، به نظر من، در حیطه ی قانونگذاریه

پس سلسله قانون هایی که به نظرم نیازه که خلق بشه رو به رای شما میرسونم

امیدوارم که با بحث و نظر و تغییرشون باعث بهتر شدنشون بشید و بعدش هم بهشون رای بدید...

بازم شعارم رو تکرار میکنم

قانون بد بهتر از بی قانونیه

(بی قانونی همون خلاء قانونه)

پس پیشنهاد من رو بپذیرید و اجازه بدید تا انتهای سال قوانین اساسی کانون رو وضع کنیم....

 

 

شکور مضطرب مصمم

یه تذکر اساسنامه ای

این مصوبه تو صورت جلسه ها اومده ولی تو بخش اساسنامه نیومده برای همین من اینجا مینویسمش تا بتونم تو موضوع بندی بیارمش تو بخش اساسنامه

دوستان توجه کنن

مطابق با بند اول پست

تکمیل صورتجلسه ی خانم سلیمیان

قید «عدم امکان رای گیری وبلاگی توسط هرکس» که درجلسه ی دوشنبه ای که من نبودم و به مدیریت فرامرزی انجام شده بود، تا وقتی که ما رو دچار مشکل نکنه برداشته شد


جلسه ای که من نبودم هم هست:

صورتجلسه ی 23 آبان



شکورم

خوابگاه بچه ها-3

نامه، مکتوب و به امضای دبیر کبیر درااااااز مزین گشت و در اختیار کارشناس کانون ها قرار گرفت...

باشد که پیگیری ها منتج به نتیجه گردند

شکور

اعلام فعالیت وبلاگ

مسئول سمت ارتباطات اینترنتی حرف میزنه...


خانم حنانی به شدت در این قسمت فعال هستند...

همین و لاغیر

شکور

خوابگاه بر و بچز

برای بار سوم در راستای مطلب تصویب شده درمورد خوابگاه سه عضو کانون از طرف دبیر به دفتر دکتر کاظمی رفتم که بالاخره موفق شدم صحبت کنم...

قرار شد که دبیر نامه ای بنویسه و دکتر هم با آقای معمار (مدیر خوابگاهها) یه تماسکی بگیرن



شکور

موضوع جدید: گزارش فعالیت

ازونجایی که مطابق با اساسنامه، یکی از معیار های ورود به نهاد تصمیم گیری، فعالیت هست، و همچنین الزام مدیران اجرایی و مسئولین سمت ها به اعلام گزاش فعالین، برای راحت تر شدن تشخیص فعالین از روی گزارشات ثبت شده در وبلاگ، این موضوع رو به موضوعات وبلاگ اضافه کردم


لذا پیشنهاد و خواهش میکنم همه ی کسانی که مطابق با این وظیفه ی اساسنامه ای میخوان در وبلاگ فعالیت خود یا دیگری رو اعلام کنن، زیر قسمتی که پست رو مینویسن، تو موضوع بندی، موضوع «گزارش فعالیت» رو برای پستشون انتخاب کنن تا مسئول احراز حق رای راحت تر بتونه به کارش برسه...


شکور - مسئول وبلاگ

فک نکنم بشه به این گفت گریم

شکورم

.

.

فیلم که مشخصه

کسی بازیگرش رو میشناسه؟

.

.

گره کور-2

مطابق با تکلیفی که تو آخرین جلسه ی سال (اصلاح: آخرین جلسه ی ترم) بر دوشم گذاشته شد:

دوستانی که بحث فیلمسازیشون به جاهای درست درمون رسیده و داره دیگه ساختش قطعی میشه توجه کنن...

من دارم دوشنبه (و اگه نشد سه شنبه) میرم برای صحبت با دکتر درمورد امکان ساخت این فیلم از طرف کانون فیلم...

این یه پروژه ی ساخت فیلم از طرف کانونه

اگه بشه که امور فرهنگی علاوه بر ساپورت حقوقی، ساپورت مالی هم بکنه، ایشالا ساخته میشه...


شکور

مدیراجرایی و کارگردان گره کور

مهلت در حال اتمام است

در راستای حفظ بیشتر امنیت وبلاگ مطابق با پست

اتفاقی جدید در وبلاگ...قابل توجه همه ی پسورد داران

8 روز دیگه پسورد کنونی وبلاگ تغییر میکنه

دوستانی که مجوز پست گذاشتن از من گرفتن زودتر تو همون لینک بالا ایمیل هاشون رو بذارن تا براشون دعوت نامه فرستاده بشه


نگی نگفتیها

.

.

.

شکور-مسئول وبلاگ

رای به مدیر مالی

به رای دادن ادامه بدید ملت


برای دادن رایتون به  

رای گیری وبلاگی - مدیر مالی 

مراجعه کنید


با اینکه بالا میبینید ولی...شکورم