کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

من میلیونر نیستم!

در ستایش و نقد نگرش جوامع پسالیبرالیسم اقتصادی نسل اول به سینمای صنعتی  یا "من میلیونر نیستم!"


بنابر اعتقاد عده ای از کارشناسان،هر "موسیقی تصویر" می تواند خود یک فیلم کوتاه قلمداد شود و به نوعی در دسته بندی فیلم های موزیکال قرار گیرد،گرچه همین نظر نیز محل بحث است،البته شاید این تنها یک توجیه برای پرداختن به مسئله ی موزیک ویدیو ها باشد!


به قلم محمدمیلاد خانی

 

 تهیه ی موسیقی تصویر یا همان موزیک ویدیو،از پدیده های دهه های پایانی قرن بیستم می باشد،جایی که شاید فعالان عرصه ی موسیقی به این نتیجه رسیدند که تنها "صدا" نمی تواند منتقل کننده ی مقصودشان باشد یا دست کم،منتقل کننده ای ناقص خواهد بود.اگر از منظر خروج موسیقی های قرن بیستم از قالب کلاسیک به این قضیه نگاه کنیم،پر بیراه هم نمی گویند!

موسیقی عصر جدید،موسیقی ای همراه با ترانه بود و شاید این ترانه بود که دسته بندی را به موسیقی غالب می کرد.ترانه ها دنیای جدیدی را پیش روی موزیسین ها گذاشتند ، و آن ، خط و سیر داستانی بود.شاید بتوان گفت وجهه اشتراک موسیقی و سینما در اینجا،همان خط داستانی است،و همین خط داستانی،موسیقی ها و ترانه ها را به سمت تصویری شدن سوق میدهد.

اما این پدیده،همانند بسیاری پدیده های دیگر،هرچند دیرهنگام،وارد ایران شد و هنرمندان به دنبال القای خطوط داستانی خود به این وسیله بودند.

شاید بتوان از جمله پیشگامان نوپا و مدرن موزیک ویدیو در ایران را ، برادران خسروی دانست.دو برادری که بارها و بارها به تقلید صرف از موسیقی مردم پسند غربی و وارد کردن آن به فضای جامعه ی سنتی و دینی ایران شده اند،این بار نیز در موسیقی تصویر هایی که از کار های خود تولید کرده اند،مصون از نقد نمانده اند.اگرچه در کنار برادران خسروی،به مرور سایر خوانندگان پاپ و بعضا راک و حتی سنتی(همایون شجریان و سهراب پورناظری) به خود جرئت تولید محتوای تصویری دادند و در این میان شاید بتوان همایون شجریان را به عنوان فردی مبدع قلمداد کرد.

از ویژگی های دیگر ورود تصویر به دنیای موسیقی، میتوان به تصویر سازی بر اساس نت ها اشاره کرد.موسیقی نیز همانند کتاب میتواند در تخیل و تصویر سازی به ذهن بشر کمک شایانی بکند اما انچه که باعث لوث شدن تصویر سازی های انتزاعی و بدیع فردی می شود،ساختن ویدیوی یک موزیک خواهد بود،درست همانند بلایی که سینما بر سر رمان ها آورد!

از بحث های چالش برانگیز تعارض تصویرسازی های انحصاری و تخیلات بی پایان مخاطب که بگذریم،تولید محتوای تصویری برای موسیقی ها نیازمند رعایت فنون و ظرافت های خاصی است.ظرافت هایی که بعضا در نمونه های امریکایی به خوبی یافت می شوند.اما در ایران،همانطور که پیشتر اشاره شد،همچنان آفت(یا چالش) تقلید وجود دارد.با این حال نمیتوان از محدودیت های موجود در جامعه ی خاص ایران نیز صرف نظر کرد،محدودیت هایی که برخی از هنرمندان نتوانسته اند بخوبی از آن بهره ببرند و ناشی گری هایشان در امر تولید محتوا آشکار است.اما شاید بتوان گفت همچنان، این برادران خسروی هستند که توانسته اند بخوبی این محدودیت ها را به فرصت تبدیل کنند و با در نظر گرفتن تمام سختی های کار،همچنان محتوایی درخور توجه،هرچند تقلیدی ارائه دهند.

این مطلب تنها کوششی هرچند مختصر بود برای آغاز بحثی در ارتباط موسیقی و سینما در عرصه ی هنر به مثابه صنعت.و این داستان همچنان ادامه دارد.

نظرات 3 + ارسال نظر
محمد گلخندان سه‌شنبه 14 دی 1395 ساعت 20:01

به جناب خانی:
ببخشید، واضح ه که شما خیلی اطلاع از تاریخ "موسیقی" ندارید. این که موسیقی در قرن بیستم از شکل کلاسیکش خارج شد! اصلا مفهوم نیست که این موضوع به فهم نادرست شما به "موسیقی" برمیگرده. موسیقی سه دسته ست: فولک، هنری و پاپ. کلاسیک جزیی از موسیقی هنری محسوب میشه و هیچ گاه از جایی خارج نشد. منظور شما موسیقی پاپ یا مردم پسند است. موسیقی مردم پسند و زیر شاخه هاش در سیر موسیقی مبتذل ترین و سطحی ترین شکل موسیقی اند و اصولا این موسیقیِ "کودکانه" رو جدی حساب نمیکنن. هیچ موزیسین جدی و هنری قرن بیستم تا جایی که من میدونم احتیاجی به موزیک ویدیو نداشته و نساخته. روایت در موسیقی هم به بهترین و هنجار ترین شکلش در موسیقی کلاسیک و رمانتیک مخصوصا اوپرا های این دوره حظور داشته و اصلا یه وجه و نقطه عطف تاریخ موسیقی از کلاسیک تا مدرن دوری از مسیله "زبان" ه.
بله در موسیقی پاپ که منظور شماست، ساخت موزیک ویدیو خیلی اهمیت داره ولی باز میگم این بحث رو به موسیقی جدی و هنری تعمیم ندید.
بحث زیاده علاقه داشتید رجوع کنید به درس گفتار شش قسمتی " پرسش بی پاسخ, فونولوژی موسیقی" لیونارد برنشتاین در دانشگاه هاروارد, سال 1973. (ببینی روایت موسیقی رو بهتر میفهمی)
انقلاب راک برنامه تلویزیونی لیونارد برنشتاین در سال 1967. (در پاسخ به اینکه چرا راک و بیتلز موسیقی کودکانه ای دارند)
و نظرات موزیسن ها و منتقد هایی مثلا استراوینسکی در کتاب "بوطیقای موسیقی" یا مصاحبات جان کیج و ...

قریشی سه‌شنبه 14 دی 1395 ساعت 20:13

میلاد خانی تو کجایی اصلا معلوم هست مشتی ؟
بیا این سوغاتی بوداپستت رو بده . ثواب داره

خانی سه‌شنبه 14 دی 1395 ساعت 23:41

به اقای گلخندان:
ممنون از راهنمایی های شما.حتما مطالعات و اطلاعاتم رو تصحیح خواهم کرد.
به جناب قریشی:
دلتنگ تانیم ای سردار

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد