کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

خاطرات / اخبار

یادم می آید دکتر کاظمی، دیگر هر وقت چشمش به من می افتاد، خنده اش می گرفت...

آخرین بار فکر کنم حدود یک سال پیش بود... به عنوان مدیر فرهنگی پردیس عباسپور، در ساختمان معاونت فرهنگی در جلسه ای شرکت داشت. من را که دید زد زیر خنده: «تو نمیخوای بری پسر؟»... من را که می دید، همیشه این جمله را می گفت...

وقتی دکتر کاظمی می رفت، دکتر صالحی، شاداب تر و خندان تر از دکتر کاظمی آمد. یادم نمی رود روزی که سمت مدیریت فرهنگی قرار بود بین این دو جابه جا شود... گرگیجه گرفته بودم.[1]

بعدها، دکتر صالحی زاده با آن روحیه ی شاداب و طنز، مسئول روابط عمومی دانشگاه شد... و حالا این دکتر کاظمی است که این پست را از دکتر صالحی تحویل می گیرد...

داستان این جابه جایی ها داستان جالبی است... یکی که دوستش داری بعد از مدتها در جایی که ربطی به چیزی ندارد، باز پیدایش می شود. و بیشتر می فهمم که واقعاً زمین گرد است.

خلاصه که همانطور که دیروز خداحافظی کردیم، امروز، سلام دکتر جان. من هنوز اینجام!  [2]


 [1] برای بحث گرگیجه،  به این پست مراجعه کنید

[2]  مخلص کلام اینکه در رابطه با تالارهای ابوریحان و مولوی، ازین به بعد باز با دکتر کاظمی کارگر که خاطرات خوبی ازشون داریم، مواجهیم. ایشالا که مثل سابق، گل باشن و تغییر نکرده باشن.

نظرات 6 + ارسال نظر
سمانه سرداری شنبه 10 مرداد 1394 ساعت 22:37

محمدمهدی رسولی یکشنبه 11 مرداد 1394 ساعت 08:07

تو پیش تولید تردید ابدی بود ک رفتن انگار . . .
منم اون عکس رو امضا کردم

زرگر یکشنبه 11 مرداد 1394 ساعت 19:35

دکتر کاظمی،تو هفته فرهنگ عکست رو دیدی تو عکسای دسته جمعی، گفت این هنوز هست؟ گفتیم اره، گفتید اون ماطیک رو من این رو سیاه کنم تو عکس

عطار یکشنبه 11 مرداد 1394 ساعت 21:07

کاظم فاضلی دوشنبه 12 مرداد 1394 ساعت 09:39

مریم حیدری سه‌شنبه 13 مرداد 1394 ساعت 21:08

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد