کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

حوصله ام سر رفته بود اعتراض کردم !

این نوشته قسنتی از مصاحبه محمد شیروانی با پرویز جاهد است . این مصاحبه را وبسایت یورو نیوز منتشر کرده . 

پاساژ محترم هنر و تجربه  پس قرار است کدام هنر و کدام تجربه را نشان دهد/یکى از فعالان این عرصه به ما پیشنهاد داد تا تعدادى از فیلمهایمان را در بستهبندىمشترک همراه چند فیلم درجه سه هندى منتشر کند/بهترینهاى سینماى ما هنوز نیامده‌اند. بهترینفیلمها شاید در هاردها و کلهها معطل ماندهاند/طبیعى‌ست هر حرکت آلترناتیوى روزى به جریانِ اصلى بدل خواهد شد...

به عنوان یک فیلمساز تجربی، موقعیت سینمای تجربی(اکسپریمنتال) در ایران را چگونه ارزیابی می کنی؟ تا چه حد واقعی و جدی است و با معیارهای سینمای تجربی جهان همخوان است؟ برخی ها فیلمی مثل «ماهی و گربه» را فیلمی تجربی می دانند در حالی که ماهی و گربه به رغم آونگاردیسمی که در آن است و جسارت های فرمی، فیلم تجربی به مفهوم واقعی کلمه محسوب نمی شود. در حالی که فیلم «لرزاننده چربی» تو یا «صحنه های خارجی» علیرضا رسولی نژاد و برخی فیلم های کوتاه ایرانی که من دیده ام به مفهوم سینمای اکسپریمنتال نزدیک ترند.

محمد شیروانی: «فیلم تجربى یعنى مطلقا آزاد اما سینماى جریان اصلى به خاطر آن وجه غالب صنعتى و مارکت اش کمتر اجازه تجربه گرایی و رفتار آزمایشگاهى را به کارگردان فیلم می دهد و صرفاً براساس روایت و متن شکل می گیرد. امروز در ایران تنها ویدئو آرتیست ها هستند که فرصت پیدا مى کنند تا تجربه هاى آزمایشگاهى داشته باشند. به همان اندازه که سینما و ساز و کار سرمایه و مخاطب بازدارنده است، ویدئو آرت، مدیوم آزادى ست. ویدئو آرت لزومى ندارد الگوی «شروع، وسط، پایان» را که همه از سینما توقع دارند رعایت کند. در ویدئو آرت، تعلیقى شاعرانه را تجربه مى کنیم که گذشته و آینده در آن از نظر بُعد زمانى بى معناست و ما را در زمان حال نگه می دارد. اما چرا از فیلم هاى کوتاه ایرانى حرفى به میان نمى آورم، فقط بخاطر اینکه در ده سال گذشته ساختار فیلم هاى کوتاه، حرفه اى شده و بیش از پیش لباسى را به تن کرده تا خوشامد سینماى اکران باشد در صورتی که فیلم تجربى، قراردادهاى سینمایی را به چالش می کشد و به آن پایبند نیست. شاید عنوان سینماگر تجربه گرا را بخاطر کاراکتر بازیگوش و برخى از کارهایم به من نسبت می دهند وگرنه معتقدم بخشی از فیلم هایم متمایل به سینماى روایتگر است و مطلقاً تجربى نیستند.
و حالا شهرام مکرى. او بسیار باهوش، بسیار اهل تعارف و مردم دار است. او سینه فیلی (cinéphile) است که مهندسی ژانر می داند و تم  

 زندگى فیلم هایش بازى با زمان است و بیشتر فیلمسازى است متعلق به ژانر معمایی و با ذهن ریاضى وارش گیم می سازد. قبل از اکران عمومى فیلمش، در وُرک شاپ سینماى آلترناتیو بعد از اینکه «ماهى و گربه» را دیدیم مثل یک دوست راستش را به خودش گفتم. مشکل اینجاست که اینجا همه اهل تعارفند و کسی راستش را نمى گوید. وجودش براى من که مغتنم است.»

در این سال ها برخی از فیلمسازان در اعتراض به شرایط فیلمسازی در ایران، کشور را ترک کرده اند و به فعالیت فیلمسازی در خارج از ایران ادامه داده اند. به نظرت آنها توانسته اند موقعیت و اعتبار گذشته خود را در کشورهای دیگر حفظ کنند؟

محمد شیروانی: «همه حق انتخاب دارند.اما تجربۀ رفته ها اعتماد به نفس فیلمساز ایرانى را از او گرفته است. مهاجرت، شجاعت دوباره از صفر شروع کردن مى خواهد و یک فیلمساز مهاجر ایرانى که از خاورمیانه اى اگزوتیک و مسلمان آمده به مراتب کارش سخت تر است. او محکوم است که خاورمیانه اى بماند. او نه تنها خانه و کاشانه اش را ترک گفته بلکه امتیاز نیاز اورینتالیستى غرب را نسبت به سینمایش از دست داده است. اجازه بده از یک بِرَند موفق ایرانى خانم شیرین نشاط مثال بیاورم. یک بار به اتفاق ایشان براى یک برنامه افتتاحیه به موزه هنر مدرن نیویورک رفتیم که ایشان با یکى از عکس هاى فیلم «زنان بدون مردان» در آن نمایشگاه گروهى زنان هنرمند شرکت کرده بود. عکس درخشانى بود اما موزه از او خواسته بود تا یکى از زنان الله اش را جایگزین کند. حالا آیا موزه هنرهاى مدرن نیویورک، کلاسیک شده بود یا آن اثر با سیماى بِرَند شدۀ شیرین نشاط همخوانى نداشت یا موزه مى خواست هواى مخاطب هاى مسلمانش را داشته باشد که انتظار ندارند از هنرمند مسلمان خاورمیانه اى چنین اثرى ببینند. به نظرم هر سه این ها بود. سانسور غرب، نرم تر است و به  تو لبخند مى زند. فیلم هاى من على رغم حضور در بیش از ٤٠٠ رویداد بین المللى، به دلیل اگزوتیک نبودن، اورینتالیست ها را اقناع نمی کند و در داخل نیز فاقد اولویت هاى مدیران فرهنگى است. یا من باید کوتاه بیایم یا من…»

تحولات تکنولوژیک و دیجیتال، تاثیر زیادی بر روند فیلمسازی گذاشته و درک سابق از تولید و عرضه فیلم ها را تغییر داده است. به نظرت با وجود این تغییرات، دولت می تواند مثل سابق کنترل خود را بر سینما و فیلمسازان مستقل اعمال کند؟

محمد شیروانی: «هر چیزى که نو نشود ناکارامد است حتا سانسور



ویرایش موارد خاص توسط نگارنده - 16 تیر - ساعت 1:50 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد