کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

یاران قدیمی (باهم) انقلاب می کنند اما سازش نه !


برای نوشتن این پست چند روزیست که فکر کرده ام . اما مدام دست از پا شکسته دو جین کلمات پشت سر هم ردیف شده را قلع و قمع کردم .

اما نظر امیر حیدری تیر اخری بود بر سر دوراهی انتشار و یا عدم آن .

می نویسم ، نه محض درد دل . . .

می نویسم تا سکوت من بهانه ای نشود برای اشاعه ی ذهن معاند برای تحریف (واقعیتی) که وجود ندارد و تحریک اذهانی که از  همه جا بی خبرند



  هرچند معتقدم که وبلاگ مکان مناسبی برای این قبیل گفتمان ها نیست اما گریزی نیست جز به اشتراک گذاشتن این پست

مسائل حاشیه ای را سنبل می کنم

یک پایان خوب منشا بسیاری از اتفاقات مهمی بود در تاریخ زندگانی من

پروژه ای نفس و سخت گیر که شروعش یک جسارت عظیم بود برای من و به پایان بردنش ممکن نبود جز تیم خوب تولید .

جدای آن چه که امروزه اتفاق افتاده ، سرآمدان این جریان جهانی پور ، مرادپور،رسولی،عطار پور و رضایی (بابک) بودند .

در راستای کار اضافه شدن موقت شکور و حیدری نقطه قوتی بود برای تمام اعضای تولید .

اگر به آن روزها باز گردم ، همچنان سر تعظیم فرو خواهم آورد در قبال تمام اعضای درگیر در آن پروژه .

از همین جا دست تک تک دوستان امروز و دیروز و دوستان دیروز و معاندین امروز را می بوسم که خواهرانه _ برادرانه مرا در تولید این فیلم حجیم یاری نمودند .


بنده از کانون فیلم و مهم تر از آن اعضای آن نهایت مراتب قدر دانی و سپاس را دارم که نه تنها مرا در این جریان یاری دادند ، بلکه مرا شایسته دانستند و با موافقت همگانی افراد فیلم من استارت خورد . کانون را جای بدی نمی دانم بلکه مدیریت امور کانونی را تا حدی زیر سوال برده و می برم  که یک نظر شخصیست . (نگرشم در مورد کانون را بعدها مفصل بسط خواهم داد )


اما بهتر است بین تشکیک مدام وارد کردن به یک عضو و توهم توطئه داشتن در مورد آن ، اندکی مسائل را تفکیک دهیم .

ناچارا باید عرض کنم حتی قبل از بالا گرفتن بحث من در مورد اعلام نظر اعضا در مورد اعلام آمادگی قدکساز در جشنواره ی منحوس تارنتینو ، به عباس شکوری عرض کردم که در وبلاگی هیچ چیز بر زبان نخواهم آورد چرا که نمی خواهم رفاقت ها خدشه دار شود . حتی برای ادامه ی  در گروه وایبر به بحث پرداختم و  بالاتر از آن به طور شخصی با شکوری صحبت کردم .

شکوری در جواب گفت : امر کانونی و امر رفاقتی دو مقوله جداست و اگر کسی قرار باشد با بحث کانونی رفاقت را زیر سوال ببرد مطمعن باش که بین تو و او رفاقتی در میان نبوده است ( که همین طور هم شد )


اختلاف نظر همه جا وجود دارد . طبیعیست . اما این که کسی نظرش را بیان کند هرچقدر هم که عجیب به نظر برسد ، باید با یک نگره ی خود برتر بینی با هر نوع ادبیاتی او را مخاطب قرار داد ؟ ؟ ؟ فرانک نجاتی هم قربانی را خطاب قرار می دهد و امیر حیدری هم همینطور ! اما فاصله است میان این دو ! این کجا وآن کجا ؟

اآیا اساسا بیان مسائل شخصی بین قربانی-حیدری و یا زردکوهی-حیدری باید در وبلاگ کانون مطرح گردد ؟

منکر این نمی شوم که حیدری محبت ها فراوانی بمن داشته است اما با عرض پوزش باید بگویم که در هر رابطه ای هر امری دو طرفه است . رسولی که در جریان فیلمبرداری من یک ماه از زندگیش زد ، آمد ، ماند و بی منت چیزی نگفت

حال امیر حیدری نه تنها این مسائل را بر سر آدم می شکند بلکه وحشتناک تر از آن که این مسائل را در وبلاگ بیان می کند !!!

نه در این پست می خواهم در لفافه به مثابه عباس شکوری ( که هر وصفی را که تراوشات ذهن خود است به آدم منتسب می کند ) حیدری را بکوبم  و نه با ادبیاتی نظیر شخص حیدری  با او صحبت کنم .

بگذارید اگر من ادم (قدر ناشناسی) هستم خود اشخاص با شناخت درونیشان به آن دست پیدا کنند . . .


و صحبت نهایی : اگر از شرایط کانون راضی هستین که با توجه به اظهار نظراتتان زیر پست قربانی همینطور بوده است از بودن در آن لذت ببرید . شما نیز اعضای این کانونید و دارای حق .

من الله توفیق



نظرات 16 + ارسال نظر
شکور جمعه 11 اردیبهشت 1394 ساعت 18:40

در مورد قسمتی که اسم من اومده:

حاجی! همه چیز تراوشات ذهن خود ماست.
نظری که تو نسبت به من داری، تراوشات ذهن توئه.
و نظری که من نسبت به تو دارم، تراوشات ذهن منه.

جمله ی درستی که میتونی بگی اینه که «این تراوشات ذهنی، منطبق بر واقعیت نیست.» که اگه این جمله رو هم بدون استناد به «امارات خارج از تراوشات ذهنی» بگی (مثل اظهار نظر شفاف دیگران و ...) باز هم همین جمله ی تو هم میشه تراوشات ذهنی تو نسبت به واقعیت بودن یا نبودن تراوشات ذهنی من...!

خلاصه که ما نفهمیدیم این چه جمله ای بود که در رابطه با من نوشتی!

شکور

امیر حیدری جمعه 11 اردیبهشت 1394 ساعت 19:41

من که خیلی جاهای متنت رو متوجه نشدم به چی اشاره داره. مثلا من کی سر تو من گذاشتم که تو پروژه ات یاریت کردم؟؟ لطفا شفاف بیان کن و الا همین یه جملت تهمت خواهد بود. این جمله از توست و کاملا خلاف واقع. ""حال امیر حیدری نه تنها این مسائل را بر سر آدم می شکند بلکه وحشتناک تر از آن که این مسائل را در وبلاگ بیان می کند !!!""

عطار شنبه 12 اردیبهشت 1394 ساعت 00:13

باز هم در این پست به سیاق حرف های چند روز پیش عماد مطالبی عنوان شده که خودش باید واسه روشن شدنشون جواب بده( هر چند به چند تا از سوالاتی که دو سه روز پیش ازش کردم هنوز جوابی نداده).

راجب این جمله:
"دست تک تک دوستان امروز و دیروز و دوستان دیروز و معاندین امروز را می بوسم"

از اونجایی که من هم جزو عوامل تولید یک پایان خوب بودم و چند خط قبلش اسمم ذکر شده نمیدونم آیا بنده هم جزو گروه معاندین امروز قرار میگیرم یا نه. (ای کاش عماد لیست این معاندین رو هم منتشر میکرد.)

"فرانک نجاتی هم قربانی را خطاب قرار می دهد و امیر حیدری هم همینطور ! اما فاصله است میان این دو ! این کجا وآن کجا ؟"

نمیدونم عماد چه اصراری داره که هی راجب مظلومیت قربانی بگه!
در پست قربانی هم خانم جهانی پور جمله ای رو خطاب به قربانی گفته بودند و عماد به ایشون گفت حرفتون مصداق بارز قدر نشناسیه.

در رابطه با نظر امیر هم که به قول عماد تیر آخر برای انتشار این پست بوده، امیر اصلا راجب شناختش از عماد و قدر شناسی یا قدر نشناسی اون حرفی نزده.
و عماد در نتیجه برداشت اشتباه خودش، در جواب امیر اون نظر نامناسب ونه چندان محترمانه رو نوشته.

اینکه عماد میگه:
" کانون را جای بدی نمی دانم بلکه مدیریت امور کانونی را تا حدی زیر سوال برده و می برم که یک نظر شخصیست . (نگرشم در مورد کانون را بعدها مفصل بسط خواهم داد )"

من ازش خواهش میکنم نگرشش در مورد کانون رو به بعد ها موکول نکنه و هرچه زودتر دلایل و استدلال هاش رو راجب نقدش به مدیریت کانون واضح و روشن بگه.

دو سه روز پیش هم عماد در وبلاگ نوشت به شکل برگزاری جلسه مشهدی اعتراض داره اما به سوال من راجب بیان شفاف موارد اعتراضش هنوز جوابی نداده.

باز هم به عماد تاکید میکنم: اگر به مدیریت کانون یا هر مساله دیگری راجب کانون نقدی داری هنگام بیان ادعات، دلایل و استدلال هات رو هم بگو وگرنه صرف ادعا کردن چیزی رو روشن نمیکنه و این مسائل رو نمیشه و نباید به بعدا موکول کرد.

مورد دیگه ای در این پست هست که من رو به عنوان یک عضو کانون خیلی ناراحت میکنه .اینکه راجب جشنواره تارانتینو که مربوط به کانونه و هنوز هم تموم نشده میگی منحوس (بدون اینکه بگی چرا از دید تو منحوسه )به نظرم اصلا کار جالبی نیست. تو فقط یکی از مدیران اجرایی این پروژه بودی و افراد دیگه ای در این پروژه فعالیت کردن و فعالیت میکنن. پس درست نیست به یکی از پروژه های در حال اجرای کانون اینطور توهین کنی.

عماد شنبه 12 اردیبهشت 1394 ساعت 21:33

به امیر حیدری :‌پینهادی به زرگر دادم مبنی بر یک جلسه ی دو نفره که در صورت تایید دبیر محترم شفاها مساءل را حل کنیم و در وبلاگ ادامه ندیم

-------------------

به عطار : مصطفی جان من خودم رو در قبال دبیر ملزم به پاسخ گویی می دونم . بنابراین (التزامی) به پاسخگویی به شما نمی بینم
مساله من و امیرم بین خودمونه و انشالا حل خواهد شد
اما باز هم در قالب رفع مشکل و بهبود شرایط (کانونمون) از شما هم می خوام اگر مشکلی با من داری نه در قالب وبلاگ بلکه در قالب جلسه شفاهی حضوری دونفره با حضور مسعود حلش کنیم .
جزیات این جلسه رو از دبیر خواهشمندم که پست کنه

به عماد شنبه 12 اردیبهشت 1394 ساعت 23:25

وقتی در محیط عمومی وبلاگ متنی رو منتشر میکنی و انتقاداتی رو به سیستم مدیریت کانون وارد میکنی و حتی به یکی از پروژه های در حال اجرای کانون در این محیط عمومی توهین میکنی.مسلما باید در رابطه با ادعاهات به افراد کانون جوابگو باشی.اینجا دیگه مساله شخص دبیر و غیر دبیر نیست.بحث تمام اعضای کانونه.
همونطور که آزادی بیان وجود داره مسئولیت و تعهد هم در قبال این آزادی برای جوابگویی به دیگران وجود داره.
تو به سیستم مدیریت کانون نقد وارد کردی بدون ذکر دلیل و من به عنوان یکی از اعضای کانون و همچنین یکی از اعضای شورای مرکزی کانون دوبار ازت خواستم دلایل و استدلال هات رو برای ادعاهات بگی و هربار سوالم رو بی جواب گذاشتی.
در رابطه با چیزی که راجب بحث امیر گفتی باز هم تاکید میکنم داری در محیط عمومی وبلاگ صحبت میکنی و همچنین موضوع بحثت با امیر برمیگرده به یکی از پروژه های کانون(یک پایان خوب) که خود من هم جزو عواملش بودم.
اگر بنا بر استدلال تو باشه این نقد به خود تو وارده که چرا در رابطه با حرفی که خانم جهانی پور خطاب به قربانی زد تو به جای قربانی صحبت کردی و جواب ایشون رو دادی.پس نمیشه حرفی رو در وبلاگ و مسائلی که مستقیم و غیر مستقیم به کانون به مربوط هست زده بشه و انتظار هیچ پاسخی هم نباشه.

در رابطه با رفع مشکلات کانونی و جلسه ای که میگی من هیچ مشکلی با جلسه ندارم و با تو یا هیج فرد دیگه ای هم در کانون مشکل شخصی ندارم.
ابتدا خودت مسائل و انتقاداتی رو در وبلاگ مطرح میکنی بدون اینکه دلایلشون رو بگی بعد هم سوالاتی که ازت در این رابطه میشه رو بی پاسخ
میگذاری.
اگر قرار بر برگزاری جلسه مذکور شد مشکلی با شرکت در اون و شنیدن حرفهات ندارم.

عطار

مسئول اساسنامه یکشنبه 13 اردیبهشت 1394 ساعت 00:52

به عماد:
حاجی این جملت طبق اساسنامه اشتباه است. "مصطفی جان من خودم رو در قبال دبیر ملزم به پاسخ گویی می دونم . بنابراین (التزامی) به پاسخگویی به شما نمی بینم."
هر کدوم از بچه های کانون میتونن پرسش گر باشند و ما بندی نداریم که اعضا فقط باید در مقابل دبیر پاسخ گو باشند.

امیر حیدری

موضوعیت حرف من (التزام به پاسخ دهی تنها در قبال دبیر) بود بنابراین برخلاف چیزی ک شما می گید هیچ منافاتی با (پرسشگری اعضا ) ندارد .
من از (التزام پاسخ دهی ) می نویسم و شما از (حق افراد در پرسش گر بودن) که بدیهیست ک دو مقوله ی جداست .
بنابراین حرف من تضادی با اساسنامه نداردچرا که در صورتی می توانست متعارض باشد که اذعان می داشتم که اصلا توی مخاطب حق پرسشگری را از من نداری .
اتفاقا سوال من از شما بعنوان مسوول اساسنامه این است ک آیا در اساسنامه بندی داریم ک التزام من عضو را در قبال سوالات دیگران نشان دهد یا خیر . ممنون می شم اگر پاسخگو باشید
عماد

امیر حیدری یکشنبه 13 اردیبهشت 1394 ساعت 01:00

در رابطه با این که گفتی جلسه ای شفاهی داشته باشیم.
هر چند من اصلا حوصله ی تایپ کردن و این حرف ها رو ندارم ولی این بحث باید در وبلاگ ادامه پیدا کنه و به پایان برسه، چون در وبلاگ شروع شده. تو ادعایی کردی که باید اثباتش بنویسی تا بچه ها هم ادعا و هم اثباتش رو بدونن و بخونن. اگه از اول تو وبلاگ چیزی ننوششته بودی میشد در جلسه مسایل رو مطرح کرد ولی الان نه.

دوست من این جملتون که می گه :
( اگه از اول در وبلاگ چیزی ننوشته بودی )
اساسا تحریف شدست. من در وبلاگ چیزی ننوشتم تا شما نظر نامرتبطتون در مورد منو زیر پست رسولی گذاشتید و منو زیر سوال بردید . پس شمام باید پاسخگو باشید . فقط من درخواستم از زرگر این بود ک برای آرامش فضای وبلاگ این بحث ها شخصی حل شن و حتی برای رفع ابهام نتیجه مذاکرات بصورت چکیده ای در وبلاگ گذاشته بشه .
عرض دیگه ای نیست
عماد

زرگر یکشنبه 13 اردیبهشت 1394 ساعت 13:45

عماد هر کسی از اعضا ازت سوال بپرسه ، باس جواب بدی. چیزی تو اساسنامه نیست که اعضا ملزمن به دبیر جواب بدن. لطفا به سوالای بچه ها جواب بده.
تو وبلاگ مشکلی نیست بحث باشه وقتی تو وبلاگ شروع شده. لازم باشه جلسه هم میزارم.

امیر حیدری یکشنبه 13 اردیبهشت 1394 ساعت 15:38

هر عضوی نسبت به رفتار، گفتار و عملکردش باید پاسخگو باشه. پاسخگو به نهاد تصمیم گیری نه فقط دبیر.
تذکر من هم به تو همینه. تو نسبت به نهاد تصمیم گیری باید پاسخگو باشی نه فقط دبیر.

اگر در اساسنامه ذکر شده باشد با کمال میل پاسخگو هستم . هدف ما برطرف کردن مشکل هاست . اگر چنین تصریحی هم نشده باشد باز هم هیچ مشکلی نیست . پاسخ خواهم داد در یک جلسه ی دوستانه و انشالا که نتیجه ی مساعد گفتمان در وبلاگ هم منتشر خواهد شد .
و من الله توفیق
عماد

امیر حیدری یکشنبه 13 اردیبهشت 1394 ساعت 19:25

قضیه خیلی ساده است تو به من تهمتی زدی و من ازت خواستم اتهامت رو ثابت کنی.
""حال امیر حیدری نه تنها این مسائل را بر سر آدم می شکند بلکه وحشتناک تر از آن که این مسائل را در وبلاگ بیان می کند !!!""
کی من در وبلاگ بر سر تو منت گذاشتم؟؟ همه چیز در وبلاگ ثبت هست. تاریخ و پست و ... بنویس. اگر هم نمیتونی موظف به عذر خواهی و پس گرفتن حرفت هستی. (بگذریم از اونچه که در مورد ادبیات من نوشتی. در این قضیه همه ی اعضا میتونن خودشون قضاوت کنن)

امیر حیدری یکشنبه 13 اردیبهشت 1394 ساعت 19:28

قطعا هر پرسشی از من پرسیده بشه پاسخ خواهم داد.
نظر من کاملا مرتبط به بحث هست. (سعی میکنم بار معنایی منفی که از عبارات "دوست من" و "نظر نامرتبطتون" بهم دست داد رو به اشتباه فکر خودم نسبت بدم)

عماد دوشنبه 14 اردیبهشت 1394 ساعت 09:28

به امیر حیدری : من برای عدم اختصاص وبلاگ به حجمه ای از کامنت هایی ک اکثرا جنبه ی شخصی دارند از ادانمه بحث (در وبلاگ) خود داری می کنم . فقط چند نکته رو لازم می بینم که بیان کنم :
1 100% مساءل در وبلاگ ثبت می شن و اعضا می بینن .
2. به حرف هایم فکر می کنم و قطعا اگر اشتباهی درش ببینم با جسارت تمام این اشتباه رو بیان می کنم . خیلی مطمعن بودن از خود منشا تمام بدبختی هاست .
3. اگر لازم به عذرخواهی هم باشه اون هم می کنم هرچند در این زمینه به هیچ وجه (وظیفه) رو بر خودم نمی بینم .
4. من پشت تلفن به زرگر هم گفتم که بر هر دو طرف جنبه ی احساس مطمعننا غلبه داشته .
5 .من هم امیدوازم ک تمام اسن مساءل ناشی از برداشت بد جفت ما باشه و مساءل به خوبی حل بشه .
فلسفه ی رفع مساءل دونفره هم برای همین امره که من خودم پیشتهادش رو ب زرگر دادم اما اگر تو بر داوری جمعیش تاکید می کنی حرفی نیست . نتیجه بحثمون رو در وبلاگ ثبت کن
به امید بهبود شرایط
عماد

امیر حیدری پنج‌شنبه 17 اردیبهشت 1394 ساعت 16:53

خلاصه من خواستم در وبلاگ مطرح بشه ولی هر بار این کار رو نکردی، حرفت برام بیشتر شبیه بهانه است.
ضمنا اگه یه طرف منظور این جمله ات منم
""من پشت تلفن به زرگر هم گفتم که بر هر دو طرف جنبه ی احساس مطمعننا غلبه داشته . ""
لطفا اونچه در مورد خودت میدونی رو بیان کن. اطمینانت کاملا اشتباه است و به هیچ وجه احساسی نبوده هیچ کدوم از نظرات من. آنچنان محکم نوشتی مطمئنا که انگار ازم پرسیدی و من تایید کردم.

امیر حیدری دوشنبه 28 اردیبهشت 1394 ساعت 16:46

به زردکوهی
در اول پست نوشتی "می نویسم تا سکوت من بهانه ای نشود برای اشاعه ی ذهن معاند برای تحریف (واقعیتی) که وجود ندارد و تحریک اذهانی که از همه جا بی خبرند"

چه شد که در ادامه از نوشتن و روشن کردن ذهن بیخبران روی گردان شدی؟

امیر حیدری دوشنبه 28 اردیبهشت 1394 ساعت 16:58

زودتر بیا و تکلیف جملاتت رو مشخص کن. حتی آدم صبوری مثل من هم داره حوصله اش سر میره.

قریشی چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 ساعت 14:51

گره بگشود از ابرو و بر دل‌های یاران زد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد