کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

دکترین:آیا وقت آن نرسیده که دوره تحکم اکثریت آغاز شود؟/آخرین راهکار: دیکتاتوری اکثریت

یک روز بیشتر از جلسه ی بحث در مورد عملکرد پشت مشهدی نمی گذرد که نمیدانم بگویم «طرفداران» یا «مریدان» یا «هم فکران» یا «مدافعان حقوق بشر» یا «نمایندگان یونسکو» یا... به پا خاسته اند که: «ایهاالناس، این است پیرهن خونی عثمان!!» از نگاه من استدلال و بحث کافی است. کیلومترها از وظیفه ی توضیح عبور کرده ایم. حتی بدون چنین جلسه ی مفصلی هم بسیاری از انتقادات مطرح شده، مورد تایید اکثریت نهاد تصمیم گیری کانون قرار می گرفت. به نظر می رسد، برگزاری جلسه و ایجاد حق دفاع شفاهی برای مشهدی بعضی از دوستان را به سوء استفاده ی جدیدی از آزادی بیان قانونی کانون، ترغیب کرده و برای آنان مسیر جدیدی به مقصد ترکستانبه وجود آورده است!

موضوع، دیگر «امکان یا عدم امکان اقناع متخلفین اساسنامه، مخالفین سیستم دموکراسی کانون، ناآگاهان از اتفاقات رخ داده و همچنین آنان که در جهل مرکب قرار دارند» نیست. از نگاه من داستان، داستان صحبت کردن با «دیوار» است.

اکثریت بسیار بالای نهاد تصمیم گیری، دیروز، با اطلاع رسانی قبلی و ایجاد امکان حضور همگان، پس از چند بار لغو جلسه توسط پشت مشهدی، و با به وجود آوردن فرصت دفاع او، در یک جلسه ی مفصل سه ساعته، نسبت به مشهدی، با اغماض بسیار، رای به «سلب حق مدیریت مشهدی به علت عدم التزام به اساسنامه و حتی تعهدات توافق شده ی خود او» دادند. ولی حتی رای اکثریت «بسیار بالا» هم نمی تواند مانع از اظهارات حقوق بشری و دلسوزانه ی عجیب و غریب و توصیفات رومانتیک غیرواقع از وضعیت موجود کانون توسط دوستان شود.

در وضعیت موجود نه دیگر راهکار «مطاع بودن امر بزرگتر» که چراغعلی از آن طرفداری می کرد موثر است نه «اقناع با استدلال» که من همیشه طرفدارش بودم.ازین به بعد از نگاه بنده، تا مدتی می بایست به پائین ترین سطح دموکراسی که مهندس عابدین زاده (زینل) در گذشته به اجرایی کردنش بسیار توصیه می کرد تمسک جست. یعنی زین پس نسبت به اقلیت مخالفین و متخلفینی که دست از استدلال بر می دارند یا توان آن را ندارند و صرفاً چشم بسته و با زبانی الکن، این و آن را متهم به نقض حقوق بشر! می کنند، راهکار، صرفاً تحکّم اکثریت باشد و در این راستا سیاست کانون می بایست تا مدتی به«سطحی ترین حد دموکراسی» تقلیل یابد و آن هم این است که «هر آنچه اکثریت می گویند، به اقلیت تحمیل خواهد شد.»

به این شکل در حال حاضر انرژی ای که کاملاً بیهوده، صرف اقناع دوستان می شود می تواند صرف فعالیت های عینی کانون گردد. به شخصه در حال حاضر این راهکار را برای جلوگیری از هدررفت انرژی اعضای کانون، مناسب تر می دانم حتی اگر منجر به آزردگی خاطر برخی دوستان گردد.

شکور

نظرات 21 + ارسال نظر
معین یوسفی فر چهارشنبه 9 اردیبهشت 1394 ساعت 17:21

متاسفانه باید بگم که از نظر شخصی مخالف با هرگونه کاهش سطوح ایدئولوژیک مخصوصا در زمینه دو اصل اساسی کانون یعنی دمکراسی و آزادی بیان هستم

نگرانیت رو درک میکنم معین اما تو این پست هیچ جمله و عبارتی دال بر کاهش دو اصل دموکراسی و آزادی بیان نیومده.
اگر خواستی میتونیم حضوری و مفصل صحبت کنیم.

عطار

زرگر چهارشنبه 9 اردیبهشت 1394 ساعت 17:23

جدا که سیستمی رو که توش مجبور نباشیم واسه ادما هی حرف بزنیم و انرژی بزاریم رو مجبورم انتخاب کنم. پیر شدیم رفت ...

امیر حیدری چهارشنبه 9 اردیبهشت 1394 ساعت 18:00

خوشبختانه سطح تعقل در کانون الان بسیار بالاست و هر حرکتی که از سر شیطنت باشه رو بچه ها به خوبی تشخیص میدن.
خدا رو شکر که اینطوره و الا با استدلال ذهن بیمار آگاه نمیشه.

سعید چ.ع چهارشنبه 9 اردیبهشت 1394 ساعت 22:49

چندبار خواستم پستی بنویسم که درنهایت منصرف شدم.
درنهایت اینکه سخت نگیر حاجی؛ ارزش نداره.
جدّی.

برخورداری پنج‌شنبه 10 اردیبهشت 1394 ساعت 10:34

درسته ...

بهداد احمدی پنج‌شنبه 10 اردیبهشت 1394 ساعت 12:27

کاش این پست در سکوت اجرایی می شد...
اجرای چنین تدبیراتی شاید در شرایط خاص درست باشه، اما بیان علنیش که "بیایید چنین کنیم." در هیچ شرایطی زیبا نیست. چه برای اکثریت دیکته کننده، چه برای اقلیت دیکته شونده.

هیچ جای دموکراسی گفته نشده مخالفین باید قانع شوند. اینکه اکثریت کانون چنین می کنه، لطفشه و لطف رو میشه هر لحظه، بدون هیچ حق اعتراضی از هیچ طرفی، قطع کرد.

اما، کاش این لطف در سکوت قطع می شد...

آفرین بهداد، این لطف بود و دیگه نباس باشه

زرگرم

asadi پنج‌شنبه 10 اردیبهشت 1394 ساعت 19:27

مخالفم ...
با اینکه اشخاصی همچون اشکان توپشکن که کیلومتر ها از کانون دورن (چه از نظر مسافتی و چه از نظر درک شرایط) بیان واسه کسایی که درحال حاضر دارن در کانون فعالیت میکنن و کانون بقاش رو (درحال حاضر) مدیون اونهاست تصمیم بگیرن مخالفم ...
اینکه اکثریت به خاطر رای و نظرشون توضیحی به اقلیت ندن با دیکتاتوری اکثریت خیلی متفاوته ...

به شخصه حتی گاهی از نظر گذاشتن این آدم تو وبلاگ هم اذیت میشم (هرچند هیچ اشکال اساسنامه ای نداره) و احساس میکنم به من و تمام کسایی که الآن دارن تو کانون فعالیت میکنن توهین علنیه ...
و اینکه وجود اشخاصی مثل توپشکن درحال حاضر و در آینده اجتناب ناپذیره خوب میدونم به کانون علاقه دارن و خیلی اوقات این رفتارشون واقعا از روی دلسوزیه اما این موضوع هم دلیل قانع کننده ای برای اینکه اجازه بدی شخصی که اصلا درحال حاضر تو کانون هیچ مشروعیت قانونی برای تصمیم گیری نداره بخواد تو تصمیم گیری ها دخالت کنه نیست.
همیشه اشخاصی هستند که برداشت غلط میکنن یا قانع نمیشن و انرژی زیادی از اعضا میگیرن اما انرژی صرف کردن واسه اونها و کاهش فعالیت و پویایی کانون شرافتمندانه تر از اینه که اجنبی برای کانون تصمیم بگیره.
کسی که فارغ التحصیل شده و در طول یک ماه یه بارم به کانون سر نمیزنه و فعالیتی نمیکنه که هیچ تو یک سالم نمیکنه چرا باید برای بقیه تصمیم بگیره؟
اسدی
.....................................................
بسم الله ، چی میگید خانم اسدی، چیکار به اشکان توپشکن بنده خدا دارید اخه، اصن داستان این پست رو گرفتید چیه؟ یک بار دیگه با دقت بخونیدش.منظورش اینه هر چی اکثریت گفت همون بشه،دیگه پدر خودمون رو در نیاریم توضیح بدیم، جلسه بزاریم. همین.
بزگرم

جهان پنج‌شنبه 10 اردیبهشت 1394 ساعت 21:17

به اسدی:
چی چی میگی تو دختر??????
بابا پستو اشتباه فهمیدی حاجی!!!
یه بار نه!! چند بار با دقققت بخون :)))



مریم حیدری

asadi پنج‌شنبه 10 اردیبهشت 1394 ساعت 22:45

پست رو با دقت خوندم

asadi پنج‌شنبه 10 اردیبهشت 1394 ساعت 22:56

شما کامنت من رو بادقت بخونید!
در جمله آخر کامنت گفتم اینکه به خاطر نظر و رای تون توضیحی به دیگران ندید به معنای دیکتاتوری اکثریت نیست!
کافیه یه سری به پست رای گیری معاونت آرشیو ترم پیش بزنید متوجه میشید منظورم چی بوده!
اصل این فکر برمیگرده به همون کامنت هایی که اشکان توپشکن تو اون پست گذاشت پست آقای شکوری قطعا بی تاثیر از کامنت های ایشون نیست!
این کلمه برای من آزار دهنده ست. خودتون میگید معناش دیکتاتوری نیست پس چرا باید تیتر این باشه؟
واقعا فکر کنید بعد به سوال من جواب بدید. یه سری به اون پست و شاید پست دیگری در همان حول و حوش زمانی بزنید متوجه منظورم میشید.

ربط داشته باشه یا نداشته باشه، قرار نیست کسی دیگه ای برا ما تصمیم بگیره، که اشکان رو مثال می زنید. این قضیه رو برا اعضای فعال حال حاضر در نظر بگیرید. مسائل رو قاتی نکنید.
زرگرم
-------------------
کس دیگه ای تصمیم گرفته.
القای این تفکر که اعضای تصمیم گیری یعنی نهاد تصمیم گیری کانون صلاحیت تصمیم درست گرفتن رو ندارن اولین بار توسط ایشون اتفاق افتاد و بعد کلمه دیکتاتوری و بعد این پست که به قول شما هیچ ربطی به دیکتاتوری نداره.
من میگم اگه ربط نداره چرا به زبون آورده میشه چرا میشه تیتر دکترین؟
من میگم اینکه آقای پشت مشهدی قانع نمیشه و یا توضیح درستی درمورد کاراش نمیده که شما قانع بشید یا هرچیز دیگه ای نباید تبدیل بشه به این کلمه به این تیتر.
یادمه از آورده شدن اصطلاح "خاله زنک" درمورد کانون ناراحت شده بودید.حق هم داشتید . اصطلاح بدی بود و نباید آورده میشد کلمه زشت و خطر بزرگی بود همون قدر که اون زشت بود و خطرناک این هم زشت و خطرناکه .
http://fa.wikipedia.org/wiki/استبداد_اکثریت
اسدی
---------
دختر خوب اینا اصن چه ربطی به همدیگه دارن! صرف یه کلمه دیکتاتوری ربطشون دادی!!!!!!!!! اون بحث چه ربطی به این داشت! اصلا موضوع دکترین رو متوجه شدی؟ یا فقط تحت تاثیر تیتر قرار گرفتی!
میدری
____________________
بابا حاجی شما اخه تیترم درست نخوندی که :))))))))))
جهان
---------------------------------
تیتر نوشته دیکتاتوری اکثریت منظورت چیه؟
اسدی
_____________________
عه خب دو ساعته داریم همینو میگیم دیگه. متن رو بخون دقیق. اینی که تو میگی کلا ربطینداره!
میدری
-----------------------
متن رو خوندم منم همینو میگم میگم اگه دیکتاتوری نیست و منظورتون این نیست چرا باید تیتر این باشه تو کامنتای منو بخون مریم دارم میگم یک کلمه خطرناک برای یک موضوع دیگه انتخاب شده از اولین کامنتم دارم همینو میگم ...
اسدی

asadi پنج‌شنبه 10 اردیبهشت 1394 ساعت 23:49

ظاهرا اینجا هر کسی نمیتونه مخالفت کنه اونوقت متهم میشه به کج فهمی و جو گیری انگار این فکر بین بچه ها نهادینه شده ...
من دارم نظرمو میگم ... فکر میکنم جدیت لحنم هم مشهوده البته تا حدودی میتونسم شوخی تون رو به پذیرم اما انگار شما هم خیلی جدی هستید جدی جدی دارید با نظر من مخالفت میکنید من هم مجبور نیستم درمورد نظرم به شما توضیح بدم ...

من سعید پشت مشهدی نیستم که هر حرفی بهش بزنید(تو یه کامنتی یادمه آقای حیدری بهشون گفته بودن "داری دست و پا میزنی") مریم جان لطفا از کلمات متوجه نمیشی و جوگیر شدی استفاده نکن
اسدی
________
جلل الخالق! اولا حرف خودمونو بزنیم چه کار به بقیه داریم اصن که اسمشون رو بیاریم. دوما من گفتم جوگیر؟ گفتم متوجه نمیشی؟ !!!!' کسی هم توضیحی در مورد نظرت نخواسته. گفتیم ربطی نداره این دوتا چیزی که داری میگی و پست رو بخون همین. چرا شلوغش میکنی!
مریم حیدری

asadi جمعه 11 اردیبهشت 1394 ساعت 00:09

من فکر میکنم به اندازه کافی درمورد نظرم توضیح دادم ... خوب میدونم این دوتا متفاوت اند از اولین کامنتم هم میدونستم آخرین جمله اولین کامنتم اینو نشون میده چرا متوجه منظورم نمیشی

اگه به نظر تو اون بحث به این تیتر ربطی نداره باشه تو نظر خودتو داری به نظر من ربط داره به همون دلایلی که گفتم
اسدی
______________
این پست حتی دموکراسی رو زیر سوال نبرده!!!!!
فقط داره میگه مدارا بسه. حرف، حرف اکثریت باشه. چه اسدی و پشت مشهدی خوششون بیاد چه خوششون نیاد.
از این به بعد امثال مشهدی بیان حرف بزنن.
بقیه هم حرف میزنن.
رای با نهاد تصمیم گیریه بدون اصرار به اقناع مخالفین.
همین...
این کحاش دیکتاتوریه!!???????
خانم شما الکی قاطی نکن، به داد و بیداد باشه من صدام از شما بلندتره...
کسی به شما بد نگفته که میگی من مشهدی نیستم!!!!
در ضمن اگه کسی هم توهین کرده باشه اون تویی که با این حرفت مشهدی رو بردی زیر سوال.
مراقب رفتارات باش.
من یکی بدجور حواسم بهت هست!!!
بدجور...
جهان
...................................
خدایا ما را بکش:|
اوزگرم

asadi جمعه 11 اردیبهشت 1394 ساعت 00:53

حرفی که من زدم خیلی واضح بود خیلی.... خیلی ...
میگم اگه دیکتاتوری نیست چرا از این کلمه استفاده میشه؟؟؟؟؟ همین همین همین ...
من داد نزدم بنا مم داد زدن نبود و نیست
منم حواسم هست که چی میگم و چیکار میکنم هم به خودم هم به بقیه
شما هم حواست باشه هم به خودتون هم به بقیه
محض رضای خدا بگید همین یه جمله من جوابش چیه انقدر بحث رو به حاشیه نبرید ...
باشه اصن خودم به حاشیه بردم اگه میخوای جواب کامنتمو بدی فقط جواب همین یه جمله رو بگو
خدا منو بکش ...

برداشتت اینجا از این کلمه اشتباهه. اینجا دبکتاتوری اکثریت به معنی همون محق بودن اکثریته. نه اینکه اکثریت حتما میخوان زور بگن!!!!!
داری یک پست رو به خاطر یک کلمه که صرفا بار منفی معناش رو متوجه شدی می بری زیر سوال!!!!! دیکتاتوری اکثریت اینجا به معنی حاکمیت اکثریته!!!!!
همین!!!
این چیش بده؟
فقط گیر دادی به یه تار موی سیبیل اخه!!!!
در ضمن! نمیشه یه حرفی رو بزنی و توقع پاسخ نداشته باشی که!
پای جمله هات وایسا دختر جان!
پای تک تکشون.
جهان
-------------
پای جمله هام وایسا ده بودم و وایسادم پای تک تکشون پاسخ کامنت سوممو دباره بخون
اسدی
----------------
خوندم و بازم حرفم همونیه که گفتم.
جهان
_____________
بچه جان
به جا این کارا بیا دست بزن :))))
خو :))))))))
جهان

ف.قزلسفلو جمعه 11 اردیبهشت 1394 ساعت 01:24

آقا زرگر:

من که والا نمیفهمم چی میگین ولی هرچی هس سوءتفاهمی بیش نیس! اصن دعوا خـــــــــــــــــــر است و بــــــس! :|

شکور جمعه 11 اردیبهشت 1394 ساعت 01:32

والا من متوجه نشدم خانم اسدی دقیقاً ی میگن

1- من این پست رو بدون آنکه ذره ای از صحبت های توپشکن در خاطرم باشد یا به آن مراجعه کرده باشم، نوشتم.

2- اهمیتی ندارد که چه کسی چه حرفی می زند یا زده است، حرف حق را باید قبول کرد. از زبان هر کس که باشد، باشد

3- دیکتاتوری اکثریت، همان دموکراسی است. منتها دموکراسی مراتبی دارد که به نظر می رسد درحال حاضر مراتب بالای آن مناسب حال حاضر کانون نیست.

شکور

اصلاحیه جمعه 11 اردیبهشت 1394 ساعت 03:50

جمله ی اول نظر قبلیم باید به این شکل نوشته می شد:

والا من متوجه نشدم خانم اسدی دقیقاً «چی» میگن

شکور

شهسواریان یکشنبه 13 اردیبهشت 1394 ساعت 19:53

به نظر من اگه معتقد هستید اون چیزی که میگین درسته و همینطور اینکه با عضو شدن توی کانون فیلم میشه رشد کرد و بزرگ شد پس دیگه درست نیست بگید که برای یه سری از اعضا انرژی نذارین ...

شکور دوشنبه 14 اردیبهشت 1394 ساعت 00:16

خانم شهسواریان!!!!!!!!
کانون جای یادگیری است. نه اینکه من موظف باشم یاد بدم. دوستان باید یاد بگیرن.
درضمن، هر حکم کلی، استثنائاتی داره؛به متن بنده دقت نکردید. نوشته ام «دیگه بحث، بحث صحبت با دیواره»!
آیا دیوار یاد می گیره؟ یا اصلاً میشه به دیوار چیزی یاد داد؟
وقتی صد بار به دیوار بگی «دو دوتا میشه چهارتا» و هر صد بار به هیچ جایی نرسی، آیا اگه به تکرار «تعلیم» ادامه بدی، اون وقت بهت نخواهند گفت «احمق»؟
شکورم

محمدمهدی رسولی سه‌شنبه 16 تیر 1394 ساعت 10:38

من این پست رو همین الان درست و حسابی نشستم خوندم
می تونم بگم هرچقد جسمی برای کانون زحمت بکشی در مقابل این زور و قوه ای که اعضای کانون برای توجیه یک سری بدیهیات و اولیه ها به برخی از دوستان دیگر کانونی می کشند قطره ای برابر دریاست . . .

عماد سه‌شنبه 16 تیر 1394 ساعت 15:00

به نظرم این پست در مناسب ترین و بجاترین زمان خود نگاشته شده بود و یکی از بهترین دکترین هایی بود که در چند ماهه اخیر کانون نوشته شده
این نگرش شکوری به شدت قریب به وضعیت حقوقی (کامن لا) هستش که مطابق اون قواعد ساخته شده توسط عرف مهم ترین نقش رو در تدوین و تکمیل قوانین مورد نظر داره و این نگرش عرفی منجر به پویایی راهکارهای اتخاذی متناسب و به روز رسانی ساختارهای شکلی ناکارامد در تطابق با نیازهای شخصی و جمعی می شه .
پیشنهاد می کنم این پست رو با دقت نظر مورد مطالعه قرار بدبد .

در مورد نظر عماد: سه‌شنبه 16 تیر 1394 ساعت 17:28

نظر عماد تقریبا، تا قبل از شکلک های انتهاییش، همه اش تعریف بود از دکترین من... ولی خوب شکلک های آخرش همراه با چهره ای که در حال حاضر تو ذهن من ایجاد کرده، من رو به این قضیه ظنین میکنه که قصد داشته مفهومی مخالف با مفهومی که در ظاهر از جملاتش درک میکنم منتقل کنه که به من منتقل نشده.
به هر حال لازم هست توضیح بدم که دموکراسی در کانون، مقید به تاییدش توسط سیستم کامل لا نیست... نظام حقوقی کانون، ترکیبی از سیستم انگلیسی و فرانسوی نه مطلقاً انگلیسی. و اصل دموکراسی تو سیستم کانون، از موارد فرانسوی سیستمه...
دموکراسی کانون، اساس نظام حقوقی کانونه بنابراین با تغییر نگرش، قابل تغییر نیست بلکه اگه در آینده به هر نحوی قرار باشه دموکراسی در کانون برچیده بشه، دیگه از بیخ کانون فیلم و عکسی که در سال 85 تاسیس شد، نابود و کانون دیگه ای تاسیس میشه. (خدارو چه دیدی، شاید روزگاری چراغ این کار رو کرد)
بنابراین به هیچ عنوان دکترینی که نوشتم، یه نگرش جدید به نحوی که در مورد بودن یا نبودن دموکراسی صحبت کنه نیست بلکه دکترین مذکور در مورد این صحبت کرده که دموکراسی کانون در روزگار کنونی، بیشتر انرژی و زمانش رو بذاره برای اینکه بعضی از دوستان رو از جهل مرکب در بیاره یا اینکه انرژیش رو بذاره برای انجام کارهای عملی و اقلیت رو بذاره کنار...
شکور

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد