کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

لبه فردا (اثری زیبا و ماندگار)

نقدی بر فیلم لبه فردا






 چندی قبل فیلم لبه فردا را با نیلوفر مردیها و عباس شکوری دیدم و دقت دوستان (مخصوصاً عباس شکوری) به جنبه های مختلف فیلم موجب شد که بیشتر متوجه عمق دقت و زیبایی فیلم شوم.


شاید لبه فردا را می بایست یکی از شاخص ترین فیلم های تابستان امسال دانست که توانست موفقیت بسیاری را در گیشه و در میان منتقدان بیابد. فیلم با هزینه ای 178 میلیون دلاری ساخته شده است و تاکنون در حدود 300 میلیون دلار در سطح جهان فروش داشته است که از لحاظ گیشه یک موفقیت محسوب می شود.

 


کارگردان فیلم داگ لیمان، چهره ای است که بیش از این، او را با فیلم "هویت بورن(Bourn Identity) " ساخته سال 2002 می شناسیم و در تیم فیلنامه نویسی، چهره ای معروف چون کریستوفر مک کواری فیلمنامه نویس فیلم "مظنونین همیشگی(usual suspects)" ساخته سال 1994 دیده می شود. فیلم بر اساس داستان کوتاهی از یک انیمه ژاپنی نوشته هیروشی ساکورازاکا با نام "همه چیزی که لازم داری کشتن است (All you need is kill)" ساخته و در استودیو برادران وارنر ضبط شده است.



داگ لیمان پس از پذیرفتن نقش کارگردان، به دلیل آنکه اعتقاد داشت داستان اولیه ساکورازاکا پتانسیل لازم برای تبدیل شدن فیلم به یک اثر بزرگ موفق را ندارد دو سوم آن را تغییر داد و فیلمنامه بارها بازنویسی شد، همچنین در ابتدا قرار بود برد پیت نقش اول فیلم را بازی کند که پس از دلائلی از این نقش انصراف داد و نقش به تام کروز رسید، استودیو برادران وارنر نیز به دلیل آنکه به محبوبیت تام کروز در میان طرفدارانش شک کرده بود، قصد داشت که زمان اکران فیلم را به تاریخی دیگری موکول کند که این امر محقق نشد و فیلم در اواسط تابستان و با استقبالی باور نکردنی اکران شد و تام کروز که گویا کم کم زمان کمرنگ شدنش در سینما فرار رسیده بود، بار دیگر نشان داد که می تواند بیینده خود را غافل گیر کرده و بازی خارق العاده را در معرض نمایش قرار دهد.



تدوین فیلم را جیمز هربرت برعهده دارد. او با آثاری چون شرلوک هولمز ساخته سال های 2011 و 2009 معروف است. سبک تدوین وی و ترکیب آن با کارگردانی چون لیمان موجب می شود که روایتی جذاب و تغییر نماهایی هوشمند را در کار بیابیم. این سبک بیان، موجب شده است تا "اغراق داستان گویی" که یکی از مشخصه های آزار دهنده فیلم های علمی تخیلی عظیم هالیوود است، از میان برود و شخصیت پردازی قهرمان فیلم (کیج) به جای به تصویر کشیدن یک قهرمان بسیار قوی، تنها شخصیتی اسیر در زمان باشد که برای نجات اطرافیانش تلاش می کند.



فیلم از لحاظ ساخت پیرو سبک کلاسیک سینماست و تک تک نماها، شخصیت پردازی ها و تصاویر در راستای بیان داستان است، با اینحال به دلیل آنکه بسیاری، پایان سبک کلاسیک سینما را در اواخر دهه 70 می دانند، فیلم را می توانیم اثری پست مدرن (متمایل به سینمای کلاسیک) بدانیم.


 فیلم وام دار آثار معروف بسیاری است که به ظرافت نکات مثبت آنان را استفاده کرده است و موفق بیرون آمده است. اولین فیلمی که می توانیم ایده لبه فردا را از آن بدانیم متعلق به کمدی بسیار معروف "روز موش خرمایی (Groundhog Day)" ساخته سال 1993 است، که می توان گفت تام کروز در حقیقت در حال بازی نقش بیل ماری در این فیلم است با این تفاوت که تام کروز در یک میدان جنگ اسیر است و بیل ماری در یک شهر معمولی. صحنه نبرد فیلم نیز برگرفته از فیلم معروف "نجات سرباز رایان (Saving Private Rayan)" ساخته سال 1998 است و تصمیمات تام کروز (کیج) نیز بی شبیه به رفتار ایوان در فیلم "اثر پروانه ای (Butter Fly Effects)" ساخته سال 2004 نیست، همچنین صحنه حرکت به میدان نبرد نیز برداشتی از فیلم معروف "اینک آخر الزمان، (Apocalypse Now)" ساخته سال 1979 است.



با آنکه به جز بازیگر نقش اول فیلم (تام کروز)، نمی توان ارتباط دیگری میان فیلم لبه فردا و فیلم "فراموشی (Oblivilian)" در میان تیم سازنده یافت، ولی تشابهات جالبی و بساری که در دو فیلم وجود دارد می تواند حائز اهمیت باشد. عنصر "تکرار" در هر دو فیلم به وضوح دیده می شود که این عنصر در فیلم فراموشی تکثر "نقش جک" و در فیلم لبه فردا تکرار "زمان زندگی کیج" است. نحوه زنده ماندن جک و کیج در انتهای هر دو فیلم نیز شبیه یکدیگر است، هر دو فیلم در رابطه با موجود فضایی است که کره زمین را نابود می کند و هر دو آینده ای را به تصویر می کشند که هیچ کس نمی تواند این موجود را نابود کند. ظاهر شدن تام کروز در هر دو فیلم که به فاصله یک سال ساخته شده است می تواند یکی از دلایلی بازی نزدیک تام کروز در هر دو فیلم باشد که این تشابه را معنی دار کرده است.



 جلوه های ویژه فیلم را استودیو سونی ایمیج ورک(Sony Image Work)(ساخت پلاگین و طراحی و تولید موجودات فضایی، مدیریت فرآیند جلوه های ویژه و جزئیات و شخصیت های درگیر در جنگ) با همکاری استودیوهای فریم استور(FrameStore) (طراحی حرکت لباس سربازان و انجام 400 صحنه از جنگ و درگیری های پایانی در پاریس)، سینه سایت(CineSite)(صحنه های تمرین کیج با موجودات فضایی مکانیکی و ماشینی)، ام پی سی(MPC)(شبیه سازی سپاه، اب، انفجار و تخریب)، ان کم(NCAM)(ردیابی دوربین و ترکیب تصویر)، طبقه سوم(The Third Floor) (مسئول ساخت انیماتیکس فیلم) و فوکوس اصلی(Focus Primary) (ساخت نسخه سه بعدی فیلم) بر عهده گرفته اند که بر پایه نرم افزار Autodesk Maya اجرا شده است و کار تیمی منسجم این شرکت ها موجب شده است که جلوه های ویژه ای باور نکردنی، پویا و یک شکل را شاهد باشیم و می توان یکی از فیلم های نامزد اسکار امسال را به دلیل فرآیند پیچیده و ساخت نرم افزارهای پلاگین برای شبیه سازی موجودات فضایی، فیلم لبه فردا دانست.



در کل می توان فیلم لبه فردا را اثری زیبا، منطقی، با فیلنامه ای دقیق و در عین حال کارگردانی و تدوینی پیوسته دانست که بیننده خود را خسته نمی کند و گره های داستانی را به موقع و در جای مناسب مطرح می کند. از این رو می توان این فیلم را یکی از نمایندگان سینمای عصر جدید و صنعتی جهان دانست که کلیه فرآیندهایش را به بهترین حالت برای رسیدن به محصولی با کیفیت بالا اجرا کرده است و در رده فیلم های برتر سال 2014 قرار گرفته است.















نظرات 8 + ارسال نظر
عطار چهارشنبه 30 مهر 1393 ساعت 10:35

دورد بر تو علی محیط که به وبلاگ برگشتی
پست بسیار خوبی بود بازم از اینجور پستا بزار حاجی

سعید ایزدی پنج‌شنبه 1 آبان 1393 ساعت 00:24 http://kafankhafan.blogfa.com

به محیط و شکوری:
آقا بیا یکم ر مورد فیلم نامه و بازی با زمانش صحبت کنیم. دقیقا وقتی تام کروز می میره چه اتفاقی می افته که زمان ریست می شه.

این رو بگو که در موردش بحث کنیم.

محسن قدکساز پنج‌شنبه 1 آبان 1393 ساعت 09:49

آقای محیط! شما دسته بندی ای رو برای پُستتون انتخاب نکرده بودید که من این کار رو کردم. توی شیوه نامه اومده که نویسنده ی پُست باید دسته بندی های مناسب رو برای مطلبش تیک بزنه. لطفا برای پُست هاتون دسته بندی انتخاب کنین.

علی محیط شنبه 3 آبان 1393 ساعت 21:51

ممنونم عطار جان،
نظر لطفت

خیلی خوشحال شدم که شما راضی بودی(به عنوان یک دایره المعارف سینما و متخصص ).


چاکریم

اختیار داری کوچیک شماییم

عطار

علی محیط شنبه 3 آبان 1393 ساعت 21:52

آقای قدکساز

سلام،من مدت زیادی بود که پست نگذاشته بودم و ممنون از راهنمایی شما، ان شاءالله دفعه بعدی بهتر گذاشته می شود.


ممنون و متشکر

آقا ما خیلی مخلصیم! خیلی ممنون!
قدکساز

علی محیط شنبه 3 آبان 1393 ساعت 22:07

به به آقای ایزدی عزیز.

من و عباس شکوری وقت زیادی برای بررسی منطق فیلمنامه گذاشتیم، خوشحال میشیم بازم بحث کنیم، بحث جالبیه.

فیلم بر این فرض استوار است که سپاه به ظاهر فضایی ها در حقیقت یک موجود است که مغز آن را امگا می نامد و باقی فضایی ها در حقیقت دست و پا و سیستم عصبی این موجود هستند. قدرت این موجود بازی با زمان است و به این صورت است که می تواند زمان را به عقب بازگرداند و با یادگیری فنون جنگی دشمن باز در میدان نبرد مبارزه کند.


تام کروز یا همان (کیج) که یک انسان بی دست و پاست وقتی برای اولین بار در میدان نبرد با موجودات فضایی (یا موجود فضایی) قرار می گیرد به صورت ناخواسته موجودی را در آخرین لحظات مرگش نابود می کند خصوصیت ویژه ای را در جنگ دارد.

این موجود را که فیلمنامه با نام آلفا معرفی می کند به این صورت است که دارای جثه ای بزرگتر و رنگ آبی است و احتمال دیدن او در لشگر جنگ نسبت 1 در 6.8 میلیون است و یکی از فرضیات فیلم این است که این موجود به عنوان سیستم عصبی موجود فضایی است که هرگاه کشته می شود، زمان به صورت خودکار به عقب باز می گردد و امگا می تواند دلیل شکستش را بخاطر بیاورد.

از این رو وقتی کیج این موجود را نابود می کند و خون او روی کیج می ریزد، او نیز دارای قدرت آلفا ها شده و به نوعی به سیستم عصبی امگا نفوذ کرده و یک آلفا می شود، از این رو مرگ او نیز مانند مرگ امگاها موجب بازگشت زمان به عقب می شود و از این پس فیلم با این فرض به کارش ادامه می دهد.

شکور یکشنبه 4 آبان 1393 ساعت 19:41

بسیار عالی

سعید ایزدی یکشنبه 4 آبان 1393 ساعت 22:45 http://kafankhafan.blogfa.com

به علی:

ببین الان که بیشتر دارم فکر می کنم. باگ منطقیش کمه.
اگه موجودات فضایی رو کاملا احمق فرض کنیم ایرادام مطرح نیست. بیشتر ایرادام به فیلم ایراد هایی که توش موجودات فضایی کاملا احمق فرض شدن. الان شرایطم مناسب نیست. ایشالا یه کامنت مفصل براش می ذارم. با جزئیات.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد