کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

نقد نقد به یوسف دوست وجواب

 واقعا نمیخواستم جواب بدم...چون خیلی از این هارو به خودم اصلا وارد نمیدونستم وبرای یه عده شون هم قبلا مفصلا بحث کرده بودم....ولی دیدم بده بچه بازیه جواب ندم...

 

 مسلما هر فردی اشتباهاتی داره...ووقتی اشتباهات دیده میشن باید تذکر داده باشه وفرد هم باید انتقاد پذیر باشه وبه نقد های درست گوش کنه واشتباهشو اصلاح کنه ونقد های نادرست رو نپذیره...


 خانم ترابی: (این در حالیه که تالار تا ساعت 3 تحویل ما بوده و مدیر اجرایی هم از این تغییر بی خبر ). سریع اومدم پیش خانم برزگری و در مورد این تغییرات ازشون پرسیدم که ایشونم گفتن که این موضوع رو صبح به آقای یوسف دوست اطلاع دادن و ایشون هم با این تغییر بدون اطلاع به مدیر اجرایی موافقت کردن و قرار شده مدیر اجرایی رو مطلع کنن ،که این اتفاق نیفتاده. مدیر اجرایی و تمام عوامل دیگه از این موضوع تا لحظه آخر بی خبر بودن و به دلیل بی تجربگی و نداشتن پیش زمینه برای مواجهه با یک همچین مشکلی، هماهنگی های پیش از اکران مثل چک کردن صدا یا تصویر به خوبی انجام نشد و صدا تا آخر اکران مشکل داشت.

خانم برزگری به من گفتن واون موقع هم یک سری دیگه هم تو کانون بودن ....من گفتم  قبول میکنم به خانم شهسواریان بگم....اینجاش اشتباه از من بود که نگفتم...ولی من ایشون وآقای قربانی رو زودتر از 12 فرستادم که برن اگه اتفاقی افتاد واین مورد نقد اصلا وابدا به من وارد نیست اون زمان من کلاس داشتم ونمیتونستم در اکران حاضر باشم وخانم شهسواریان شب قبل در این مورد هماهنگ بودن واین بخش به من مربوط نیست مشکلات صدارو من که خدا نیستم از تو کانون برطرف کنم ...پس به من چرا میگن این قسمتشو؟؟

واقعا چرا باید همچین اتفاقی بیفته که کسی مسئولیتی که نباید و انجام هم نده رو قبول کنه (نه برای بار اول بلکه برای چندمین بار)

لطفا چندمین بار رو توضیح بدن... مثل موارد بالا که گفتن...


 خانم ترابی:برای پوستر زنی اینجا بدون من از چند تا از بچه ها خواسته بودم که محدوده سلفا و شهدا و آی تی رو بزنن که بعد که برگشتن دیدم که تعدادی پوستر هنوز مونده وقتی علت نزدن پوسترا رو جویا شدم گفتن که آقای یوسف دوست به ما گفتن اونجا رو نزنین.(آیا این درسته که توی کاری که مسئولیتی ندارن اظهار نظر آن هم اظهار نظر نادرست بکنن. وقتی من به عنوان مدیر اجرایی مسئولیتی رو به کسی میدم آقای یوسف دوست چه حقی دارن که تو کار من دخالت کنن ).

من چرا باید بگم نزنن؟آیا دلیلی داشتم...مثل اینکه من خودم اونجاهارو زدم...وقبول دارم اگه حتی دلیل داشتم نباید دخالت میکردم ...الان در خاطرم نیست اگه این اتفاق افتاده چرا ...

ومن در اون مدت کل مدت!وقت دخالت نداشتم..چون به شهادت شاهدان دوروز رو کلا دم سلف ها بودم برای بلیط فروشی حتی گاها زیر بارون...بی خیال...برای اون کار اشتباه دیگه ای داشتم که البته بحثش انجام شده وبرخوردها و..جای ایراد وبیان اینجارو نداره...

 خانم ترابی:برای بحث مالی تعمیر کیس کانون یک سلسله نا هماهنگی ها ایجاد شد  که هنوز ادامه داره و مشکل هم حل نشد. 

بارها وبارها من این رو جواب دادم ویه بار دیگه هم جواب میدم....

من برای تعمیر کیس به فرامرزی این جمله را گفتم واس ام اسش هم موجوده! عین متن اصلی:(اکی قبل از تعمیرش هزینه ی احتمالیشو بگو که من به امور فرهنگی اطلاع بدم)

واین اتفاق نیفتاد وفرامرزی به من یه فاکتور داد!

خانم ترابی:به عنوان یک کانونی انتقاد شدید دارم به اکران تولیدات کانون. ضعف های بسیاری داشت که بخش اعظمی از ایرادات به مدیریت ایشون برمیگرده. تبلیغات بسیار بسیار ضعیف بود که به نظر من توجیهی که برای کمک نکردن بچه ها آوردن رو تا حد زیادی قبول ندارم. برنامه هایی که برای روز های اکران عنوان کرده بودن تا حد خوبی انجام نشده بود .

من دیگه برای تبلیغات چیکار باید میکردم؟پوستر زدم تراکت زدم. بنر هم زدم که دیر رسید.دیگه چیکار کنم بچ ها فیلمای کانون دوست نداشتن؟ من ازقبل هم میدونستم اکران اینجوری میشه وتعداد کم میان.مگه شما نمی دونستید؟ اگه فکر میکردید جایی از کار میلنگه وبه حیثیت کانون لطمه میخوره خودتون میومدید ومی گفتید اینجاش چرا فلانه واونجاش چرا بهمانه؟اینکارو کردید؟ فقط عباس شکوری بود که پیگیر بود.

خانم ترابی:موضوع دیگه موضوع دی وی دی رام کامپیوتر کانونه که از دو روز قبل از اکران آقای قربانی(شنبه 18 آبان)خراب شده و باید تعویض بشه اما ایشون عصر چهارشنبه به من اطلاع میدن و توی جلسه ی شنبه هم کاملا حق به جانب با عنوان یک کار فورس ماژور از من طلبکار میشن. آیا این درست است که مدیر اجرایی یا یک مسئول سمت کاری که میتونه در آرامش انجام بشه رو اونقدر عقب بندازن که به حالت فورس ماژور دربیاد.

من این مورد میپذیرم وقبلا هم پذیرفتم ودیگه نمی دونم چرا دوباره مطرح میکنن.این ایراد از من بودکه زودتر نگفتم ولی موردی پیش اومد که کار را به حالت فورس ماژور رسید وتا قبل از اون بسیار مهم نبود واز اون مهمتر برای من پیگیری مطلبی بودبه نام پول کیس....لازم به یاد آوری هست که در اون مورد هم من از جیب خودم 22 هزار تومن برای تعمیر کیس پرداخت کردم وتا امروز هم یه قرونشو پس نگرفتم وچیزیم نگفتم ...مهم نبوده... 

خانم ترابی:به نظر من مشکل از اونجایی شروع میشه که مسئولیت اشتباه ها به گردن گرفته نمیشه و با توجیه های با مورد یا بی مورد و پشت گوش انداختن های متعدد باعث فراموشی موضوع و عدم مواخذه موثر میشه .

من همیشه اشتباهاتم روبه گردن گرفتم ولی جایی که تقصیر من نیست دیگه چیرو به گردن بگیرم.توجیه بامورد این معنارو میده که حرف من درست بوده.این چه حرفیه که شما می زنید؟ ومن توجیه نمی کنم علت ها ومعلول هارو گفتم.توجیهی ندارم

خانم ترابی: منظور این که بعد از این تعداد اشتباه و تذکر که تعدادی از اون ها رو من اسم بردم درس عبرت نمیشه براشون و به کارایی که نباید، ادامه میدن

این قضاوت وحکم صادر کردن واعدام دسته جمعی بود!نمونش تذکرات شکوری که اول ترم به من داده شد ومن شنیدم واعمال کردم.اگر ایشون گفتند ومن نکردم بعد بگن.

خانم جهان :تو فیلم اقای شکوری هم گاهی یه حرکتایی میزدن.باید مراقبشون بود واقعا!

چه حرکت هایی لطفا بگید به مورد.من یادم نمیاد واقعا!

رسولی: در همین حد ک حداقلش در جریان اکران تولیدات کانون در جریان مستقیم ماجرا مستند کانون ک ما برای معرفی کانون فیلم مون ک همیشه داریم از بزرگیش حرف می زنیم ساخته بودیم در کیفیت بسیار بدی پخش شد.ک بعد از پیگیری فهمیدم نامبرده نسخه رو اشتباه تحویل پخش دادند...نه اینکه این فیلم رو من ساخنه باشم.فیلم شناسنامه و متعلق ب کانون و کانونی هاست.بقیه تولیدات کانون هم همینطور...

چرا باید در کمترین مخاطب ممکن این فیلمها ک ما انقدر براشون زحمت کشیدیم پخش بشن. . . اونم با وجود اینکه عوامل فیلم هم هستن و می شه رو فیلمها بحث بشه . . . اکران فیلمهای کانون واقعا خوب نبود...

نمی تونم دقیق بگم بحث وبلاگ نوشتن این قصه درسته یا نادرست . . .

اما می خوام به رضا یوسف دوست بگم ک کانون همینطور ک از اسمش پیداست کانونه یعنی اجتماع

من خودم هم ی مواقعی خرابکاری می کنم و عباس شکوری یا بقیه منو روشن می کنن برا این قضیه ک سعی می کنم رفع کنم اما

اشتباه من و تو به منزله ی اشتباه کانون تلقی می شه

نقص من و تو نقص کانونه . . . خب این خیلی بده ک بخاطر اشتباه ی نفر ی خانواده با اینهمه اعتبار زیر سوال بره

قصد نصیحت نداشتم اما واقعا ناراحتم ک کار ب جایی رسیده ک خانم ترابی با اینهمه سعه صدر و متانت طوری شاکی شده ک این موضوع رو صراحتا تو وبلاگ مطرح کرده

قبلا این بحثو کردم یه پست بلند بالا هم نوشتم اگه شما نخوندید مقصر من نیستم. اشتباه من در مورد این بود که فکرکردم بچه ها خودشون حاضرن برای این پروژه کار کنن واین رو هم نمیدونستم که پروژه کانونیه ومیشه از قانون هم استفاده کرد برای اجبار بچه ها برای انجام فعالیت ها.بازم اگه فکر می کنید من مقصرم میپذیرم.در مورد مستند شما من به شخصه هم شرمنده ام هم مقصر ولی من فلشو دادم به محسن که جدیدرو پخش کنه ولی اون گفت من خودم اینو دارم وفلش من تا آخر جلسه هم در جیب محسن بود.بازهم اشتباه رو میپذیرم...

شکور:شب قبل از اکران فیلم های تولیدی، به من زنگ زد و گفت که فلان پست رو بذارم و من اتفاقی متوجه شدم که یوسف دوست حتی نمیدونه که چه فیلمی طنزه و چه فیلمی نیست که برای مراعات محرم دسته بندی کنه!

 3بار خودم دسته بندیش رو عوض کردم... اصلا حواسش به این چیزا نبود!!

فراموش کرد بره دنبال فیلم فلاح در صورتی که کاملا جلو روش گفته بودم بهش که باس فیلم رو از فلاح بگیره و اینطوری فیلم فلاح اکران نشد

- همونطور که رسولی هم اشاره کرد، کاملا حرفای من رو فراموش کرده بود و نسخه ی اشتباهی از مستند کانون رو اکران کرد

- تو فیلمبرداری کشتن مرغ مقلد سنگ تمام گذاشت و به خاطر چک نکردن درست و درمون تجهیزات از قبل، فیلمبرداری بدجور به مشکل خورد

- اونطور که من شنیده ام، تو نقد و بررسی انیمیشینی که جای اطلب ابر انجام داد هم متاسفانه گل کاشته!

- برای جلسه ی اول کارگاه ویرایش فیلم، چیزی که ازش خواسته بودم رو اشتباهی برام نیاورد و یه سری از مطالب حیف شد!

آقا من چند بار بگم قبلا توضیح دادم دیگه نمیگم من قرار بود صبح برنامه ریزی اکران کنم .بیام فیلمارو تو کانون بچینم.درسته بعضی از فیلمارو نمیدونستم طنزه!مخصوصا مستند.

در مورد فیلم فلاح هم من یادم رفت میپذیرم ولی از قبل هم به سعید گفته بودم فقط فیلمهای موجود درکانون رو اکران میکنم.تصمیم شخصی خودم به عنوان مدیر پروژه که مجبور نشه بیشتر از این بدوه!

بله همونطور که در جواب به رسولی اشاره کردم نه فراموش نکرده بودم ولی بازم میپذیرم.

اگه تو کشتن مرغ مقلد فکر می کنید اون اتفاقات تقصیر من بود واقعا در عجبم! چون من با یک نفر دیگه به اسم زرگر رفتم برای خرید اون دید چطور من خریدکردم واقعا اگه راه داشت از قبل چکشون میکردم وحتی سیستمای دیگه هم در نظرم بود که متاسفانه به دلیل عملکرد بد اونا کار درست پیش نرفت.

کدوم جلسه ی نقد وبررسی؟شما میگید شنیدید از کی؟ واقعا خودم نمیدونم کجا گل کاشتم. که سبز نشده؟

کارگاه ویرایش رو هم ببخشید تو یه جای دیگه ریختم اشتباه کردم

کلا اگه بازم توضیح خواستید بگم

نظرات 5 + ارسال نظر
نیلوفر شهسواریان شنبه 9 آذر 1392 ساعت 18:16

آقای یوسف دوست من ساعت 12 اینطورها اومدم کانون که کارت سینه ها رو بردارم شما گفتین زودتر برید سالن که منم داشتم می رفتم. وقتی هم وارد سالن شدم گروه تئاتر بهم گفت که باید زودتر تحویل بدیم سالن رو و قبل از اون اصلا نمیدونستم. بله اینکه سالن مشکل داشت اصلا شما تقصیری نداشتید ولی اطلاع دادن رو چرا ...

جهان شنبه 9 آذر 1392 ساعت 21:00

ببینید اقای یوسف دوست بنده خدایی نکرده با شما خصومت ندارم که .
شما خیلی پیش میاد بدون مشورت و اصطلاحا سرخودانه عمل کنید.توی فیلم اقای شکوری هم مواردی بود مثلا از موارد قابل گفتنش اینکه بدون مشورت با بنده بعنوان مدیر تولید فیلم با یکی از قل های شیمی تو روزای فیلمبرداری هماهنگ کرده بودین.قطعا میخواید بگید اینکارو نکردید و قصد داشتید بگید اما نگفتید. خب مشکل همین نیتتون بود.اصلا برای هماهنگی عوامل شما اختیاری نداشتین.تنها اختیار فکر کردن به این موضوع هم با شکوری و من بود نه شما.به اینا میگن افکار خودسرانه و بدون مشورت.

نکته بسیار بسیار مهم :
بنده بعنوان مدیر تولید فیلم کشتن مرغ مقلد مراتب تشکراتم به مراتب انتقاداتم نسبت به شما رو بسیار بسیار بیشتر میدونم.
به بنده خیلی خیلی کمک کردین.مطمین باشید زحماتتون نادیده گرفته نشده

شهسواریان یکشنبه 10 آذر 1392 ساعت 08:43

منم هم با پریسا موافقم و تشکر می کنم به خاطر زحماتتون

رضا ی.د یکشنبه 10 آذر 1392 ساعت 10:39

به خانم جهان بله درست میگید

شکور یکشنبه 10 آذر 1392 ساعت 12:19

من فقط پاسخ هات به نقد های خودم رو خوندم و باس این جملات رو عرض کنم:
1- تو یکی از بهترنی اعضای کانونی
2- فعال بودن زیاد منجر به گاف های زیاد هم میشه
3- تو یکی از پراشتباه ترین اعضای کانونی
4- پاسخ هایی که بهم دادی، پاسخ هایی بود که برای اینکه نتونی دیگه بیای ازین پاسخ ها بدی بهش، مجبورم یه جلسه بذارم برای نقد مستقیم و روشن و شفاهی که اگه واقعا میخوای جوابی بدی، همونجا جواب بدی چون کسایی که بهت نقد کردن، اعضای معمولی ای نیستن...
برای برقرار این جلسه تلاش میکنم
شکور

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد