کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

پست مدرنیسم


 مفهوم پست مدرنیسم مظهر موضع مخالف با مدرنیسم و به خصوص نظریه ساختار گرایی به شمار می آمد . در توضیح مختصری راجع به مدرنیسم باید گفت به عنوان جنبشی هنری شناخته می شود که در برابر رئالیسم و رمانتیسیسم قد علم کرد . عصر روشنگری مظهر ایمانی خوشبینانه به پیشرفت بود که علم را به عنوان ابزار انسان برای پیشرفت معرفی کرد و به این ترتیب فقط گزاره های علمی پذیرفته شده بودند و علم تبدیل به میزانی برای سنجش امور شده بود. با گذشت زمان و پیشرفت های علمی و سامانه های تولیدی آن ،بخصوص بعد از جنگ های جهانی اول و دم که همین علوم تبدیل به سلاح هایی برای نابودی بشر شدند، دلیلی برای ایجاد نوعی بدبینی نسبت به مدرنیسم به وجود آمد با محوریت این سوال که آیا پیشرفت علمی به سود انسان خواهد بود؟ همین بدبینی و بی اعتمادی به حقیقت بنیادین [که مدرنیسم در پی آن بود] بستری شد برای به وجود آمدن پست مدرنیسم.

 

اگرچه پست مدرنیسم در تعریف واحدی نمیگنجد اما همین با روح پست مدرنیسم که عبارت از نفی وحدت گرایی مدرنیسم است سازگار است( در واقع یکی از مفاهیم اساسی پست مدرنیسم بریکلاژ است که از اصطلاح کلاژ در نقاشی گرفته شده و به معنی چسباندن تکه های مختلف نقاشی در یک تابلوست ).

در برابر کسانی که پست مدرنیسم را به عنوان نظریه تبیین کرده اند افرادی هم هستند که فقط آنرا به عنوان دوره ای تاریخی(دهه 80 و90 میلادی) می شناسند. مطابق این تعریف پست مدرن واپس نگر است.. پست مدرن یعنی چیزی که بعدا می آیدو تنها در مناسبت با گذشته تعریف می شود و چون زمینه تاریخی ندارد [تاریخ را رد می کند] شروع به تقلید می کند و در زنجیره هایی از زمان حال گیر کرده. در برابر جامعه صنعتی (مدرن) که ویژگی آن تولید است، ویژگی جامعه پساصنعتی (پست مدرن) بازتولید است.  این جامعه تحت سیطره رسانه های الکترونیک است و مشخصه اصلی آن وانمایی است و به جای تولید واقعیت باز تولید می شود و با مرگ سوژه و آفرینش  زمان حال تکرار می شود.این مورد را می توان در فیلم های هیولایی و فیلم هایی که به مسئله بازتولید می پردازند مشاهده کرد. در فیلم هایی مثل پارک ژوراسیک(اسپیلبرگ،1993)، مصاحبه با خون آشام(نیل جردن،1994) و حتی بلید رانر(رایدلی اسکات،1982) که در آنها سوژه در مرحله پیش خیالی گیر کرده و به خاطر نداشتن خاطره در پی یافتن جوابی برای «من کی هستم؟» می گردد.

در حوزه هنر از نظر مدرنیسم تنها هنر متعالی می تواند وظیفه نقد اجتماعی و زیبایی شناختی را به عهده بگیرد در حالیکه پست مدرنیسم به مثابه معلول (دوره تاریخی)، در عین حال مظهر از بین رفتن تمایز بین هنر متعالی و فرهنگ عامیانه است. بر این اساس هنر پست مدرن تلفیقی از هنر متعالی و فرهنگ و هنر عامیانه است (پالپ فیکشن ) . البته بسیاری از فیلم هایی که برچسب پست مدرن خورده اند به خاطر نظریه پردازی پست مدرن در باب آنها است (مانند بلیدرانر) که بیشتر دارای محتوایی درباره بازتولید هستند.

اگر شیوه داستانگویی قهرمان محور علت و معلولی سینمای کلاسیک را فراروایتی سینمایی در نظر بگیریم در پست مدرنیسم خرده روایت هایی  عرضه می شود که همان کارایی فراروایت ها را دارند.

 خرده داستان ها و اپیزود های جداگانه ای که هر کدام داستانکی روایت می کنند که در نهایت با هم تداخل دارند یا از نظر محتوایی مشترکند (پالپ فیکشن-پودر آبی - تصادف)

. معمولا در سینمای پست مدرن مخالف خوان بیشتر از نقیضه پردازی و در سینمای پست مدرن رسمی از بدل سازی استفاده می شود. پیش سازی، بینامتنیت و بریکلاژ سه بستر وانمایی هستند که فیلم پست مدرن را می سازند و با وجود شباهت های بسیاری که دارند این سه مفهوم متفاوت هستند.

در پیش سازی تصاویر و صداهای فیلم هایی که در گذشته ساخته شده اند در کنار هم قرار می گیرند و به عبارت بهتر تقلید می شوند (بازسازی نمی شوند)(بیل را بکش ) تقلید شخصیت  های گوناگون و حتی اشاره زبانی به فیلم های پیش ساخته همگی پیش سازی از نوع بدل سازی هستند.

نقیضه پردازی  قلمرو هنر مخالف خوان است برای مثال

  در فیلم سگ های انباری تبه کار روانی شروع به شکنجه دادن پلیس میکند در حالیکه یک موزیک شاد را در ضبط صوت گذاشته همراه با آن به رقص و شادی می پردازد..!!!

یا اتفاقاتی(معلول هایی ) که "علت" همه آنها تصادف است

مثلا در فیلم بعد از ساعات کار مردی جوان با زنی قرار می گذارد که با او تصادفا در یکی از قهوه خانه های منهتن آشنا شده است . در راه رفتن به خانه زن آخرین بیست دلاری او را باد از پنجره تاکسی می برد.زن دست به یک خود کشی از قبل طراحی شده میزند. مرد در حالیکه به تله افتاده و پولی برای سوار شدن قطار ندارد،به عنوان سارق مورد تعقیب جمعیتی خشمگین قرار می گیرد. او درون یک مجسمه که توسط دزدان واقعی ربوده شده پنهان می شود و در نهایت از کامیون در حال فرار آنها بیرون می افتد و خود را در مقابل پله های محل کار خود می بیند درست وقتی که باید کار روزانه خود را در یک شرکت کامپیوتری آغاز کند!!! ( قاپ زنی-لوک استوک و ...)

بینامتنیت به خوانش یک اثر با توجه به اثرات هنری گذشته یا هم دوره با اثر گویند مثلا درباره ارجاعات بینامتنی در فیلم پالپ فیکشن به موارد متعددی بر می خوریم. از این ارجاعات می توان به نقاشی های ادوارد هاپر در دکورها و میزانسن فیلم گرفته تا ارجاع به مباحث فیلم های گدار و حتی نظریه فیلم اشاره کرد. فیلم دسته غریبه ها(1964) ساخته گدار مورد ارجاع این فیلم است که خود ارجاعات فراوانی به موزیکال امریکایی دارد. فیلم دیگر گدار گذران زندگی(1962) که در آن از میان نویس برای جدا کردن سکانس ها و فاصله گذاری استفاده شده مورد ارجاع قرار گرفته است

در انتها می رسیم به بریکلاژ که در آن سبک ها و فرم ها و گفتمان های مختلف در کنار هم قرار می گیرند و در هنر پست مدرن شکلی به خود می گیرد که در آن نوآوری های گفتمان های دیگر تکرار و تقلید می شوند. بریکلاژ  استفاده از ساختار نو و زمان و در هم ریختن ساختارهای زمانی-مکانی فیلم است و تدوین به شکلی انجام شده که تداوم و تمرکز را به هم می ریزد. (به یاد بیاورید فیلم 21 گرم را با آن تدوین غریب و به هم ریختگی زمانی و مکانی )

در نهایت به برخی از فیلمهای برجسته پست مدرن اشاره میکنم :

Snatch , lock stock and Two Smoking Barrels, rocknrolla ( guy ritchi )

Dogwille , dancer in the dark , breakin the waves (lars von trier )

Kill bill 1 , 2 , pulp fiction ,) Quentin Tarantino(

Dead  man , Stranger Than Paradise –(jimJarmusch)

No country for old men ,fargo (joel and ethan coen )

21grams (Alejandro González Iñárritu)

White ribbon , hidden , funny games (Michael Haneke)

Mulholland drive , lost highway (david lynch)

پی نوشت-پیش نویس - پاورقی :

این مقاله بنده که در نشریه دانشجویی سایه روشن هم چاپ شده به صورت خیلی خیلی خلاصه برخی مبانی پست مدرنیسم رو مطرح می کنه و اکثرا از کتاب مفاهیم کلیدی در مطالعات سینمایی نوشته سوزان هیوارد برگرفته شده...امیدوارم با بحث و بررسی مفصل در نظرات بتوانیم با کنکاش و کلنجار توامان و تحقیق و مطالعه بیشتر در این باره چیز یاد بگیریم...قسمت بعدی کارگاه فیلمنامه را با متن چند سکانس از یک فیلم پست مدرن که خودم نوشته ام اش ادامه می دهیم

تا چه قبول افتدو چه در نظر آید…

 

 

نظرات 5 + ارسال نظر
سبا حق طلب چهارشنبه 13 شهریور 1392 ساعت 21:04

پرنیان فلاح پنج‌شنبه 14 شهریور 1392 ساعت 23:46

وااااااای آقای توپ شکن!هر دفه که پست هاتون رو میخونم بیشتر از پیش به دانایی و اطلاعاتتون پی میبرم.پست هاتون واقعا عالیه. واقعا دستتون درد نکنه.
چقد اطلاعات خوب دارید.حسودیم شد!!!!!!
خیلی ممنون از اطلاعاتی که خیلی راحت در اختیار همه میذارید.من که خیلی چیزا یاد گرفتم.

رضا ی.د شنبه 16 شهریور 1392 ساعت 01:26

اول بگم که وقتی پستاتومیخونم چیزیادمیگیرم یاچیزایی روکامل میکنم ...
دوم پستات داره یه چیزایی رومیگه که بدون دانسته های قبلی یامقدمه واقعا اذیت میکنه وبیشتر از اونکه چیز یادبچه ها بده گمراهشون میکنه مثلا در همین پست مای نوعی که نمی دونیم رءالیسم چیه سور رءالیسم چیه رمانتی سیسم چیه... مدرنیسم روهم نصفه نیمه فهمیدیم میایم از پست مدرنیسم صحبت میکنیم بعد فرداکه یه فیلم ببینیم هر نشانه ای که توش باه هم پشت مدرن معنی میکنیم چرا چون مانمیدونیم که این نشانه تو پست مدرن فلان معناروداره ولی توی رءالیسم بهمان معنا ولی ماچون نمی دونیم همه رو با برچسب پست مدرن نگاه میکنیم"
دوست دارم یه انتقادوبرگردونم به خودت که شخصا وحضوری میگم... خواننده ی همیشگی پست هات

اشکان شنبه 16 شهریور 1392 ساعت 22:48

به یوسف بابا...
حرفهاتو تا حدودی قبول دارم ولی این پست من ادامه ی کارگاه فیلمنامه نیست...میبینی که هیچ برچسب یا عنوانی هم در این مورد نداره... من فقط چون می خواستم قسمت بعدی کارگاه فیلمنامه رو با گذاشتن عین یک فیلمنامه پست مدرن ادامه بدم گفتم قبلش یه کم اطلاعات راجع به پست مدرنیسم بزارم...

شکور دوشنبه 18 شهریور 1392 ساعت 02:27

تند تند خوندم. سنگین بود. باس دقیق بخونم
شکور

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد